غزل شمارهٔ ۷۷۹
ای فتنها انگیخته آخر چه آشوبست این
ای خون عالم ریخته آخر چه آشوبست این
از زلف شور انگیخته بر ماه عنبر بیخته
دلها در او آویخته آخر چه آشوبست این
از چشم سحر انگیخته مژگان بزهر آمیخته
خون خلایق ریخته آخر چه آشوبست این
از لعل شکر ریخته جان در شکر آمیخته
شور از جهان انگیخته آخر چه آشوبست این
از لطف قهر انگیخته با قهر لطف آمیخته
وین هر دو درهم ریخته آخر چه آشوبست این
از عشق شور انگیخته با جان فیض آمیخته
زو این جواهر ریخته آخر چه آشوبست این
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای فتنها انگیخته آخر چه آشوبست این
ای خون عالم ریخته آخر چه آشوبست این
هوش مصنوعی: ای فتنههای ایجاد شده، این چه شور و هیاهویی است؟ ای خونهایی که در این دنیا ریخته شده، این چه شور و هیاهویی است؟
از زلف شور انگیخته بر ماه عنبر بیخته
دلها در او آویخته آخر چه آشوبست این
هوش مصنوعی: از موهای پریشان که بر چهره زیبا افتاده و همچون عطر خوشبو دلها را به خود جلب کرده است، مشخص نیست که این چه هیجانی را به وجود آورده.
از چشم سحر انگیخته مژگان بزهر آمیخته
خون خلایق ریخته آخر چه آشوبست این
هوش مصنوعی: از چشمان جادویی و مژگان درهم پیچیده، خونی که از زندگی مردم ریخته شده را میبینم. این همه آشوب و اختلالی که در این دنیا وجود دارد، چه دلیلی دارد؟
از لعل شکر ریخته جان در شکر آمیخته
شور از جهان انگیخته آخر چه آشوبست این
هوش مصنوعی: جان من با لعل شکر آمیخته شده و شور و هیجان از دنیای اطراف به وجود آمده است. اما این همه آشفتگی و بیقراری به چه دلیل است؟
از لطف قهر انگیخته با قهر لطف آمیخته
وین هر دو درهم ریخته آخر چه آشوبست این
هوش مصنوعی: با مهربانیهایی که به خاطر قهر و خشم به وجود آمده، و این دو (قهر و مهربانی) درهم آمیختهاند، آخر این چه آشفتگی و بینظمی است؟
از عشق شور انگیخته با جان فیض آمیخته
زو این جواهر ریخته آخر چه آشوبست این
هوش مصنوعی: عشق به اندازهای شور و شوق به وجود آورده که جانم به آن آمیخته شده است. حالا این گنجینههایی که از این عشق به دست آمدهاند، چه شور و هیجانی در دل ایجاد کردهاند!