گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۰

کسی از عمر برخوردار باشد
که از عشق نگاری زار باشد
هوای دلبری ما پسند است
دو عالم را بهل ز اغیار باشد
بغیر عشق دل چیزی نخواهد
که غیر عشق بر دل بار باشد
خلایق جمله در خوابند الا
دو چشم عاشقان بیدار باشد
ز کوی دوست می‌آید نسیمی
کسی یابد که او هشیار باشد
کسی را کو ز عشقی برد بوئی
چه پروای گل و گلزار باشد
دلی راکو بود داغی ز عشقی
کیش با لاله یا گل کار باشد
کسی کو یافت ذوق لذت عشق
ز جنت گر زند دم عار باشد
بهشت دیگران گلزار باشد
بهشت ما رخ دلدار باشد
نعیم زاهدان حور و قصور است
نعیم عاشقان دیدار باشد
جحیم بی‌غمان دود است و آتش
جحیم ما فراق یار باشد
نه پیچم از بلای دوست گردن
که در عشق امتحان بسیار باشد
کسی را میرسد لاف محبت
که چشمش زار و دل افکار باشد
بهشت فیض باشد عشق جانان
ز اشگش تحتها الانهار باشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی از عمر برخوردار باشد
که از عشق نگاری زار باشد
هوش مصنوعی: انسانی می‌تواند عمر طولانی‌تری داشته باشد که عاشق و دلباخته‌ای باشد و در این عشق، دلسوزی و اشتیاق را احساس کند.
هوای دلبری ما پسند است
دو عالم را بهل ز اغیار باشد
هوش مصنوعی: هوا و فضای دلبر ما برای همه مطلوب و خوشایند است؛ پس بهتر است که از دیگران دور بمانیم.
بغیر عشق دل چیزی نخواهد
که غیر عشق بر دل بار باشد
هوش مصنوعی: جز عشق، دل به هیچ چیز دیگری نیاز ندارد و هیچ باری جز عشق نمی‌تواند بر دوش دل سنگینی کند.
خلایق جمله در خوابند الا
دو چشم عاشقان بیدار باشد
هوش مصنوعی: همه مردم در خواب و غفلت هستند، جز دو چشم عاشقانی که همیشه بیدار و هوشیارند.
ز کوی دوست می‌آید نسیمی
کسی یابد که او هشیار باشد
هوش مصنوعی: نسیمی از سمت دوست به وزش در آمده است و تنها کسی که هشیار و بیدار باشد می‌تواند آن را احساس کند.
کسی را کو ز عشقی برد بوئی
چه پروای گل و گلزار باشد
هوش مصنوعی: کسی که بویی از عشق را درک کرده باشد، به زیبایی و لطافت گل‌ها و باغ‌ها اهمیتی نمی‌دهد.
دلی راکو بود داغی ز عشقی
کیش با لاله یا گل کار باشد
هوش مصنوعی: دل‌هایی که آکنده از عشق و داغ است، آیا کار گل یا لاله است؟
کسی کو یافت ذوق لذت عشق
ز جنت گر زند دم عار باشد
هوش مصنوعی: کسی که طعم لذت عشق را حس کند، اگر حتی یک لحظه در بهشت باشد، به او عار و عیب نخواهد رسید.
بهشت دیگران گلزار باشد
بهشت ما رخ دلدار باشد
هوش مصنوعی: بهشت دیگران ممکن است پر از گل و سرسبزی باشد، اما بهشت واقعی ما در زیبایی و محبت چهره معشوق‌مان است.
نعیم زاهدان حور و قصور است
نعیم عاشقان دیدار باشد
هوش مصنوعی: نعمت و خوشی زاهدان در نعمت‌های بهشت و کاخ‌هاست، اما خوشی و لذتی که عاشقان از دیدار محبوب خود می‌برند، بی‌نظیر است.
جحیم بی‌غمان دود است و آتش
جحیم ما فراق یار باشد
هوش مصنوعی: جهنم بدون غم مانند دودی است و آتش جهنم ما نتیجه دوری از یارمان خواهد بود.
نه پیچم از بلای دوست گردن
که در عشق امتحان بسیار باشد
هوش مصنوعی: من از مشکلاتی که دوست برایم به وجود می‌آورد شکایت نمی‌کنم، چون در عشق باید آزمون‌های زیادی را تحمل کرد.
کسی را میرسد لاف محبت
که چشمش زار و دل افکار باشد
هوش مصنوعی: افرادی هستند که در مورد محبت صحبت می‌کنند و ادعا می‌کنند عاشقند، اما در واقع چشمانشان حاکی از غم و دل‌نگرانی‌های بسیار است.
بهشت فیض باشد عشق جانان
ز اشگش تحتها الانهار باشد
هوش مصنوعی: بهشت جایی است که عشق محبوب، نعمت‌هایی را فراهم می‌آورد و از چشمان او نهرهایی از شور و شوق جاری می‌شود.