غزل شمارهٔ ۳۸۲
کجا میرود روح و کی میرود
کجا و کی از پیش وی میرود
کجا و کی و کی بود روح را
که این هر دو تن راز پی میرود
زامر خدایست روح و خدا
کی آید بجائی و کی میرود
چو بیخود شوی دانی این راز را
که در بیخودی دل بوی میرود
می عشق آگاه سازد ترا
که غفلت بدین گونه می میرود
بجز مستی و عشق و شور جنون
ز پیش تو این کار کی میرود
دمی سوی ما آ تماشای را
ببین تا چه غوغای می میرود
چنین بر زمین ریخت خم می ز خویش
چنان بر فلکهای و هی میرود
که تا پشت ماهی رسیده است می
که تا زهره آواز نی میرود
دمی فیض را چون برآید چنین
خرد را دگر کی ز پی میرود
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کجا میرود روح و کی میرود
کجا و کی از پیش وی میرود
هوش مصنوعی: روح انسان به کجا میرود و چه زمانی از او جدا میشود، سوالی است که همیشه در ذهن بشر وجود داشته است. این پرسش نشاندهندهی کنجکاوی و جستجوگری انسان دربارهی سرنوشت و سفر روح است.
کجا و کی و کی بود روح را
که این هر دو تن راز پی میرود
هوش مصنوعی: این شعر به اشاره به جستجوی معنای عمیق وجود انسان و ارتباط روح با زندگی مادی و دنیوی میپردازد. شاعر از ابهام زمان و مکان صحبت میکند و به این فکر میکند که روح چه زمانی و کجا از تن جدا شده و در پی کشف حقیقت و رازهای نهفته است. در واقع، به نوعی تضاد میان جنبههای مادی و معنوی انسان اشاره دارد.
زامر خدایست روح و خدا
کی آید بجائی و کی میرود
هوش مصنوعی: خداوندی که روح را بهوجود آورده، چگونه میتواند به جایی بیاید یا از جایی برود؟
چو بیخود شوی دانی این راز را
که در بیخودی دل بوی میرود
هوش مصنوعی: زمانی که آدمی از خود بیخود میشود، متوجه میشود که در این حالت، احساسات و افکارش به سمت عشق و زیبایی میروند.
می عشق آگاه سازد ترا
که غفلت بدین گونه می میرود
هوش مصنوعی: عشق میتواند تو را آگاه کند که غفلت و عدم توجه به زندگی و احساسات باعث از دست رفتن زندگی واقعی میشود.
بجز مستی و عشق و شور جنون
ز پیش تو این کار کی میرود
هوش مصنوعی: جز احساس مستی و عشق و شور و اشتیاق، هیچ کاری از من در حضور تو به پیش نمیرود.
دمی سوی ما آ تماشای را
ببین تا چه غوغای می میرود
هوش مصنوعی: لحظهای به ما نگاه کن و ببین چه هیاهویی از عشق و احساس در حال جریان است.
چنین بر زمین ریخت خم می ز خویش
چنان بر فلکهای و هی میرود
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که وقتی که شراب از ظرف روی زمین میریزد، تأثیر و جریانی را ایجاد میکند که به آسمانها هم میرسد و در واقع به نوعی، خوشی و شوقی را به وجود میآورد که به فاصلهها و مکانهای بالا نیز نفوذ میکند.
که تا پشت ماهی رسیده است می
که تا زهره آواز نی میرود
هوش مصنوعی: تا جایی که به عقبتر از ماه میرسد، میگوید که تا سیاره زهره صدای نی میآید.
دمی فیض را چون برآید چنین
خرد را دگر کی ز پی میرود
هوش مصنوعی: وقتی لحظهای از فیض و رحمت الهی به ظهور میرسد، دیگر عقل و خرد چگونه میتواند به دنبال آن برود؟

فیض کاشانی