گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۷

گاهی به غمزه‌ای دلی آباد می‌کند
گاهی به لطف غم‌زده‌ای شاد می‌کند
آنکو زیاد می‌نرود یک نفس مرا
شادم اگر مرا نفسی یاد می‌کند
بیچاره و شکست اسیر بلای عشق
دل را درین قضیه که امداد می‌کند؟
گم‌گشتگان وادی خونخوار عشق را
سوی جناب دوست که ارشاد می‌کند؟
غم بر سر غم آمد و جای نفس نماند
دل تنگ شد که ناله و فریاد می‌کند
در چشم من سراسر آفاق تیره شد
شام فراق بین که چه بیداد می‌کند
باد صبا بیار نسیمی ز کوی دوست
کاین بوی دوست عالمی آباد می‌کند
بر من هرآنچه می‌رود از محنت و بلا
جُرم تو نیست حُسن خداداد می‌کند
باد است نزد او سخن فیض و شعر او
کی او بدین وسیله مرا یاد می‌کند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گاهی به غمزه‌ای دلی آباد می‌کند
گاهی به لطف غم‌زده‌ای شاد می‌کند
هوش مصنوعی: گاهی با یک نگاه یا اشاره، کسی را خوشحال و سرزنده می‌کند و گاهی با مهربانی و عطوفتش، دل غمگین را شاد و آرام می‌کند.
آنکو زیاد می‌نرود یک نفس مرا
شادم اگر مرا نفسی یاد می‌کند
هوش مصنوعی: کسی که به یاد من نمی‌افتد، حتی اگر فقط یک بار به یادم بیفتد، باعث خوشحالی من می‌شود.
بیچاره و شکست اسیر بلای عشق
دل را درین قضیه که امداد می‌کند؟
هوش مصنوعی: در این موضوع، دل‌سوخته و آسیب‌دیده از عشق، چه کسی می‌تواند کمکش کند؟
گم‌گشتگان وادی خونخوار عشق را
سوی جناب دوست که ارشاد می‌کند؟
هوش مصنوعی: در اینجا به کسانی اشاره می‌شود که در مسیر پرخطر و دشوار عشق سردرگم شده‌اند. آن‌ها به دنبال هدایت و راهنمایی هستند تا از این مسیر پرمخاطره به سوی دوست حقیقی و محبوب خود هدایت شوند. در واقع، اشاره به اینکه چه کسی می‌تواند آن‌ها را در این سفر معنوی یاری دهد و به هدف نهایی برساند.
غم بر سر غم آمد و جای نفس نماند
دل تنگ شد که ناله و فریاد می‌کند
هوش مصنوعی: غم‌ها به سراغ هم آمدند و دیگر جایی برای نفس‌کشیدن نمانده است، دل بسیار ناراحت شده و به نشانه‌ی درد، ناله و فریاد می‌کند.
در چشم من سراسر آفاق تیره شد
شام فراق بین که چه بیداد می‌کند
هوش مصنوعی: در چشم من، تمامی دنیا به خاطر جدایی تاریک شده است. نگاه کن که چه ظلمی در حال رخ دادن است.
باد صبا بیار نسیمی ز کوی دوست
کاین بوی دوست عالمی آباد می‌کند
هوش مصنوعی: باد صبا بیاید و نسیمی از محله دوست به همراه بیاورد، چرا که این عطر دوست، جهانی را رونق می‌بخشد.
بر من هرآنچه می‌رود از محنت و بلا
جُرم تو نیست حُسن خداداد می‌کند
هوش مصنوعی: هر آنچه بر من می‌گذرد و رنج و مصیبت‌هایی که تجربه می‌کنم، تقصیر تو نیست. زیبایی و خوبی که در وجود توست، این مسائل را به وجود می‌آورد.
باد است نزد او سخن فیض و شعر او
کی او بدین وسیله مرا یاد می‌کند
هوش مصنوعی: باد به عنوان یک نماد، در کلام او به عنوان وسیله‌ای برای انتقال پیام و او به وسیله شعر و سخن، یاد من را زنده می‌کند.