گنجور

غزل شمارهٔ ۷۴۶

به کفافی دلا قناعت کن
باقی عمر صرف طاعت کن
خواهی ار حاصلی به دست آری
مزرع عمر را زراعت کن
هست دریای بی‌کرانْ دنیا
به سبوئی از آن قناعت کن
گر متاعی خری بخر دانش
نقد ایام را بضاعت کن
تخم دانش بگیر و آب عمل
در زمین دلت زراعت کن
کوکب عمر را غروب رسید
تا توانیش صرف طاعت کن
شد قمر شقُّ و ساعتْ اِقْتَرَبَت
نقد ساعات صرف ساعت کن
شست‌و‌شوئی بده دل و جان را
خویش را قابل شفاعت کن
ناگهان می‌رسد اجل ای فیض
بر گهنه تا توانْ ضراعت کن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به کفافی دلا قناعت کن
باقی عمر صرف طاعت کن
هوش مصنوعی: در زندگی سادگی را پیشه کن و با کمترین‌ها بساز، باقی عمرت را در عبادت و خدمتی به خدا صرف کن.
خواهی ار حاصلی به دست آری
مزرع عمر را زراعت کن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به نتیجه‌ای در زندگی برسی، باید تلاش و کار کنی.
هست دریای بی‌کرانْ دنیا
به سبوئی از آن قناعت کن
هوش مصنوعی: دنیا مانند دریای وسیع و بی‌پایانی است که می‌توانی از آن فقط در حد نیاز و رضایت خود بهره‌برداری کنی.
گر متاعی خری بخر دانش
نقد ایام را بضاعت کن
هوش مصنوعی: اگر چیزی می‌خری، به خرید علم و دانش بپرداز، زیرا این سرمایه‌گذاری از همه‌چیز ارزشمندتر است و در طول زمان برای تو سود خواهد آورد.
تخم دانش بگیر و آب عمل
در زمین دلت زراعت کن
هوش مصنوعی: دانش را به‌دست بیاور و با تلاش و کوشش در دل خود، آن را بپروران.
کوکب عمر را غروب رسید
تا توانیش صرف طاعت کن
هوش مصنوعی: زمان عمر مانند ستاره‌ای به غروب نزدیک شده است؛ بنابراین تا هنگامی که توان داری، وقت خود را صرف عبادت و کارهای نیک کن.
شد قمر شقُّ و ساعتْ اِقْتَرَبَت
نقد ساعات صرف ساعت کن
هوش مصنوعی: ماه شب چهارده نمایان شد و زمان نزدیک است، پس اکنون وقت است که از لحظات استفاده کنی و آن‌ها را به خوبی صرف کنی.
شست‌و‌شوئی بده دل و جان را
خویش را قابل شفاعت کن
هوش مصنوعی: دل و جان خود را پاک و شست‌وشو کن تا شایسته‌ی شفاعت و کمک دیگران شوی.
ناگهان می‌رسد اجل ای فیض
بر گهنه تا توانْ ضراعت کن
هوش مصنوعی: ناگهان مرگ فرا می‌رسد، ای فیض! پس از آن تا زمانی که می‌توانی، کارهای خوبی انجام بده.