گنجور

غزل شمارهٔ ۷۰۹

در حریم قدس جانرا نیست بار از ننگ تن
ننگ تن یا رب بیفکن از روان پاک من
بخیه تا کی بر تن بر حیف خود خواهیم زد
کی بود کز دوش جان افتاده باشد بار تن
نی غلط کردم که بی تن جان نمییابد کمال
چند روزی بهر جان باید کشیدن رنج تن
گر نبودی تن چسان جان علم و فصل اندوختی
گر نبودی تن چسان جان در جنان کردی وطن
آلتی جانرا بود ناچار در کسب و کمال
آلت کسب کمال جانست سر تا پای تن
مرکب جانست تن در راه صعب آخرت
در سفر ناچار باشد پاس مرکب داشتن
گرچه جان آسوده بود از جور تن پیش از سفر
لیک در وی بود پنهان عجب ولاف ما و من
خاکساری دید و عجز و محنت و رنج و شکیب
شد تمام و پخته و دانا و بینا ممتحن
باز در جای قدیم خویش می گیرد قرار
رسته از آزار تن خالص زلاف ما و من
میشود قربان جان ما تن ما عاقبت
فیض چندی صبر کن بر رنج تن ای جان من

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در حریم قدس جانرا نیست بار از ننگ تن
ننگ تن یا رب بیفکن از روان پاک من
هوش مصنوعی: در منطقه‌ای مقدس و روحانی، بار گناه و ننگ بدن را نمی‌توان تحمل کرد. ای خدا، این ننگ را از وجود پاک من دور کن.
بخیه تا کی بر تن بر حیف خود خواهیم زد
کی بود کز دوش جان افتاده باشد بار تن
هوش مصنوعی: تا کی باید بر بدن خود زخم و بخیه بزنیم؟ آیا کسی هست که بار سنگین زندگی را از دوش خود برداشته باشد؟
نی غلط کردم که بی تن جان نمییابد کمال
چند روزی بهر جان باید کشیدن رنج تن
هوش مصنوعی: شاید اشتباه کرده‌ام که بدون بدن نمی‌توان به کمال رسید؛ چون برای دستیابی به روح کامل، باید مدتی را به تحمل درد و رنج بدن گذراند.
گر نبودی تن چسان جان علم و فصل اندوختی
گر نبودی تن چسان جان در جنان کردی وطن
هوش مصنوعی: اگر وجود جسم نبود، چگونه می‌توانستی علم و دانش را کسب کنی؟ و اگر بدن نمی‌بود، چگونه می‌توانستی جانت را در دنیای بهشتی آرام و راحت شناخته و تجربه کنی؟
آلتی جانرا بود ناچار در کسب و کمال
آلت کسب کمال جانست سر تا پای تن
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی اشاره دارد. به این معنی که انسان باید در کسب مهارت‌ها و کمالات تلاش کند، چون کمال روحی و شخصیت به تمام وجود او مرتبط است. به عبارتی، برای بهتر شدن و رشد شخصی، بسیار مهم است که به پرورش و یادگیری مستمر بپردازیم.
مرکب جانست تن در راه صعب آخرت
در سفر ناچار باشد پاس مرکب داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که جسم انسان مانند مرکبی است که روح را در سفر سختی به آخرت همراهی می‌کند. در این مسیر، انسان ناگزیر به مراقبت و نگهداری از این مرکب (تن) است، زیرا برای طی کردن این راه دشوار، نیاز به سلامت و نگهداری دارد.
گرچه جان آسوده بود از جور تن پیش از سفر
لیک در وی بود پنهان عجب ولاف ما و من
هوش مصنوعی: هرچند که روح من قبل از سفر از درد و رنج جسم آسوده بود، اما در درون خود، شگفتی و حس خودخواهی من و تو به طور پنهان وجود داشت.
خاکساری دید و عجز و محنت و رنج و شکیب
شد تمام و پخته و دانا و بینا ممتحن
هوش مصنوعی: انسان در برابر سختی‌ها و مشکلات زندگی به خضوع و ناتوانی و رنج و صبر می‌رسد و از این طریق به تجره و دانایی و درک عمیق‌تر دست پیدا می‌کند.
باز در جای قدیم خویش می گیرد قرار
رسته از آزار تن خالص زلاف ما و من
هوش مصنوعی: پرنده دوباره در مکان قدیمی‌اش آرام می‌گیرد، پس از آنکه از آزارهای جسمی رهایی یافته است و از خودخواهی‌ها آزاد شده.
میشود قربان جان ما تن ما عاقبت
فیض چندی صبر کن بر رنج تن ای جان من
هوش مصنوعی: جان من، صبر کن که در نهایت، جان ما قربانی تن ما خواهد شد و مدتی دیگر از این رنج‌ها خواهیم گذشت.