غزل شمارهٔ ۶۹۵
ای دل بیا که بر در میخانه جا کنیم
وان مستی که فوت شد از ما قضا کنیم
تا کی ز زهد خشک گرانان صومعه
خود را سبک کنیم و دل از قصه وا کنیم
چندی میان اهل صفا صاف میکشیم
خود را بطور صاف کشان آشنا کنیم
گر صاف می بما ندهند اهل میکده
ما درد خود بدُردی ساغر دوا کنیم
ساقی بیار می که بدل غصه شد گره
شاید بمی ز دل گره غصه وا کنیم
بیخود شویم یکنفس از جام وصل دوست
تا دردهای خویش یکایک دوا کنیم
درهم دریم پردهٔ ناموس و ننگ را
زین طاعت ریائی خود را رها کنیم
ناموس و ننگ را بمی ارغوان دهیم
در دست عشق توبه ز زهد ریا کنیم
فیض از شراب عشق اگر جرعهٔ گشیم
در راه دوست هم دل و هم جان فدا کنیم
غزل شمارهٔ ۶۹۴: ای دل بیا که تا بخدا التجا کنیمغزل شمارهٔ ۶۹۶: ایخوش آنروزی که ما جان در ره جانان کنیم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل بیا که بر در میخانه جا کنیم
وان مستی که فوت شد از ما قضا کنیم
هوش مصنوعی: ای دل، بیا تا در کنار میخانه، لحظههایی را سپری کنیم و آن مستی که از دست رفته را جبران کنیم.
تا کی ز زهد خشک گرانان صومعه
خود را سبک کنیم و دل از قصه وا کنیم
هوش مصنوعی: چقدر باید از زهد و عبادت خشک و سختگیرانه کسانی که در صومعهها زندگی میکنند فاصله بگیریم و دل خود را از داستانهای عشق و محبت تهی کنیم؟
چندی میان اهل صفا صاف میکشیم
خود را بطور صاف کشان آشنا کنیم
هوش مصنوعی: مدتی است که ما در کنار دوستان و اهل صفا زندگی میکنیم و در این مدت سعی میکنیم خود را با آنها در ارتباط قرار دهیم و خودمان را به آنها بشناسانیم.
گر صاف می بما ندهند اهل میکده
ما درد خود بدُردی ساغر دوا کنیم
هوش مصنوعی: اگر به ما در میخانه اجازه ندهند که شراب صاف بنوشیم، ما درد خود را با درد دیگری که همان ساغر است، درمان میکنیم.
ساقی بیار می که بدل غصه شد گره
شاید بمی ز دل گره غصه وا کنیم
هوش مصنوعی: ای ساقی، تنهایی و غصهها را فراموش کنیم و با نوشیدن می، شاید دلمان سبک شود و از بار غصهها رها شویم.
بیخود شویم یکنفس از جام وصل دوست
تا دردهای خویش یکایک دوا کنیم
هوش مصنوعی: بیدلیل از روی عشق و دوست داشتن باید لحظهای خود را رها کنیم تا بتوانیم دردهای قلبیمان را یکی یکی درمان کنیم.
درهم دریم پردهٔ ناموس و ننگ را
زین طاعت ریائی خود را رها کنیم
هوش مصنوعی: بیایید پردههای شرم و ننگ را کنار بزنیم و از بند این ریا و تظاهر آزاد شویم.
ناموس و ننگ را بمی ارغوان دهیم
در دست عشق توبه ز زهد ریا کنیم
هوش مصنوعی: اگر ما به عشق واقعی بپردازیم، باید به راحتی از غرور و خودخواهی خود بگذریم و حتی اگر نیاز باشد، به برخی اصول اخلاقی و ملاحظات اجتماعی پشت پا بزنیم.
فیض از شراب عشق اگر جرعهٔ گشیم
در راه دوست هم دل و هم جان فدا کنیم
هوش مصنوعی: اگر از عشق مانند شراب لذت ببریم، برای دوستی هر چه داریم، هم دل و هم جانمان را فدای او میکنیم.