گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۸

هر آنکه سوی تو آمد شد از فنا محفوظ
بزیر سایهٔ لطفت شد از بلا محفوظ
ز خوف و حزن پناهیست کعبهٔ وصلت
درین پناه بود جان زهر عنا محفوظ
اشاره‌ایست ز ابرو و چشم و تیر و کمان
که تا بما نگریزی نهٔ زما محفوظ
فرو گذاشت ز رخ آن دو عروهٔ وثقی
که هر که چنگ بما زد شد از بلا محفوظ
بزیر سبزهٔ خطّش نهفته لب میگفت
که آب چشمهٔ خضر است نزد ما محفوظ
تو تا بخود نگری مرگ با تو دارد کار
ز خود برآی که تا باشی از فنا محفوظ
تو چند باشی حافظ رسوم مردم را
بیا بدرگه ما تا شوی بما محفوظ
بسوی مأمن عشق خدا گریز ای فیض
که تا زخویش رهی گردی از فنا محفوظ
کسی که غور کند نکتهای شعر مرا
شود ز جهل و ضلال ایمن از خدا محفوظ

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر آنکه سوی تو آمد شد از فنا محفوظ
بزیر سایهٔ لطفت شد از بلا محفوظ
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو روی آورد، از نابودی و فنا در امان خواهد ماند و زیر سایهٔ مهربانی تو از بلا و آسیب محفوظ خواهد بود.
ز خوف و حزن پناهیست کعبهٔ وصلت
درین پناه بود جان زهر عنا محفوظ
هوش مصنوعی: از ترس و ناراحتی، کعبهٔ وصال به عنوان پناهگاهی است که جان به وسیلهٔ آن از زهر مشکلات و سختی‌ها محفوظ می‌ماند.
اشاره‌ایست ز ابرو و چشم و تیر و کمان
که تا بما نگریزی نهٔ زما محفوظ
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی‌های ظاهری و جذابیت‌های شخصی اشاره دارد. عنوان شدن ابرو و چشم به عنوان نشانه‌هایی از عشق و کشش به سمت یکدیگر است. همچنین اشاره به تیر و کمان نشان‌دهنده‌ی قدرت عشق و جذبه‌ای است که نمی‌توان از آن فرار کرد. به‌نوعی، نویسنده بیان می‌کند که با وجود همه چالش‌ها و موانع، عشق همچنان پابرجاست و نمی‌توان از آن دور شد.
فرو گذاشت ز رخ آن دو عروهٔ وثقی
که هر که چنگ بما زد شد از بلا محفوظ
هوش مصنوعی: چهره زیبای او دو چیز با ارزش را پنهان کرد که هرکسی که به آن دو چنگ بزند، از مشکلات و مصیبت‌ها در امان می‌ماند.
بزیر سبزهٔ خطّش نهفته لب میگفت
که آب چشمهٔ خضر است نزد ما محفوظ
هوش مصنوعی: زیر سبزه‌ای که نوشته‌اش پنهان است، لب او می‌گفت که آب چشمهٔ خضر برای ما محفوظ و نگه‌داری شده است.
تو تا بخود نگری مرگ با تو دارد کار
ز خود برآی که تا باشی از فنا محفوظ
هوش مصنوعی: تا وقتی به خودت نگاه کنی، مرگ در کمین توست. از خود رها شو و خود را از فنا و نابودی دور نگه‌دار.
تو چند باشی حافظ رسوم مردم را
بیا بدرگه ما تا شوی بما محفوظ
هوش مصنوعی: اگر تو به آداب و رسوم مردم آشنا هستی، بیا و در مکان ما حضور یاب تا ما از تو بهره‌مند شویم و از یادگارهایت محافظت کنیم.
بسوی مأمن عشق خدا گریز ای فیض
که تا زخویش رهی گردی از فنا محفوظ
هوش مصنوعی: به سوی پناهگاه عشق خدا فرار کن ای فیض، زیرا تا وقتی که به سوی او بروی، از نابودی و فنا در امان خواهی بود.
کسی که غور کند نکتهای شعر مرا
شود ز جهل و ضلال ایمن از خدا محفوظ
هوش مصنوعی: کسی که به دقت و عمیق در سخنان و اشعار من بیندیشد، از نادانی و گمراهی دور می‌شود و تحت حفاظت خدا قرار می‌گیرد.