گنجور

بخش ۲

چو خسرو نشست از برتخت زر
برفتند هرکس که بودش هنر
گرانمایگان را همه خواندند
بر آن تاج نو گوهر افشاندند
به موبد چنین گفت کاین تاج وتخت
نیابد مگر مردم نیک بخت
مبادا مرا پیشه جز راستی
که بیدادی آرد همه کاستی
ابا هرکسی رای ما آشتیست
ز پیکار کردن سرماتهیست
ز یزدان پذیرفتم این تخت نو
همین روشن و مایه وربخت نو
شما نیز دلها بفرمان دهید
بهرکار بر ما سپاسی نهید
از آزردن مردم پارسا
و دیگر کشیدن سر از پادشا
سوم دور بودن ز چیز کسان
که دودش بود سوی آنکس رسان
که درگاه و بی‌گه کسی رابسوخت
ببی مایه چیزی دلش برفروخت
دگر هرچ در مردمی در خورد
مر آن را پذیرنده باشد خرد
نباشد مرا باکسی داوری
اگر تاج جوید گر انگشتری
کرا گوهر تن بود با نژاد
نگوید سخن با کسی جز بداد
نباشد شما را جز از ایمنی
نیازد بکردار آهرمنی
هرآنکس که بشنید گفتار شاه
همی آفرین خواند برتاج و گاه
برفتند شاد از بر تخت او
بسی آفرین بود بر بخت او
سپهبد فرود آمد از تخت شاد
همه شب ز هرمز همی‌کرد یاد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو خسرو نشست از برتخت زر
برفتند هرکس که بودش هنر
هوش مصنوعی: وقتی خسرو بر تخت زرین نشسته بود، هر کسی که هنری داشت به احترام او از کنار او رفت.
گرانمایگان را همه خواندند
بر آن تاج نو گوهر افشاندند
هوش مصنوعی: همه افراد با ارزش و دارای اهمیت، را به خاطر تاج جدیدی که بر آن جواهراتی قرار داده‌اند، ستایش کردند.
به موبد چنین گفت کاین تاج وتخت
نیابد مگر مردم نیک بخت
هوش مصنوعی: موبد را چنین گفت که این تاج و تخت به دست نمی‌آید مگر از آن کسانی که خوشبخت و نیکوکارند.
مبادا مرا پیشه جز راستی
که بیدادی آرد همه کاستی
هوش مصنوعی: نکنه که جز راستگویی حرفه‌ای دیگر برای من باشد، زیرا که بی‌عدالتی همیشه موجب نقصان و آسیب خواهد شد.
ابا هرکسی رای ما آشتیست
ز پیکار کردن سرماتهیست
هوش مصنوعی: با هر کسی که نظر ما صلح و آرامش باشد، نشان می‌دهد که جنگیدن کاری بیهوده است.
ز یزدان پذیرفتم این تخت نو
همین روشن و مایه وربخت نو
هوش مصنوعی: از خداوند این تخت جدید را پذیرفتم، همین‌طور که روشن و مایه خوشبختی‌ام است.
شما نیز دلها بفرمان دهید
بهرکار بر ما سپاسی نهید
هوش مصنوعی: به دیگران دل بدهید و آن‌ها را به کار خیر تشویق کنید، تا ما نیز از شما قدردانی کنیم.
از آزردن مردم پارسا
و دیگر کشیدن سر از پادشا
هوش مصنوعی: از آزار دادن افراد نیکوکار و همچنین دوری کردن از مشکلات با پادشاه، باید پرهیز کرد.
سوم دور بودن ز چیز کسان
که دودش بود سوی آنکس رسان
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که اگر از افرادی که برایت مشکل‌زا و زیان‌آور هستند دوری کنی، در واقع می‌توانی به کسی که به او علاقه‌مندی و دوستش داری نزدیک‌تر شوی. دوری از افراد منفی و مشکل‌ساز به تو کمک می‌کند تا راحت‌تر به اهداف و آرزوهایت دست یابی.
که درگاه و بی‌گه کسی رابسوخت
ببی مایه چیزی دلش برفروخت
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصی اشاره می‌شود که درباری را به آتش کشیده و کسی را ندیده است که برای او احساساتی را برانگیخته باشد. به عبارتی دیگر، این فرد اگرچه در عمل خسارتی به بار آورده، اما هیچ‌کس نیست که دلش به حال او بسوزد یا برای او دغدغه‌ای داشته باشد.
دگر هرچ در مردمی در خورد
مر آن را پذیرنده باشد خرد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در ارتباط با انسان‌ها باشد، تنها زمانی قابل پذیرش است که عقل و درک آن را قبول کند.
نباشد مرا باکسی داوری
اگر تاج جوید گر انگشتری
هوش مصنوعی: من نگران نیستم از اینکه کسی مرا قضاوت کند، حتی اگر او به دنبال مقام و ثروت باشد.
کرا گوهر تن بود با نژاد
نگوید سخن با کسی جز بداد
هوش مصنوعی: کسی که ذاتش با ارزش و با نژاد خوب باشد، با هیچ‌کس جز اهل خیر و نیکی صحبت نمی‌کند.
نباشد شما را جز از ایمنی
نیازد بکردار آهرمنی
هوش مصنوعی: بیشتر از ایمنی و امنیت به هیچ چیز نیاز نخواهید داشت. زندگی‌تان باید در هارمونی و با رفتارهای خوب و درست باشد.
هرآنکس که بشنید گفتار شاه
همی آفرین خواند برتاج و گاه
هوش مصنوعی: هر کسی که سخنان پادشاه را می‌شنود، بر تاج و مقام او ستایش می‌کند.
برفتند شاد از بر تخت او
بسی آفرین بود بر بخت او
هوش مصنوعی: آنها با شادی از پیشگاه او رفتند و در واقع، برای سرنوشت او آرزوی خوبی می‌کردند.
سپهبد فرود آمد از تخت شاد
همه شب ز هرمز همی‌کرد یاد
هوش مصنوعی: سپهبد از جایگاه خود پایین آمد و در حال خوشحالی بود، تمام شب به یاد هرمز می‌پرداخت.

حاشیه ها

1392/02/08 06:05
شاپور

سلام کار شما بسیار زیباست اگر شماره ابیات و صفحه آن نوشته شود بسیار عالی است . بازهم ازین کار ارزشمند شما تشکر می کنم