گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۶

دلی که عشق ندارد وجود اوست عبث
چو پرتوی ندهد شمع دور اوست عبث
وجود خلق برای پرستش حقست
کسی که حق نپرستد وجود اوست عبث
کسی که سود و زیانش نه در ره عشق است
زیان اوست بسی سهل و سود اوست عبث
عبادتت نکند سود معرفت چون نیست
چو جامه را نبود تار و پود اوست عبث
گمان مبر زسراب جهان شوی سیراب
که هر چه بود ندارد نمود اوست عبث
بیا عبادت حق کن زباطلان بگریز
که مهر باطل باطل درود اوست عبث
اگرنه فیض برای خدا سخن گوید
سخن سرائی او چون وجود اوست عبث
خموش باش محیط جهان پر از سخن است
ببحر هر که گهر ریخت جود اوست عبث

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلی که عشق ندارد وجود اوست عبث
چو پرتوی ندهد شمع دور اوست عبث
هوش مصنوعی: دلِ بی‌عشق مانند وجودی بی‌فایده است؛ همان‌طور که اگر شمعی نوری ندهد، وجودش بی‌معناست و دور از تاثیر.
وجود خلق برای پرستش حقست
کسی که حق نپرستد وجود اوست عبث
هوش مصنوعی: آفریدگان تنها برای عبادت و پرستش خداوند به وجود آمده‌اند و کسی که خدا را نپرستد، وجودش بیهوده و بی‌فایده است.
کسی که سود و زیانش نه در ره عشق است
زیان اوست بسی سهل و سود اوست عبث
هوش مصنوعی: کسی که در عشق به دنبال سود و زیان نیست، ضررهایش بی اهمیت و سودهایش بیهوده هستند.
عبادتت نکند سود معرفت چون نیست
چو جامه را نبود تار و پود اوست عبث
هوش مصنوعی: عبادت تو بی‌فایده است اگر معرفت و شناخت در آن نباشد، درست مانند این که اگر لباس تار و پود نداشته باشد، بی‌فاید‌ه و بی‌ارزش خواهد بود.
گمان مبر زسراب جهان شوی سیراب
که هر چه بود ندارد نمود اوست عبث
هوش مصنوعی: فکر نکن که از روی ظواهر دنیا می‌توانی سیراب و راضی شوی، زیرا آنچه وجود دارد، فقط بازتابی از واقعیت‌های توخالی و بی‌فایده است.
بیا عبادت حق کن زباطلان بگریز
که مهر باطل باطل درود اوست عبث
هوش مصنوعی: بیایید به پرستش و عبادت خدا بپردازیم و از افرادی که به باطل می‌پردازند دوری کنیم، زیرا محبت به باطل در حقیقت بی‌فایده و نادرست است.
اگرنه فیض برای خدا سخن گوید
سخن سرائی او چون وجود اوست عبث
هوش مصنوعی: اگر فیض فقط برای خدا سخن بگوید، گفتارش بی‌فایده خواهد بود، زیرا وجود او نیز بیهوده است.
خموش باش محیط جهان پر از سخن است
ببحر هر که گهر ریخت جود اوست عبث
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا دنیای اطراف پر از حرف و سخن است. در این دریا، هر کس که گوهری بیفزاید، تنها از بخشندگی خودش این کار را انجام می‌دهد و بدون دلیل است.