غزل شمارهٔ ۷۱۰
در دل هر ذره مهر جان ما دارد وطن
میکشد بهر گل جان خارهای جور تن
اینجهان و آنجهان از جان گریبان چاک کرد
تا دهد جا جان ما را در درون خویشتن
هر که قدر جان پاک ما شناسد چون ملک
سجده آرد جان ما را ز آنکه شد جانرا وطن
خاک ما دارد شرف بر جان ابلیس لعین
ز آنکه این تن داد حق را آن ز حق دزدید تن
نور حق پنهان شد اندر خاک از چشم عدو
نور آتش دید در خود گفت کی باشد چومن
اجر چندین ساله طاعت رفت از دستش برون
چونکه پا بیرون نهاد از انقیاد ذوالمنن
چون حسد برد و تکبر کافر شد رجیم
در پناه حق گریزای فیض زین دو همچو من
سعیها دارد بسی ابلیس در اهلاک ما
تاتوانی سعی میکن در نجات خویشتن
غزل شمارهٔ ۷۰۹: در حریم قدس جانرا نیست بار از ننگ تنغزل شمارهٔ ۷۱۱: آرامت از تن میرود زین شاهدان سیمتن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در دل هر ذره مهر جان ما دارد وطن
میکشد بهر گل جان خارهای جور تن
هوش مصنوعی: در درون هر ذرهای، عشق به وطن ما نهفته است. این عشق باعث میشود که جان ما به خاطر گلها زندگی کند و از خارهایی که به ما آسیب میزنند، رنج ببرد.
اینجهان و آنجهان از جان گریبان چاک کرد
تا دهد جا جان ما را در درون خویشتن
هوش مصنوعی: این دنیا و جهان دیگر از شدت عشق و محبت، پیراهن جان را چاک کردند تا به جان ما مکان و فضایی در دل خود بخشند.
هر که قدر جان پاک ما شناسد چون ملک
سجده آرد جان ما را ز آنکه شد جانرا وطن
هوش مصنوعی: هر کسی که ارزش جان پاک ما را بشناسد، مانند یک ملک برای جان ما احترام قائل میشود و به خاطر این که جان، وطن ما شده است، به سجده میآید.
خاک ما دارد شرف بر جان ابلیس لعین
ز آنکه این تن داد حق را آن ز حق دزدید تن
هوش مصنوعی: خاک ما از جان ابلیس نیز ارزشمندتر است، زیرا این جسم به حق تعلق دارد، در حالی که او از حق چیزی را دزدیده است.
نور حق پنهان شد اندر خاک از چشم عدو
نور آتش دید در خود گفت کی باشد چومن
هوش مصنوعی: نور حقیقت در خاک از دید دشمن پنهان شد، اما او شعلههای آتش را در خود حس کرد و گفت: «کی من میتوانم باشم؟»
اجر چندین ساله طاعت رفت از دستش برون
چونکه پا بیرون نهاد از انقیاد ذوالمنن
هوش مصنوعی: انجام عبادت و اطاعت سالها زحمت کشیده بود، اما زمانی که از فرمانبری و زیر یوغ بودن خارج شد، پاداشش را از دست داد.
چون حسد برد و تکبر کافر شد رجیم
در پناه حق گریزای فیض زین دو همچو من
هوش مصنوعی: زمانی که حسد و تکبر در دل انسان سایه افکنده و او را از راه راست دور کند، در آن حال تنها با پناه بردن به خداوند و دریافت رحمت و فیض او میتوان از این دو موضع خطرناک رهایی یافت. انسان باید تلاش کند تا خود را از این ویژگیهای منفی دور نگهدارد و به سوی خداوند روی آورد.
سعیها دارد بسی ابلیس در اهلاک ما
تاتوانی سعی میکن در نجات خویشتن
هوش مصنوعی: ابلیس تلاش زیادی میکند تا ما را به سوی تباهی بکشاند، ولی او به اندازهای که میکوشد ما را نابود کند، باید خودش را نیز از خطر نجات دهد.