غزل شمارهٔ ۱۸
بده ساقی آن جام لبریز را
بده بادهٔ عشرت انگیز را
میی ده که جان را برد تا فلک
درد کهنه غربال غم بیز را
چه پرسی زمینا و ساغر کدام
بیک دفعه ده آن دو لبریز را
گلویم فراخست ساقی بده
کشم جام و مینا و خم نیز را
اگر صاف می می نیاید بدست
بده دردی و دردی آمیز را
در آئینهٔ جام دیدم بهشت
خبر زاهد خشگ شبخیز را
پریشان چو خواهی دل عاشقان
برافشان دو زلف دل آویز را
بشرع تو خون دل ما رواست
اشارت کن آن چشم خونریز را
چه با غمزهٔ مست داری ستیز
بجانم زن آن نشتر تیز را
دل فیض از آن زلف بس فیض دید
ببر مژده مرغان شبخیز را
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بده ساقی آن جام لبریز را
بده بادهٔ عشرت انگیز را
هوش مصنوعی: به من آن لیوان پر از نوشیدنی را بده، آن شرابی که باعث شادی و لذت میشود.
میی ده که جان را برد تا فلک
درد کهنه غربال غم بیز را
هوش مصنوعی: نمیخور که جان را میگیرد و تا آسمان، دردهای قدیمی را مانند غربالی که غم را جدا میکند، به دوش میکشد.
چه پرسی زمینا و ساغر کدام
بیک دفعه ده آن دو لبریز را
هوش مصنوعی: چرا از زمین و لیوان میپرسی؟ آیا در یک لحظه میتوانی آن دو را پر کنی؟
گلویم فراخست ساقی بده
کشم جام و مینا و خم نیز را
هوش مصنوعی: گلویم باز است، ای ساقی، پس به من شراب و جام و ظرف را بده تا بنوشم.
اگر صاف می می نیاید بدست
بده دردی و دردی آمیز را
هوش مصنوعی: اگر عشق به تو به آسانی و بدون رنجی حاصل نشود، پس دردی را که عشق به همراه دارد، تحمل کن.
در آئینهٔ جام دیدم بهشت
خبر زاهد خشگ شبخیز را
هوش مصنوعی: در آینهٔ شیشهای دیدم که بهشت خبر زاهد خشک را به شب خواب میدهد.
پریشان چو خواهی دل عاشقان
برافشان دو زلف دل آویز را
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دل عاشقان را در هم بریزی، میتوانی دو زلف زیبای خود را افراز کنی.
بشرع تو خون دل ما رواست
اشارت کن آن چشم خونریز را
هوش مصنوعی: در پیش تو درد و رنج ما پذیرفتنی است، کافیست تنها با نگاهی اشاره کنی که به ما بگویی چه کنیم.
چه با غمزهٔ مست داری ستیز
بجانم زن آن نشتر تیز را
هوش مصنوعی: با چشمان فریبندهات چگونه با من درگیر میشوی؟ بزن آن دمی که همچون تیغی تیز بر جانم فرود میآید.
دل فیض از آن زلف بس فیض دید
ببر مژده مرغان شبخیز را
هوش مصنوعی: دل به خاطر آن زلف زیبا از نعمتها پر شده است، پس خبر خوب را به پرندگان صبحگاهی ببر.