گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۱

گر خون دل از دیده روان شد شده باشد
رازی که نهان بود عیان شد شده باشد
گر پرده بر افتاد ز عشاق بر افتد
ور حسن تو مشهور جهان شد شده باشد
دین و دل و عقلم همه شد در سر کارت
جان نیز اگر بر سر آن شد شده باشد
از حسرت آن لب گر از این دیدهٔ خونبار
یاقوت ترو لعل روان شد شده باشد
بر یاد رخت دیده غمدیدهٔ عشاق
بر هر مه و مهر ار نگران شد شده باشد
هر کو گل رخسار تو یکبار به‌بیند
گر جامه در آن نعره‌زنان شد شده باشد
چون رخش تجلی بجهانی بجهان تو
عقل از سر نظار گیان شد شده باشد
در دیدهٔ عشاق عیانی تو چو خورشید
رویت گر از اغیار نهان شد شده باشد
آئی چو بر فیض نماند آنرا روئی
تو شاد بمان او ز میان شد شده باشد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر خون دل از دیده روان شد شده باشد
رازی که نهان بود عیان شد شده باشد
هوش مصنوعی: اگر اشک‌های دل از چشمان بریزد، رازی که پنهان بوده برملا خواهد شد.
گر پرده بر افتاد ز عشاق بر افتد
ور حسن تو مشهور جهان شد شده باشد
هوش مصنوعی: اگر پرده از عشق برداشته شود، همه عشق‌ها آشکار خواهد شد، و اگر زیبایی تو در جهان مشهور شود، دیگر همه‌چیز روشن خواهد بود.
دین و دل و عقلم همه شد در سر کارت
جان نیز اگر بر سر آن شد شده باشد
هوش مصنوعی: تمام وجودم، از جمله دین، دل و عقل، به خاطر تو تحت تأثیر قرار گرفته است و حتی اگر جانم هم در این مسیر فدای تو شود، برای من جای هیچ گونه تردیدی نخواهد بود.
از حسرت آن لب گر از این دیدهٔ خونبار
یاقوت ترو لعل روان شد شده باشد
هوش مصنوعی: اگر از حسرت آن لب، چشمانم مانند یاقوتی سرخ و لعل روان شده باشد، به همین خاطر است.
بر یاد رخت دیده غمدیدهٔ عشاق
بر هر مه و مهر ار نگران شد شده باشد
هوش مصنوعی: عشاق که دل‌سوختهٔ یاد تو هستند، هرگاه به ماه و خورشید نگاه کنند، غم و یاد تو در دلشان زنده می‌شود و نگران می‌شوند.
هر کو گل رخسار تو یکبار به‌بیند
گر جامه در آن نعره‌زنان شد شده باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی چهره‌ات را یک‌بار ببیند، حتی اگر لباسش پاره و در هم شده باشد، تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
چون رخش تجلی بجهانی بجهان تو
عقل از سر نظار گیان شد شده باشد
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و درخشش او در دنیا نمایان شود، آن‌قدر عظیم و دلرباست که عقل و فکر آدمی از تماشای آن به حیرت می‌افتد.
در دیدهٔ عشاق عیانی تو چو خورشید
رویت گر از اغیار نهان شد شده باشد
هوش مصنوعی: در چشمان عاشقان، چهرهٔ تو مانند خورشید می‌درخشد و حتی اگر از دید دیگران پنهان شوی، باز هم در دل آنها مشهود هستی.
آئی چو بر فیض نماند آنرا روئی
تو شاد بمان او ز میان شد شده باشد
هوش مصنوعی: وقتی که خوشی و سعادتی در دسترس نیست، تو باز هم شاد باش و از چیزی که از دست رفته غمگین نشو.