غزل شمارهٔ ۳۶
بالا رویم بس که زاندازه گذشتیم
در عالم دل در چه شمارست دل ما
بر تابهٔ عشق تو برشتند دل ما
با درد و غم و غصه سرشتند گل ما
صد شکر بدست آمدش این گنج سعادت
گر عشق نمیبود چه میکرد دل ما
دهقان ازل کشت درین یوم محبت
زان بر ندهد غیر بلا آب و گل ما
گردرد نبودی بچه پرورده شدی جان
یاد تو نمیبود چه میکرد دل ما
گر آرزوی دولت وصل تو نبودی
خاطر بچه خوش داشتی از خویش دل ما
احرام سیر کوی تو بستیم بر آن خاک
شاید که شود ریخته خون بحل ما
گر حلّه عفو تو نباشد که بپوشد
بیرون نرود از تن جان خجل ما
داریم امید از کرمش ورنه ز تقصیر
تقسیر نشد ذرّهٔ فیض از قبل ما
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بالا رویم بس که زاندازه گذشتیم
در عالم دل در چه شمارست دل ما
هوش مصنوعی: ما به قدری از مرزهای معمولی فراتر رفتهایم که در عالم احساسات و دل، دیگر نمیتوانیم خود را در هیچ مقیاس و اندازهای بگنجانیم.
بر تابهٔ عشق تو برشتند دل ما
با درد و غم و غصه سرشتند گل ما
هوش مصنوعی: دل ما به عشق تو دچار شده است و این عشق با درد و غم آمیخته است، مانند گلی که از غصه سرشته شده باشد.
صد شکر بدست آمدش این گنج سعادت
گر عشق نمیبود چه میکرد دل ما
هوش مصنوعی: اگر عشق وجود نداشت، دل ما چه سرنوشتی پیدا میکرد؟ این گنج سعادت که به دست آمده، بینهایت ارزشمند است و باید بابت آن شکرگزار بود.
دهقان ازل کشت درین یوم محبت
زان بر ندهد غیر بلا آب و گل ما
هوش مصنوعی: کشاورز ازلی در روز محبت دانهای کاشته که غیر از درد و رنج، هیچ چیز دیگری برای ما به ارمغان نخواهد آورد.
گردرد نبودی بچه پرورده شدی جان
یاد تو نمیبود چه میکرد دل ما
هوش مصنوعی: اگر دوران سختی نگذرانده بودی و تحت فشار بزرگ نشده بودی، دلتنگی و یاد تو اینقدر برای ما سنگین نمیبود.
گر آرزوی دولت وصل تو نبودی
خاطر بچه خوش داشتی از خویش دل ما
هوش مصنوعی: اگر آرزوی وصالت نبود، دل ما از خودمان هم راحتتر بود و خیالمان آسودهتر میگشت.
احرام سیر کوی تو بستیم بر آن خاک
شاید که شود ریخته خون بحل ما
هوش مصنوعی: ما به یاد تو، برای سفر به کوی تو، جامه احرام پوشیدهایم، شاید که خونهایی که بر زمین ریخته شده، بر ما حلال شود.
گر حلّه عفو تو نباشد که بپوشد
بیرون نرود از تن جان خجل ما
هوش مصنوعی: اگر لباس عفو و بخشش تو نباشد که بتواند ما را بپوشاند، جان خجالتزده ما هرگز از بدن خارج نخواهد شد.
داریم امید از کرمش ورنه ز تقصیر
تقسیر نشد ذرّهٔ فیض از قبل ما
هوش مصنوعی: امید داریم که لطف او شامل حال ما شود، وگرنه تقصیر ما در دریافت نکردن اندکی از فیض او نیست.
حاشیه ها
1398/06/02 06:09
ترنم تبسم
درود
جابجا گویا نوشتید بیت نخست رو