گنجور

غزل شمارهٔ ۶۹۳

از دم صبح ازل با عشق یار و همدمیم
هر دو با هم زاده‌ایم از دهر با هم توامیم
هر دو از پستان فطرت شیر با هم خورده‌ایم
یک صدف پرورده ما را هر دو دّر یک یمیم
میدرخشد نور عرفان از سواد داغ دل
چشم ما این داغ و ما چشم و چراغ عالمیم
جان ما را اتحادی هست با سلطان عشق
نیستیم ازهم جدا هرگز همیشه با همیم
در حریم دوست ما را نیز چون او بار هست
هر کجا عشقست محرم ما هم آنجا محرمیم
میرساند عشق ما را تا جناب کبریا
گرچه جسم ما ز خاک و ما ز نسل آدمیم
روز اول گر ملک از سایهٔ ما میرمید
ما کنون از نارسیهای ملایک درهمیم
در خم قتلست ما را گر فلک از کجروی
پا نهادن بر سرش را راست ما هم در خمیم
در ازل شیر غم از پستان مادر خورده‌ام
ما چه غم داریم از غم دست پرورد غمیم
کهنه غربال فلک گر بر سرما ریخت غم
بر سر خاک غم اکنون یکدو دم در ماتمیم
هست ما را مختلف احوال در سیر و سلوک
که زهر بیشیم بیش و گاهی از هر کم کمیم
گاه بر فوق سمواتیم و گه بر روی خاک
گاه دریای محیطیم و گهی دیگر نمیم
عاشقانرا نطق و خاموشی بدست خویش نیست
ما چو نی در ناله و فریاد در بند دمیم
گر بنطق آئیم پیش از وقت چون روح اللهیم
ور خمش باشیم هنگام سخن چون مریمیم
چون گشاد سینه را پیوند با غم کرده‌اند
ما بهم پیوسته با غم چون دو حرف مدغمیم
راز دلرا بر زبان ای فیض آوردن خطاست
گوشها گویند پنهان ما کی اینرا محرمیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دم صبح ازل با عشق یار و همدمیم
هر دو با هم زاده‌ایم از دهر با هم توامیم
هوش مصنوعی: ما از آغاز صبح ازلی با عشق یکدیگر همراه و هم‌دل هستیم؛ هر دو در یک زمان به دنیا آمده‌ایم و تا پایان عمر با هم خواهیم بود.
هر دو از پستان فطرت شیر با هم خورده‌ایم
یک صدف پرورده ما را هر دو دّر یک یمیم
هوش مصنوعی: ما هر دو از یک منبع طبیعی و اصلی رشد کرده‌ایم و به یک اندازه از آن بهره‌مند شده‌ایم. ما به مانند دو مروارید هستیم که در یک صدف پرورش یافته‌ایم.
میدرخشد نور عرفان از سواد داغ دل
چشم ما این داغ و ما چشم و چراغ عالمیم
هوش مصنوعی: نور عرفان از تاریکی دل ما می‌تابد و این درد و رنج ما، چشم و روشنی‌بخش جهان است.
جان ما را اتحادی هست با سلطان عشق
نیستیم ازهم جدا هرگز همیشه با همیم
هوش مصنوعی: ما در دل ما پیوندی نیرومند با عشق داریم و هیچگاه از یکدیگر جدا نمی‌شویم؛ همیشه در کنار هم خواهیم بود.
در حریم دوست ما را نیز چون او بار هست
هر کجا عشقست محرم ما هم آنجا محرمیم
هوش مصنوعی: در کنار دوست، ما نیز مانند او مورد احترام هستیم و هرجا که عشق وجود داشته باشد، ما نیز در آن مکان مورد پذیرش و بی‌پرده‌گویی قرار داریم.
میرساند عشق ما را تا جناب کبریا
گرچه جسم ما ز خاک و ما ز نسل آدمیم
هوش مصنوعی: عشق ما را به مقام و جایگاه بلند می‌رساند، هرچند که جسم ما از خاک است و ما از نسل آدم.
روز اول گر ملک از سایهٔ ما میرمید
ما کنون از نارسیهای ملایک درهمیم
هوش مصنوعی: اگر در روز اول، ملک به خاطر وجود ما به لرزه درآمد، اکنون ما به خاطر نقص‌های موجود در فرشتگان و ویژگی‌های آنان به هم پیوسته‌ایم.
در خم قتلست ما را گر فلک از کجروی
پا نهادن بر سرش را راست ما هم در خمیم
هوش مصنوعی: اگر ستاره‌شناسی به اشتباه ما را در مسیر قتل و نابودی قرار دهد، ما نیز با پا گذاشتن بر سر آن، به جای راست شدن، در این سرنوشت غم‌انگیز باقی خواهیم ماند.
در ازل شیر غم از پستان مادر خورده‌ام
ما چه غم داریم از غم دست پرورد غمیم
هوش مصنوعی: در آغاز، غم را مثل شیر از مادر دریافت کرده‌ام، بنابراین چرا باید از غم دیگران ناراحت باشم؟
کهنه غربال فلک گر بر سرما ریخت غم
بر سر خاک غم اکنون یکدو دم در ماتمیم
هوش مصنوعی: اگر چرخ فلک غم و اندوهی قدیمی روی سر ما بریزد، غم بر زمین نیز به یکباره در دو نفس خواهد بود.
هست ما را مختلف احوال در سیر و سلوک
که زهر بیشیم بیش و گاهی از هر کم کمیم
هوش مصنوعی: حالت‌های ما در سفر معنوی متفاوت است؛ گاهی به شدت احساس رشد و پیشرفت داریم و گاهی هم دچار کاهش و کمبود می‌شویم.
گاه بر فوق سمواتیم و گه بر روی خاک
گاه دریای محیطیم و گهی دیگر نمیم
هوش مصنوعی: گاهی در اوج آسمان‌ها هستیم و گاهی بر روی زمین. گاهی مانند دریای بزرگ و گه‌گاه مانند نمکی بی‌حضور.
عاشقانرا نطق و خاموشی بدست خویش نیست
ما چو نی در ناله و فریاد در بند دمیم
هوش مصنوعی: عاشقان نه می‌توانند به راحتی صحبت کنند و نه سکوت کنند. ما مانند نی هستیم که در ناله و فریاد زندانی شده‌ایم و نمی‌توانیم آزادانه بیان احساساتمان کنیم.
گر بنطق آئیم پیش از وقت چون روح اللهیم
ور خمش باشیم هنگام سخن چون مریمیم
هوش مصنوعی: اگر قبل از زمان مناسب سخن بگوییم، مانند روح‌الله درخشان هستیم و اگر در هنگام سخن گفتن ساکت باشیم، همچون مریم دارای وقار و طهارت می‌باشیم.
چون گشاد سینه را پیوند با غم کرده‌اند
ما بهم پیوسته با غم چون دو حرف مدغمیم
هوش مصنوعی: وقتی که سینه‌ام را به غم گره زده‌اند، ما نیز مانند دو حرف که به هم چسبیده‌اند، با غم به هم مرتبط شده‌ایم.
راز دلرا بر زبان ای فیض آوردن خطاست
گوشها گویند پنهان ما کی اینرا محرمیم
هوش مصنوعی: ای فیض، گفتن راز دل اشتباه است، زیرا گوش‌ها می‌گویند که ما چه زمان و در کجا اجازه داریم چنین چیزی را فاش کنیم.