غزل شمارهٔ ۶۹۴
ای دل بیا که تا بخدا التجا کنیم
وین درد خویش را ز در او روا کنیم
امید بگسلیم ز بیگانگان تمام
زین پس دگر معامله با آشنا کنیم
سر در نهیم در ره او هرچه باد باد
تن در دهیم و هر چه رسد مر جفا کنیم
چون دوست دوست دارد و ما خون دل خوریم
از دشمن حسود شکایت چرا کنیم
او هرچه میکند چه صوابست و محض خیر
پس ما چرا حدیث ز چون و چرا کنیم
چون امر و نهی او همه نهی صلاح ماست
فاسد شویم گر ز اطاعت ابا کنیم
فرمانبریم گفتهٔ حق را ز جان و دل
هرچه آن نکردهایم ازین پس قضا کنیم
آنرا که حق نکرده قضا چون نمیشود
هیچست ما ز هیچ دل بسته وا کنیم
بیهوده است خوردن غم بهر قوه هیچ
شادی بیا ز دل گره غصه وا کنیم
تغییر حکم چون سخط ما نمیکند
کوشیم تا بسعی سخط را رضا کنیم
راضی شویم حکم قضای قدیم را
چون عاجزیم از آنکه خلاف قضا کنیم
بر کارها چو بند مشیت نهاد حق
ما نیز کار خود بمشیت رها کنیم
از خویش میکشیم جفائی که میکشیم
بر خویش میکنیم چو بر کس جفا کنیم
ای فیض گفتهٔ تو همه محض حکمت است
کوشیم تا به پند تو دردی دوا کنیم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل بیا که تا بخدا التجا کنیم
وین درد خویش را ز در او روا کنیم
هوش مصنوعی: ای دل، بیایید تا با هم به درگاه خدا دعا کنیم و این درد و غم خود را به او بسپاریم.
امید بگسلیم ز بیگانگان تمام
زین پس دگر معامله با آشنا کنیم
هوش مصنوعی: امیدوارم از بیگانگان قطع ارتباط کنم و از این به بعد تنها با نزدیکان خود مراوده داشته باشم.
سر در نهیم در ره او هرچه باد باد
تن در دهیم و هر چه رسد مر جفا کنیم
هوش مصنوعی: ما در مسیر او فرو میرویم و هر چیزی که پیش آید را میپذیریم، و اگر به ما جفا شود، بیتوجهی میکنیم.
چون دوست دوست دارد و ما خون دل خوریم
از دشمن حسود شکایت چرا کنیم
هوش مصنوعی: چون دوست به ما محبت میکند و ما با مشکلات و دردها زندگی میکنیم، چرا باید از حسادتهای دشمن شکایت کنیم؟
او هرچه میکند چه صوابست و محض خیر
پس ما چرا حدیث ز چون و چرا کنیم
هوش مصنوعی: هر چیزی که او انجام میدهد درست و به نفع است، پس چرا باید درباره چگونگی و چرایی آن سؤال کنیم؟
چون امر و نهی او همه نهی صلاح ماست
فاسد شویم گر ز اطاعت ابا کنیم
هوش مصنوعی: اگر دستورات او تنها به نفع ما باشد، اگر از اطاعت آن سرپیچی کنیم، به فساد و تباهی دچار خواهیم شد.
فرمانبریم گفتهٔ حق را ز جان و دل
هرچه آن نکردهایم ازین پس قضا کنیم
هوش مصنوعی: ما با تمام وجود از فرمایشات حق پیروی میکنیم و هر کاری که قبلاً انجام ندادهایم، از این به بعد انجام خواهیم داد.
آنرا که حق نکرده قضا چون نمیشود
هیچست ما ز هیچ دل بسته وا کنیم
هوش مصنوعی: اگر تقدیر و سرنوشت بر چیزی نرود، هیچ فایدهای ندارد که ما به چیزی دل خوش کنیم و آن را از یاد ببریم.
بیهوده است خوردن غم بهر قوه هیچ
شادی بیا ز دل گره غصه وا کنیم
هوش مصنوعی: نگرانی و دغدغه در زندگی فایدهای ندارد، بهتر است به جای غم خوردن، شادی را از دل پیدا کنیم و به مشکلات پایان دهیم.
تغییر حکم چون سخط ما نمیکند
کوشیم تا بسعی سخط را رضا کنیم
هوش مصنوعی: هرگاه حکمی تغییر کند و ما از آن ناراضی باشیم، تلاش میکنیم تا با کوشش، رضایت خود را جلب کنیم و به آرامش برسیم.
راضی شویم حکم قضای قدیم را
چون عاجزیم از آنکه خلاف قضا کنیم
هوش مصنوعی: ما باید با سرنوشت و تقدیر قدیمی که برایمان رقم خورده، راضی باشیم زیرا قدرت آن را نداریم که خلاف آن عمل کنیم.
بر کارها چو بند مشیت نهاد حق
ما نیز کار خود بمشیت رها کنیم
هوش مصنوعی: وقتی که خداوند ارادهاش را بر کارها قرار داده، ما هم باید کارهای خود را به مشیت او واگذار کنیم و از تلاش بیفایده دست بکشیم.
از خویش میکشیم جفائی که میکشیم
بر خویش میکنیم چو بر کس جفا کنیم
هوش مصنوعی: ما به خودمان آسیبی میزنیم که وقتی به دیگران آسیب میزنیم، همان آسیب را بر خودمان نیز اعمال میکنیم.
ای فیض گفتهٔ تو همه محض حکمت است
کوشیم تا به پند تو دردی دوا کنیم
هوش مصنوعی: ای فیض، صحبتهای تو همیشه پر از حکمت است. تلاش ما این است که با نصیحتهای تو، به درمان دردهایمان بپردازیم.