غزل شمارهٔ ۲۵
ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا
چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا
جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی
در دل ویران توئی گنج نهانی مرا
آن که به دل میدمد روح سخن هر دمم
تا نزند یک نفس بی دمش آنی مرا
شب همه شب تا به صبح همنفس من توئی
روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا
تا که به محفل دَرَم با تو سخن میکنم
چون که به خلوت روم مونس جانی مرا
یک نفس از پیش تو گر بروم گم شوم
چون به تو آرم پناه امن و امانی مرا
گر تو برانی مرا جان ز فراقت دهم
جان به وصالت دهم گر تو بخوانی مرا
گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا
فیض به تو رو کند رو چو به هر سو کند
نور تو عالَم گرفت قبله از آنی مرا
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا
چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا
هوش مصنوعی: ای کسی که در این دنیا و خاک، زندگی و وجود من را در اختیار داری، وقتی که از این خانه و مکان میروم، به من باغ و باغچهای از نعمتها و زیباییها عطا کن.
جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی
در دل ویران توئی گنج نهانی مرا
هوش مصنوعی: تو جان من هستی و مروارید من نیز تو هستی. در دل ویران من، تو همان گنجینه پنهانی هستی.
آن که به دل میدمد روح سخن هر دمم
تا نزند یک نفس بی دمش آنی مرا
هوش مصنوعی: کسی که به دل من زندگی و روح میبخشد، هر لحظه سخنانش را به من منتقل میکند، تا جایی که اگر یک لحظه هم از او دور شوم، دلم تنگ میشود.
شب همه شب تا به صبح همنفس من توئی
روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا
هوش مصنوعی: شبت را تا صبح با من میگذرانی و در طول روز وقتی کار میکنم، تو همیشه در افکارم هستی و به یاد تو هستم.
تا که به محفل دَرَم با تو سخن میکنم
چون که به خلوت روم مونس جانی مرا
هوش مصنوعی: وقتی که در جمع و محفل با تو صحبت میکنم، در خلوت که میروم، همدم و همرازم روح من است.
یک نفس از پیش تو گر بروم گم شوم
چون به تو آرم پناه امن و امانی مرا
هوش مصنوعی: اگر لحظهای از پیش تو دور شوم، جا و مکانی برایم نیست و گم میشوم. وقتی که به تو برگردم، احساس امنیت و آرامش میکنم.
گر تو برانی مرا جان ز فراقت دهم
جان به وصالت دهم گر تو بخوانی مرا
هوش مصنوعی: اگر مرا طرد کنی، جانم را از دلتنگی برای تو میدهم، اما اگر مرا بخوانی، جانم را برای وصالت تقدیم میکنم.
گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا
هوش مصنوعی: گاهی به من نزدیک میشوی و گاهی دور میشوی؛ گاهی اینگونهای و گاهی آنگونه.
فیض به تو رو کند رو چو به هر سو کند
نور تو عالَم گرفت قبله از آنی مرا
هوش مصنوعی: اگر فیض و رحمت به سمت تو روان شود، مانند نوری که به هر سو میتابد، نور تو بر کل جهان تاثیر گذاشته و همه مکانها به سمت تو جهتدار میشوند.
حاشیه ها
1389/02/01 23:05
choir
بیت ماقبل آخر دارای اشتباه تایپی است.
غلط: گر بوصالم کشی گه زفراقم کشی
صحیح: گه بوصالم کشی گه زفراقم کشی
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1396/09/19 17:12
امیر ادیب
احتمالا جناب فیض رحمه الله این شعر را در استقبال شعر مولوی سروده اند:
ای که به هنگام درد راحت جانی مرا...