گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۸

زور بازوی یقینش رفع هر شک میکند
هر که اواز لوح هستی خویش را حک میکند
طرقه العینی بمعراج حقایق میرسد
هر که خود را با براق عشق هم تک میکند
اهل وحدت در جهان جز یک نمی‌بیند دلش
مشرکست آنکو بعقل خود دو را یک میکند
صیقلی کن لوح دلرا از ریاضات بدن
صیقل دل چشم جانرا کار عینک میکند
ناخن غیرت مزن بر دل که زخم ناخنش
چار دیوار حصار جان مشبک میکند
عقل خودبین افکند در دل ز فکرت عقدها
عشق را نازم که دستش عقدها فک میکند
عشق اگر بر موسی جانت تجلی آورد
صد چو طور هستی موهوم مندک میکند
عشق اگر الملک لی گوید و گر خامش شود
مو بموی عاشقان فریاد لک لک میکند
کور و کر را عشق چشم و گوش باقی میدهد
کودن و افسرده را هم گرم و زیرک میکند
من ندانم تیر مژگان بر دلم چون میزند
اینقدر دانم که زخم سینه کاوک میکند
میزنم خود را به تیغ عشق بادا هر چه باد
یا ظفر با قتل کارم را بدو یک میکند
با کسی کو خالی از عشق است پر صحبت مدار
همنشین تأثیر بسیار اندک اندک میکند
چون درشتی می‌کند دشمن تو نرمی پیشه کن
نرمی از دل کینها بیرون یکایک میکند
حاش‌لله حاسدان را از من آزاری رسد
لیک حرف دل نشستم کار ناوک میکند
دوستانرا بر درخت دوستی می‌پرورد
لطف ایزد دشمنان را یک بیک چک میکند
نیست فیض از تازه گویان و نه هم از شاعران
لیک کار تازه گویان اندک اندک میکند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زور بازوی یقینش رفع هر شک میکند
هر که اواز لوح هستی خویش را حک میکند
هوش مصنوعی: کسی که با قدرت یقین خود هر گونه شک و تردیدی را برطرف می‌کند، می‌تواند حقیقت وجودی خود را به‌وضوح بنویسد و درک کند.
طرقه العینی بمعراج حقایق میرسد
هر که خود را با براق عشق هم تک میکند
هوش مصنوعی: هر کسی که خود را با عشق واقعی همراه سازد، به کشف و درک عمیق‌تری از حقایق دست می‌یابد.
اهل وحدت در جهان جز یک نمی‌بیند دلش
مشرکست آنکو بعقل خود دو را یک میکند
هوش مصنوعی: کسی که در دنیا به وحدت می‌رسد، جز یک حقیقت نمی‌بیند. دل فردی که به دوگانگی ایمان دارد، در واقع دچار شرک است، زیرا او با عقل خود دو چیز را به یک چیز تبدیل می‌کند.
صیقلی کن لوح دلرا از ریاضات بدن
صیقل دل چشم جانرا کار عینک میکند
هوش مصنوعی: دل خود را با تمرینات و سختی‌های جسمی، صاف و زیبا کن؛ دیدگان روح را می‌توان با استفاده از بصیرت و درک عمیق، بهتر کرد.
ناخن غیرت مزن بر دل که زخم ناخنش
چار دیوار حصار جان مشبک میکند
هوش مصنوعی: بر دلت ناخن غیرت نزن که زخم آن چهار دیوار حفاظت از جانت را تضعیف می‌کند.
عقل خودبین افکند در دل ز فکرت عقدها
عشق را نازم که دستش عقدها فک میکند
هوش مصنوعی: عقل خودپسند در دل به خاطر اندیشه‌هایش زنجیرهای عشق را نمی‌تواند تحمل کند، چون دستش تنها در پی گسستن آن زنجیرهاست.
عشق اگر بر موسی جانت تجلی آورد
صد چو طور هستی موهوم مندک میکند
هوش مصنوعی: اگر عشق به جانت مثل تجلی الهی بر موسی نازل شود، هر آنچه که هستی و حقیقتت را به تصویر کشیده، در برابر آن عشق محو و نابود خواهد شد.
عشق اگر الملک لی گوید و گر خامش شود
مو بموی عاشقان فریاد لک لک میکند
هوش مصنوعی: عشق اگر به فرمانروایی تبدیل شود و اگر هم ساکت بماند، به مانند پرندگان عاشق، صدای فریاد عاشقان را به گوش می‌رساند.
کور و کر را عشق چشم و گوش باقی میدهد
کودن و افسرده را هم گرم و زیرک میکند
هوش مصنوعی: عشق می‌تواند کسانی را که فاقد بینایی و شنوایی هستند، به نحوی دگرگون کند و به آن‌ها حس زندگی و شعور بدهد. حتی افرادی که در زندگی افسرده و ناتوان به نظر می‌رسند، با عشق می‌توانند شاداب و باهوش شوند.
من ندانم تیر مژگان بر دلم چون میزند
اینقدر دانم که زخم سینه کاوک میکند
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چگونه تیر مژه‌های تو بر دلم اینطور اثر می‌گذارد، اما آنچه می‌دانم این است که زخم سینه‎‌ام را به شدت می‌آزارد.
میزنم خود را به تیغ عشق بادا هر چه باد
یا ظفر با قتل کارم را بدو یک میکند
هوش مصنوعی: در اینجا گویا شاعر می‌گوید که با عشق خود را به مخاطره می‌اندازد و آماده‌ی پذیرش هر نتیجه‌ای است. او حس می‌کند که ممکن است پیروزی یا شکست را تجربه کند، اما با این حال، برای عشق آماده است و به دنبال آن است. در واقع، عشق برای او ارزشمندی خاص دارد و حتی اگر به کشتن او انجامیده و یا با آسیب همراه باشد، باز هم آن را می‌پذیرد.
با کسی کو خالی از عشق است پر صحبت مدار
همنشین تأثیر بسیار اندک اندک میکند
هوش مصنوعی: با کسی که عشق در دل ندارد، گفتگو نکن. زیرا هم‌نشینی با او تأثیر کمی بر جان انسان خواهد گذاشت.
چون درشتی می‌کند دشمن تو نرمی پیشه کن
نرمی از دل کینها بیرون یکایک میکند
هوش مصنوعی: وقتی که دشمن تو بدرفتار می‌شود، تو با لطافت و مهربانی برخورد کن. نرمی و آرامش از دل خشم‌ها و کینه‌ها را یکی یکی دور می‌کند.
حاش‌لله حاسدان را از من آزاری رسد
لیک حرف دل نشستم کار ناوک میکند
هوش مصنوعی: خدای را شکر که حسودان نمی‌توانند به من آسیبی برسانند، اما دلم می‌گوید که کارهای من باعث می‌شود که تیر محبت به سوی من پرتاب شود.
دوستانرا بر درخت دوستی می‌پرورد
لطف ایزد دشمنان را یک بیک چک میکند
هوش مصنوعی: خداوند دوستان را همچون میوه‌هایی درخت دوستی می‌پرورد و برای دشمنان، به‌گونه‌ای یک‌به‌یک آن‌ها را از میان برمی‌دارد.
نیست فیض از تازه گویان و نه هم از شاعران
لیک کار تازه گویان اندک اندک میکند
هوش مصنوعی: فیض و برخورداری از زیبایی‌ها نه از گویندگان نو و نه از شاعران به تنهایی است، بلکه خلاقیت و کار تازه این گویندگان به تدریج به ثمر می‌رسد.