گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۶

چو من کسی که ره مستقیم میداند
صفای صوفی و قدر حکیم میداند
طریق اهل جدل جمله آفتست و علل
ره سلامت قلب سلیم می‌داند
ز چشم مست تو بر داشت نسخهٔ عارف
و لیک منتسخش را سقیم میداند
کسیکه حسن تو دیده است و عشق فهمیده است
مزاج طبع مرا مستقیم میداند
چو عشق مظهر حسنست قدر من دانی
از آنکه قدر گدا را کریم میداند
رموز سر محبت حبیب می‌فهمد
کنوز کنه سخن را کلیم میداند
بدوست دارد امید و ز خویش دارد بیم
کسی که معنی امید و بیم میداند
براه مرگ روانست جاهل غافل
مسافریست که خود را مقیم میداند
بسوی حق بود آهنگ عارف حق‌بین
نه حزن باشد او را نه بیم می‌داند
کسی که لذت دیدار دوست را یابد
نعیم هر دو جهان کی نعیم می‌داند
ندیده است جمال و شنیده است نوال
که ترک لذت دنیا عظیم می‌داند
میان خوف و رجا زاهد است سر گردان
دو دل شده دل خود را دو نیم میداند
بگریه رفت ز خود فیض و طفل اشگش را
حساب‌دان هم درّ یتیم میداند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو من کسی که ره مستقیم میداند
صفای صوفی و قدر حکیم میداند
هوش مصنوعی: من کسی هستم که به خوبی راه راست و درست را می‌شناسم و همچنین به ارزش و جایگاه صوفی و حکیم آگاه هستم.
طریق اهل جدل جمله آفتست و علل
ره سلامت قلب سلیم می‌داند
هوش مصنوعی: روش افرادی که درگیر جدل و مناظره هستند، همگی مضر است و دلیل این که راه درست زندگی، داشتن قلبی پاک و سلیم است، مشخص می‌شود.
ز چشم مست تو بر داشت نسخهٔ عارف
و لیک منتسخش را سقیم میداند
هوش مصنوعی: از نگاه خمارآلود تو، عارف دست خودش را برداشت، اما او می‌داند که دلگیر و بیمار است.
کسیکه حسن تو دیده است و عشق فهمیده است
مزاج طبع مرا مستقیم میداند
هوش مصنوعی: کسی که زیبایی تو را دیده و معنای عشق را درک کرده است، خوب می‌داند که روح و طبع من چگونه است.
چو عشق مظهر حسنست قدر من دانی
از آنکه قدر گدا را کریم میداند
هوش مصنوعی: چون عشق تجلی زیبایی است، ارزش من را می‌دانی، زیرا کریم و بخشنده ارزش گدا را نیز درک می‌کند.
رموز سر محبت حبیب می‌فهمد
کنوز کنه سخن را کلیم میداند
هوش مصنوعی: عشق و محبت واقعی فقط به دست کسی که در این زمینه تجربه دارد، فهمیده می‌شود. کسی که به عمق کلام و احساسات آشناست، می‌تواند رازها و معانی پنهان را دریابد.
بدوست دارد امید و ز خویش دارد بیم
کسی که معنی امید و بیم میداند
هوش مصنوعی: کسی که به امید دوست و به ترس از خود، آگاه است، می‌داند که مفهوم امید و بیم چیست.
براه مرگ روانست جاهل غافل
مسافریست که خود را مقیم میداند
هوش مصنوعی: انسانی که نادان و غافل است، مانند مسافری است که در راه مرگ قدم می‌زند و فکر می‌کند که در جایی ثابت و مقیم است، در حالی که او در حال گذر است و نمی‌داند که به کجا می‌رود.
بسوی حق بود آهنگ عارف حق‌بین
نه حزن باشد او را نه بیم می‌داند
هوش مصنوعی: عارف حق‌بین تنها به سوی حقیقت می‌نگرد و از غم و هراس بی‌نیاز است.
کسی که لذت دیدار دوست را یابد
نعیم هر دو جهان کی نعیم می‌داند
هوش مصنوعی: کسی که از دیدار دوست لذت می‌برد، دیگر نمی‌تواند خوشی‌های دنیا و آخرت را بشناسد.
ندیده است جمال و شنیده است نوال
که ترک لذت دنیا عظیم می‌داند
هوش مصنوعی: او زیبایی را ندیده و از نعمت‌ها شنیده است، زیرا ترک لذت‌های دنیوی را بسیار بزرگ می‌داند.
میان خوف و رجا زاهد است سر گردان
دو دل شده دل خود را دو نیم میداند
هوش مصنوعی: زاهد در میان ترس و امید به سر می‌برد و از این دو احساس، دلش در دو راه مانده و نمی‌داند کدام‌یک را انتخاب کند. دلش را به دو نیم تقسیم کرده و درگیر این دو حالت متضاد است.
بگریه رفت ز خود فیض و طفل اشگش را
حساب‌دان هم درّ یتیم میداند
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به بیان احوال فردی می‌پردازد که از شدت اندوه و گریه، خود را گم کرده است. او چنان در غم فرو رفته که اشک‌هایش را مانند گوهری باارزش و یتیم می‌داند. این تصویر حاکی از عمق احساسات و وابستگی عاطفی شخص به غم و دردهایش است.