گنجور

غزل شمارهٔ ۳۷۴

عید است و هرکس از غلط غیری گرفته یار خود
مائیم و در خود عالمی دار خود و دیار خود
داریم با خود گفتگو داریم در خود جستجو
خود بیدل و در خویشتن جویندهٔ دلدار خود
گم کردهٔ خویشیم ما از خلق در پیشیم ما
از ما ببر تعلیم کار آنگاه شو سر کار خود
گفتی که دشوار است کار دشوار کار خود خودی
خود را مبین حق را ببین آسان کن این دشوار خود
از خود علم افراشتی خود را کسی پنداشتی
کس اوست تو خود تا کسی بگذر ازین پندار خود
دل را خودی بارست بار جانرا خودی عارست عار
ما بیخودان وارسته‌ایم از بار خود از عار خود
ما بار بر کس کی شویم بار کسان هم میکشیم
بار دو عالم را بدوش برداشته با بار خود
نوروز و هرکس هر طرف با دلبری و چنگ و دف
فیض و غم و شبهای تار با نالهای زار خود

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عید است و هرکس از غلط غیری گرفته یار خود
مائیم و در خود عالمی دار خود و دیار خود
هوش مصنوعی: عید است و هر کس دیگری را به اشتباه گرفته، ما فقط به یار خود توجه داریم و در دنیای خود و منطقه خود زندگی می‌کنیم.
داریم با خود گفتگو داریم در خود جستجو
خود بیدل و در خویشتن جویندهٔ دلدار خود
هوش مصنوعی: ما در درون خود با خود صحبت می‌کنیم و در جستجوی خویشتن، به دنبال معشوق خود هستیم.
گم کردهٔ خویشیم ما از خلق در پیشیم ما
از ما ببر تعلیم کار آنگاه شو سر کار خود
هوش مصنوعی: ما در میان مردم گم شده‌ایم و از خود واقعی‌مان دور شده‌ایم. از ما بخواه که درس‌هایی را درباره کار یاد بگیریم و سپس به کار واقعی‌امان بپردازیم.
گفتی که دشوار است کار دشوار کار خود خودی
خود را مبین حق را ببین آسان کن این دشوار خود
هوش مصنوعی: گفته‌ای که کارهای دشوار، سخت و چالش‌برانگیز هستند. اما به جای اینکه به دردسرها و سختی‌های خودت توجه کنی، بهتر است به وجود حق و حقیقت نگاه کنی و ببینی که می‌توانی این چالش‌ها را آسان‌تر کنی.
از خود علم افراشتی خود را کسی پنداشتی
کس اوست تو خود تا کسی بگذر ازین پندار خود
هوش مصنوعی: اگر علم و دانش را در خود بالا ببری و خود را برتر از دیگران بدانی، در واقع تو تنها به خودفریبی مشغول هستی. این در حالی است که حقیقت این است که هیچ‌کس جز خودت نیست که در این باور خود غرق شده‌ای. باید از این اعتقاد و خودپنداری عبور کنی.
دل را خودی بارست بار جانرا خودی عارست عار
ما بیخودان وارسته‌ایم از بار خود از عار خود
هوش مصنوعی: دل خود را بار نمی‌داند، اما جان را به نوعی زشت می‌داند. ما از بار و زشتی خود رها شده‌ایم و از قید خودخواهی‌ها آزادیم.
ما بار بر کس کی شویم بار کسان هم میکشیم
بار دو عالم را بدوش برداشته با بار خود
هوش مصنوعی: ما به کسی بار نمی‌دهیم و خودمان هم بار دیگران را می‌کشیم. بار هر دو جهان را بر دوش خودمان برداشته‌ایم.
نوروز و هرکس هر طرف با دلبری و چنگ و دف
فیض و غم و شبهای تار با نالهای زار خود
هوش مصنوعی: در روز نوروز، هر فرد در گوشه‌ای با معشوق خود بر روی ساز و دف می‌نوازد و شادی و غم را در کنار هم تجربه می‌کند، حتی در شب‌های تاریک با ناله‌های دلbroken خود.

حاشیه ها

1392/09/24 09:11
فاطمه محمدی

لطفا اصلاح شود :
فیض و غم و شبهای تار با ناله های زار خود