گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷

بهل ذکر چشمان خونریز را
بمان فکر زلف دل آویزرا
دل و جان بیاد خدا زنده دار
بحق چیز کن این دو ناچیز را
اگر مستی آرزو با شدت
بکش ساغر عشق لبریز را
زحق عشق حق روز و شب میطلب
بزن بر دل این آتش تیز را
گذر کن زشیرین لبان حجاز
بیاد آر فرهاد و پرویز را
بجد باش در طاعت شرح و عقل
مهل رسم تقوی و پرهیز را
مکدر چو گردی بخوان شعر حق
حق تلخ شیرینی آمیز را
بروز دلت غم چو زور آورد
بجو مطرب شادی انگیز را
چو در طاعت افسرده گردد تنت
بیاد آر عباد شبخیز را
بدل میرسان دم بدم یاد مرگ
چو بر مرکب آسیب مهمیز را
چو رازی نهی با کسی درمیان
بپرداز از غیر دهلیز را
حجابت زحق نیست جز چیزو کس
حذر کن زکس دور کن چیز را
نماند آدمی خو بپالیز دهر
بگاوان بماندند پالیز را
خدایا اگر چه نیرزد بهیچ
بچیزی بخر فیض ناچیز را

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهل ذکر چشمان خونریز را
بمان فکر زلف دل آویزرا
هوش مصنوعی: ترجیح می‌دهم به یاد چشمان بی‌رحم نپردازم و به جای آن به زلف‌های دل‌انگیز فکر کنم.
دل و جان بیاد خدا زنده دار
بحق چیز کن این دو ناچیز را
هوش مصنوعی: دل و جان خود را به یاد خدا زنده نگه‌دار. به حق، این دو چیز بی‌ارزش را برای او ارزشمند کن.
اگر مستی آرزو با شدت
بکش ساغر عشق لبریز را
هوش مصنوعی: اگر آرزوی سرمستی داری، با تمام قوت خود شیشه عشق را پر کن.
زحق عشق حق روز و شب میطلب
بزن بر دل این آتش تیز را
هوش مصنوعی: از خدا بخواه که همیشه در عشق او باشد و دل خود را با این شعله‌ی شدید محبت مجروح کن.
گذر کن زشیرین لبان حجاز
بیاد آر فرهاد و پرویز را
هوش مصنوعی: از لذت‌های شیرین و دلپذیر حجاز عبور کن و به یاد بیاور فرهاد و پرویز را.
بجد باش در طاعت شرح و عقل
مهل رسم تقوی و پرهیز را
هوش مصنوعی: با جدیت در اطاعت خداوند باشید و از خرد و دانایی بهره ببرید؛ اجازه ندهید که به آداب تقوا و پرهیزکاری بی‌توجهی شود.
مکدر چو گردی بخوان شعر حق
حق تلخ شیرینی آمیز را
هوش مصنوعی: اگر غمگین و ناشاد هستی، به یاد معانی ژرف و حقیقی شعر بپرداز که حقیقت، هرچند تلخ، می‌تواند شیرینی‌هایی در خود داشته باشد.
بروز دلت غم چو زور آورد
بجو مطرب شادی انگیز را
هوش مصنوعی: اگر دل‌ات غمگین است و فشار بر تو آمده، به دنبال نوازنده‌ای باش که شاداب کند.
چو در طاعت افسرده گردد تنت
بیاد آر عباد شبخیز را
هوش مصنوعی: وقتی که در عبادت و طاعت خسته و افسرده می‌شوی، به یاد بیاور خداوندی را که در شب‌ها به عبادت مشغول می‌شود.
بدل میرسان دم بدم یاد مرگ
چو بر مرکب آسیب مهمیز را
هوش مصنوعی: هر لحظه به یاد مرگ باش که مانند یک سوارکار آسیب‌دیده‌ام که بی‌وقفه در تلاش است تا بر اسب خود کنترل داشته باشد.
چو رازی نهی با کسی درمیان
بپرداز از غیر دهلیز را
هوش مصنوعی: وقتی رازی را با کسی در میان می‌گذاری، بهتر است که از دیگران دوری کنی و به محفل‌های غیررسمی و کمتر شلوغ بروی.
حجابت زحق نیست جز چیزو کس
حذر کن زکس دور کن چیز را
هوش مصنوعی: حجاب تو از حق چیزی جز افراد و چیزهای بی‌اهمیت نیست. از افراد دوری کن و از چیزهای ناچیز پرهیز کن.
نماند آدمی خو بپالیز دهر
بگاوان بماندند پالیز را
هوش مصنوعی: انسان‌ها در زندگی به سختی و مشکلاتی که زمانه به آن‌ها تحمیل می‌کند دچار می‌شوند و در نهایت این مشکلات و مبارزات به خودی خود باقی نمی‌مانند، بلکه فقط همانند گاوانی که در مرتع نگهداری می‌شوند، در عرصه زندگی باقی می‌مانند.
خدایا اگر چه نیرزد بهیچ
بچیزی بخر فیض ناچیز را
هوش مصنوعی: خدایا، اگرچه این نعمت کوچک ارزش خاصی ندارد، اما لطفاً آن را به من عطا کن.