غزل شمارهٔ ۶۱
در محافل شعر میخوانم گهی با آب و تاب
گاه بهر خویش خوانم بی لب از روی کتاب
شعر حق خوانم نه باطل حکمت و قوت خرد
آنچه روی دل کند سوی حق و دارالثواب
شعر خوانم کاورد ارواح را در اهتزاز
لرزه افتد در بدن معنی چو بگشاید نقاب
در مقامی کاندر و سنجند نقد هر سخن
آن سخن کان تن بلرزاند نیاید در حساب
شور در سر نور در دل افکند اشعار حق
شیب را سازد شباب و قشر را سازد لباب
روح در پرواز آید زاستماع بیت بیت
افکند در سینه آتش آورد در دیده آب
شعر حق پرمغز و شعر باطل از معنی تهی
آن بود دریای مواج این بود همچون حباب
آن غزل خوانم که هر کو بشنود بیخود شود
با سراپای وجود او کند کار شراب
آن غزل خوانم که جانرا سوی علیین کشد
از جمال شاهد مقصود بر گیرد حجاب
آن غزل خوانم که در وی معنی قرآن بود
گر فرود آید بکهسار از خجالت گردد آب
آن غزل خوانم که بر دل سرد گرداند جهان
جان شود مشتاق رحلت زین کهن دیر خراب
جلوه های معنیش جان در دل سامع کند
تا حیات تازه یابد گردد از حق کامیاب
بشنود گر عابدان بیند رخ معبود را
از میان عابد و معبود برخیزد حجاب
گر بگوش زاهد آید بیتی از ابیات او
بگذرد ز انکار اهل دل شود مست و خراب
نیست شعر من چو شعر شاعران خالی زمغز
تا توانی دل بتاب از شعر فیض و رو متاب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در محافل شعر میخوانم گهی با آب و تاب
گاه بهر خویش خوانم بی لب از روی کتاب
هوش مصنوعی: گاهی در جمعهای شعری با شوق و ذوق شعر میخوانم و گاهی نیز برای خودم بدون احساس و فقط با نگاهی به کتاب شعر میخوانم.
شعر حق خوانم نه باطل حکمت و قوت خرد
آنچه روی دل کند سوی حق و دارالثواب
هوش مصنوعی: من فقط سخن حق را میگویم و از مطالب نادرست دوری میکنم، زیرا حکمت و توانایی عقل من در خدمت حقیقت است. آنچه دل را به سوی حق و پاداش هدایت میکند، مهمترین موضوع است.
شعر خوانم کاورد ارواح را در اهتزاز
لرزه افتد در بدن معنی چو بگشاید نقاب
هوش مصنوعی: وقتی شعر میخوانم، روحها به تپش در میآیند و لرزشی در بدن احساس میشود، مانند اینکه پردهای کنار زده شود و حقیقتی آشکار گردد.
در مقامی کاندر و سنجند نقد هر سخن
آن سخن کان تن بلرزاند نیاید در حساب
هوش مصنوعی: در جایی که هر سخن را به دقت ارزیابی میکنند، سخنی که باعث لرزیدن بدن شود، در محاسبه و ارزیابی جایگاهی ندارد.
شور در سر نور در دل افکند اشعار حق
شیب را سازد شباب و قشر را سازد لباب
هوش مصنوعی: شور و اشتیاق در فکر و نور و روشنایی در دل به وجود میآورد و اشعار حق، جوانی و نشاط را به ارمغان میآورد و از سطح به عمق میرسد.
روح در پرواز آید زاستماع بیت بیت
افکند در سینه آتش آورد در دیده آب
هوش مصنوعی: وقتی انسان به آهنگ زیبای شعر گوش میدهد، روحش به پرواز در میآید و با هر بیت شعری که میشنود، همچون آتش در دلش شعلهور میشود و اشک شوق در چشمانش جاری میگردد.
شعر حق پرمغز و شعر باطل از معنی تهی
آن بود دریای مواج این بود همچون حباب
هوش مصنوعی: شعر حقیقی عمیق و پرمعناست، اما شعر نادرست خالی از مفهوم است. این شعر مانند دریای طوفانی است که حبابهایی روی آن ایجاد میشوند.
آن غزل خوانم که هر کو بشنود بیخود شود
با سراپای وجود او کند کار شراب
هوش مصنوعی: من شعری میخوانم که هر کس آن را بشنود، به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و وجودش به قدری تحت فشار قرار میگیرد که مانند حالتی مستی به او دست میدهد.
آن غزل خوانم که جانرا سوی علیین کشد
از جمال شاهد مقصود بر گیرد حجاب
هوش مصنوعی: من غزلی را میخوانم که جان را به سوی درجات عالی و مقامهای بلند بکشد و از زیبایی معشوق اصلی بر حجاب و پردهای بگذارد.
آن غزل خوانم که در وی معنی قرآن بود
گر فرود آید بکهسار از خجالت گردد آب
هوش مصنوعی: آن غزل را میسرایم که در آن معنا و مفهوم قرآن وجود دارد. اگر این غزل از بلندی به زمین بیفتد، از شرم و حیای آن، آب به زمین میریزد.
آن غزل خوانم که بر دل سرد گرداند جهان
جان شود مشتاق رحلت زین کهن دیر خراب
هوش مصنوعی: غزلی میخوانم که میتواند دلهای سرد را گرم کند و جهان را دگرگون سازد. این شعر باعث میشود که جانها به سفر و ترک این دنیای کهنه و ویران رغبت پیدا کنند.
جلوه های معنیش جان در دل سامع کند
تا حیات تازه یابد گردد از حق کامیاب
هوش مصنوعی: این اشعار به این معناست که زیباییهای معنوی و عمیق، روح و جان شنونده را تحت تأثیر قرار میدهد و او را revitalizes میکند، به طوری که از حقیقت و درک عمیقتر آن بهرهمند میشود و زندگی تازهای پیدا میکند.
بشنود گر عابدان بیند رخ معبود را
از میان عابد و معبود برخیزد حجاب
هوش مصنوعی: اگر عابدان چهره معبود را ببینند، از میان عابد و معبود حجاب و پردهای کنار میرود.
گر بگوش زاهد آید بیتی از ابیات او
بگذرد ز انکار اهل دل شود مست و خراب
هوش مصنوعی: اگر زاهدی به گوشش شعری از او برسد، به سادگی از انکار اهل دل عبور میکند و به حالت مستی و خرابی دچار میشود.
نیست شعر من چو شعر شاعران خالی زمغز
تا توانی دل بتاب از شعر فیض و رو متاب
هوش مصنوعی: شعر من مانند اشعار شاعران دیگر تهی از معنی و جوهر نیست. بلکه هر وقت که توانستی، باید دل خود را از شعرهای نیکو و پرمعنا شاد کنی و از آن روی برنگردانی.
حاشیه ها
1401/03/30 06:05
فتوحی رودمعجنی
این شعر را فیض کاشانی در تقابل با شعر رایج زمانش (طرز تازه) یا طرز نازک خیال گفته است.