بخش ۴۸
چو بشنید خاقان که بهرام را
چه آمد بروی از پی نام را
چوآن نامه نزدیک خاقان رسید
شد از درد گریان هران کان شنید
از آن آگهی شد دلش پر ز درد
دو دیده پر از خون و رخ لاژورد
ازان کار او در شگفتی بماند
جهاندیدگان را همه پیش خواند
بگفت آنک بهرام یل را رسید
بشد زار و گریان هران کوشنید
همه چین برو زار و گریان شدند
ابی آتش تیز بریان شدند
یکایک همه کار او را بساخت
نگه کرد کاین بدبریشان که تاخت
قلون را به توران دو فرزند بود
ز هر گونهای خویش و پیوند بود
چو دانسته شد آتشی بر فروخت
سرای و همه بر زن او بسوخت
دو فرزند او را بر آتش نهاد
همه چیز او را به تاراج داد
ازان پس چو نوبت به خاتون رسید
ز پرده به گیسوش بیرون کشید
به ایوان کشید آن همه گنج اوی
نکرد ایچ یاد از در رنج اوی
فرستاد هرسو هیونان مست
نیامدش خراد برزین بدست
همه هرچ در چین و را بنده بود
به پوشیدشان جامههای کبود
بیک چند با سوک بهرام بود
که خاقان ازان کار بدنام بود
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو بشنید خاقان که بهرام را
چه آمد بروی از پی نام را
هوش مصنوعی: زمانی که خاقان (مَلک یا پادشاه) خبر شنید که چه اتفاقی برای بهرام افتاده و چه چیزی او را تحت تأثیر قرار داده است، به دنبال نام و اعتبار او رفت.
چوآن نامه نزدیک خاقان رسید
شد از درد گریان هران کان شنید
هوش مصنوعی: زمانی که آن نامه به دست پادشاه رسید، هر کسی که آن را شنید به خاطر درد و غم گریه کرد.
از آن آگهی شد دلش پر ز درد
دو دیده پر از خون و رخ لاژورد
هوش مصنوعی: دل او از خبرهایی که شنید، پر از درد و غصه شد. چشمانش از اشک پر شده و رنگ صورتش به شدت تغییر کرده و مانند لاژورد (سنگی با رنگ آبی عمیق) شده است.
ازان کار او در شگفتی بماند
جهاندیدگان را همه پیش خواند
هوش مصنوعی: کار او به قدری شگفتانگیز بود که همه دیدهبانان دنیا را به حیرت انداخت و به سوی خود کشاند.
بگفت آنک بهرام یل را رسید
بشد زار و گریان هران کوشنید
هوش مصنوعی: بهرام به یل رسید و هنگامی که خبر را شنید، بسیار ناراحت و گریهکنان شد.
همه چین برو زار و گریان شدند
ابی آتش تیز بریان شدند
هوش مصنوعی: همه در چین به حالتی دلشکسته و گریان درآمدند و آتش تند و سوزان همه را در بر گرفت.
یکایک همه کار او را بساخت
نگه کرد کاین بدبریشان که تاخت
هوش مصنوعی: هر یک از کارهای او را به دقت بررسی کرد تا نبیند کسانی که به او آسیب میزنند، چه تصمیماتی میگیرند.
قلون را به توران دو فرزند بود
ز هر گونهای خویش و پیوند بود
هوش مصنوعی: قلون در توران دو فرزند داشت که از هر نظر با یکدیگر ارتباط و نسبت خانوادگی داشتند.
چو دانسته شد آتشی بر فروخت
سرای و همه بر زن او بسوخت
هوش مصنوعی: وقتی آتشی به خانهای افتاد و آنجا را سوزاند، تمام وسایل و اموال متعلق به او هم در این آتش از بین رفت.
دو فرزند او را بر آتش نهاد
همه چیز او را به تاراج داد
هوش مصنوعی: دو فرزند او را به آتش گذاشت و تمام داراییهای او را غارت کردند.
ازان پس چو نوبت به خاتون رسید
ز پرده به گیسوش بیرون کشید
هوش مصنوعی: پس از آنکه نوبت به زن رسید، او گیسوانش را از پشت پرده بیرون آورد.
به ایوان کشید آن همه گنج اوی
نکرد ایچ یاد از در رنج اوی
هوش مصنوعی: او تمام آن گنج و ثروت خود را به نمایش گذاشت، اما هیچگونه یاد و نشانی از زحمات و رنجهایی که برای به دست آوردن آنها کشیده بود، باقی نگذاشت.
فرستاد هرسو هیونان مست
نیامدش خراد برزین بدست
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف حالت مستی و بیخودی میپردازد. نشان میدهد که هر کجا که فریاد و تشویش وجود دارد، عقل و خرد نمیتوانند به آنجا برسند و در دسترس قرار گیرند. در واقع، زمانی که انسان به حالت مستی و شیدایی میافتد، فکر و اندیشهاش از او دور میشود.
همه هرچ در چین و را بنده بود
به پوشیدشان جامههای کبود
هوش مصنوعی: همه افرادی که در چین و راه هستند، به پوششهایی با رنگ آبی تیره مزین شدهاند.
بیک چند با سوک بهرام بود
که خاقان ازان کار بدنام بود
هوش مصنوعی: مدت زیادی با سوک بهرام بود که پادشاه به خاطر آن کار زشت و ناپسند، مشهور به بدنامی شد.