گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۷

دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد
آخرت با یادم آمد آرزوها سرد شد
چون شدم آگه ز اسرار علوم آخرت
بر دلم دنیا و ما فیها سرا پا سرد شد
هر گهم دل گرم گردید از تماشای جهان
یادم آمد آخرت دل از تماشا سرد شد
دیدن گلزار و صحرا طبع را چون بر فروخت
مردنم یاد آمد آن گلزار و صحرا سرد شد
نیست دنیا جای آرام آنکه را هوشی بود
بر دلش در زندگی لذات دنیا سرد شد
بر دل ارباب عقبا لذت دنیاست سرد
نزد اهل معرفت لذات عقبا سرد شد
هر که دید ارباب دنیا را کلاب دوزخند
سروری را ماند و از مردار دنیا سرد شد
آتش مهر زر و زیور چو در دلها گرفت
زمهریر مرگ آمد حوش دلها سرد شد
گر تو کندی دل ز دنیا ورنه او خود میکند
زین سبب اهل خرد را دل ز دنیا سرد شد
هرکسی را وقت مردن دل شود سرد از هوا
فیض را در زندگی دل از هواها سرد شد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد
آخرت با یادم آمد آرزوها سرد شد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر فکر کردن به دنیاست سرد و بی‌حاله، چرا که با یادآوری معاد و آخرت، همه آرزوهایم کم‌رنگ و بی‌مفهوم شده‌اند.
چون شدم آگه ز اسرار علوم آخرت
بر دلم دنیا و ما فیها سرا پا سرد شد
هوش مصنوعی: وقتی به اسرار و حقیقت‌های زندگی پس از مرگ پی بردم، تمام دل را دنیا و تمام زرق و برق‌هایش سرد و بی‌روح به نظر آمد.
هر گهم دل گرم گردید از تماشای جهان
یادم آمد آخرت دل از تماشا سرد شد
هوش مصنوعی: هر بار که دل من با دیدن زیبایی‌های دنیا شاد می‌شود، به یاد می‌آورم که در نهایت، دل از این تماشا سرد و بی‌روح خواهد شد.
دیدن گلزار و صحرا طبع را چون بر فروخت
مردنم یاد آمد آن گلزار و صحرا سرد شد
هوش مصنوعی: دیدن باغ و دشت باعث شد که حال و هوای من تغییر کند و به یادم آمد که چگونه مرگم شبیه به آن باغ و دشت دل‌انگیز است و حالا این زیبایی‌ها برایم سرد و بی‌روح شده‌اند.
نیست دنیا جای آرام آنکه را هوشی بود
بر دلش در زندگی لذات دنیا سرد شد
هوش مصنوعی: دنیا مکان آرامش نیست برای کسی که دلش هوشیار باشد؛ چراکه در زندگی، لذت‌های دنیوی زودگذر و سرد می‌شوند.
بر دل ارباب عقبا لذت دنیاست سرد
نزد اهل معرفت لذات عقبا سرد شد
هوش مصنوعی: در دل کسانی که به دنیا وابسته هستند، لذت‌های دنیوی وجود دارد، اما در نظر اهل معرفت، لذت‌های آخرت از لذت‌های دنیا سردتر و کم‌ارزش‌تر به نظر می‌آید.
هر که دید ارباب دنیا را کلاب دوزخند
سروری را ماند و از مردار دنیا سرد شد
هوش مصنوعی: هر کسی که اربابان دنیا را ببیند، به مانند سگ‌های جهنم هستند، و در نتیجه، حیثیت و مقام واقعی را از دست می‌دهد و از دنیا و آنچه در آن است، بی‌میل و سرد می‌شود.
آتش مهر زر و زیور چو در دلها گرفت
زمهریر مرگ آمد حوش دلها سرد شد
هوش مصنوعی: وقتی عشق و زیبایی مانند آتش در دل‌ها شعله‌ور می‌شود، سرمای مرگ بر وجود انسان حاکم شده و باعث می‌شود که احساسات و شوق‌ها از بین بروند و دل‌ها سرد شوند.
گر تو کندی دل ز دنیا ورنه او خود میکند
زین سبب اهل خرد را دل ز دنیا سرد شد
هوش مصنوعی: اگر تو دل خود را از دنیا جدا کنی، در غیر این صورت دنیا خود به خود دل را از تو می‌گیرد. به همین دلیل، دل اهل خرد از دنیا سرد و بی‌مهر می‌شود.
هرکسی را وقت مردن دل شود سرد از هوا
فیض را در زندگی دل از هواها سرد شد
هوش مصنوعی: هرکس در زمان مرگ، احساس سردی و بی‌حوصلگی می‌کند و این نشان‌دهنده تأثیرات زندگی بر دل است. همچنین، در زندگی نیز، انسان‌ها به مرور زمان تحت تأثیر افکار و احساسات مختلف قرار می‌گیرند و دلشان از این احوالات بی‌رمق می‌شود.