گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۶

سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
دل از خیال تو با خویش گفت‌وگو دارد
شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست
طهور باد که طعم سقا همو دارد
چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست
چرا طلب نکند جان چو جان گلو دارد
ز پای تا سر عشاق شد گلو همگی
از آنکه ساقی جان بانگ اشربوا دارد
پیاله چون طلبم چونکه ساقی مستان
خمی بدست و بدست دگر سبو دارد
بیار هر چه دهی میخورم ز دولت تو
فرا خور می عشقت دلم گلو دارد
چه لطفهاست که آن یار می‌کند با ما
تبارک الله هی هی چه خلق و خو دارد
چه رفعتست و جمال و کمال وجود و کرم
که آسمان و زمین گفت‌وگوی او دارد
نظر بلاله ستان کن بداغ‌ها بنگر
گذر فکن به گلستان ببین چه بو دارد
بهر طرف نگری صنعه اللهی بینی
بجان خویش نگر بین چه جست‌وجو دارد
ازوست باده پرست آنکه را بود جانی
ز چشم ساغر پر می ز سر کدو دارد
جواب آن غزل مولویست فیض که گفت
میان باغ گل سرخ‌ های و هو دارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
دل از خیال تو با خویش گفت‌وگو دارد
هوش مصنوعی: سرم از عشق تو سرشار و شلوغ است و دل به خاطرات تو تنها صحبت می‌کند.
شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست
طهور باد که طعم سقا همو دارد
هوش مصنوعی: شراب از دست ید بیضای حضرت موسی که حلال و شیرین است، مانند بادی است که طعم آب خوش و گوارا را به همراه دارد.
چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست
چرا طلب نکند جان چو جان گلو دارد
هوش مصنوعی: چطور دل خوشحال می‌شود وقتی که نوشیدنی‌اش لب توست؟ چرا دل نمی‌خواهد جانش را وقتی که جانش به گلویش وابسته است؟
ز پای تا سر عشاق شد گلو همگی
از آنکه ساقی جان بانگ اشربوا دارد
هوش مصنوعی: همه عاشقان از سر تا پا در حال خوشی هستند، چرا که ساقی جان با صدای دلنوازش آنها را به نوشیدن دعوت می‌کند.
پیاله چون طلبم چونکه ساقی مستان
خمی بدست و بدست دگر سبو دارد
هوش مصنوعی: وقتی پیاله‌ای را درخواست می‌کنم، ساقی در یک دستش خم و در دست دیگرش سبو دارد.
بیار هر چه دهی میخورم ز دولت تو
فرا خور می عشقت دلم گلو دارد
هوش مصنوعی: هر چه را که به من بدهی می‌خورم، زیرا از نعمت‌های توست. برای عشق تو، دلم در تنگی است.
چه لطفهاست که آن یار می‌کند با ما
تبارک الله هی هی چه خلق و خو دارد
هوش مصنوعی: یار ما با مهربانی‌ها و لطف‌هایش ما را غرق در شادی می‌کند. واقعاً چه خلقت و چه ویژگی‌های نیکویی دارد!
چه رفعتست و جمال و کمال وجود و کرم
که آسمان و زمین گفت‌وگوی او دارد
هوش مصنوعی: وجود و محبت او به قدری باعظمت و زیباست که آسمان و زمین هم درباره‌ی او صحبت می‌کنند.
نظر بلاله ستان کن بداغ‌ها بنگر
گذر فکن به گلستان ببین چه بو دارد
هوش مصنوعی: به زیبایی گلی که در باغستان است نگاه کن و از عطر و بوی آن لذت ببر، در حالی که به زخم‌ها و دردهای دل نیز توجه داشته باشی.
بهر طرف نگری صنعه اللهی بینی
بجان خویش نگر بین چه جست‌وجو دارد
هوش مصنوعی: در هر سوی که نگاه کنی، نشانه‌های خداوند را خواهی دید. اما اگر به درون خودت نگاه کنی، متوجه می‌شوی که چه جست‌وجویی در دل داری.
ازوست باده پرست آنکه را بود جانی
ز چشم ساغر پر می ز سر کدو دارد
هوش مصنوعی: آدمی که به نوشیدنی می‌تازد، روحش از نگاهی که به لیوان پر از شراب دارد، زندگی می‌گیرد و از سر عشق به آن، سرشار است.
جواب آن غزل مولویست فیض که گفت
میان باغ گل سرخ‌ های و هو دارد
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی طبیعت و احساساتی که در میان گل‌ها و باغ‌ها وجود دارد اشاره دارد. گل‌های سرخ نمادی از عشق و عشق‌ورزی هستند و هوای لطیف باغ، آرامش و سرزندگی را به انسان منتقل می‌کند. اینجا منظور این است که در فضایی پر از زیبایی و عطر گل‌ها، انسان به آرامش و شادی می‌رسد.