برگردان به زبان ساده
یکی مغفری خسروی بر سرش
خوی آلوده ببر بیان در برش
هوش مصنوعی: یک شخص با مقام و ارج و قرب، بر سرش چیزی شبیه به کلاهی قرار دارد که نشاندهندهی ناپاکی یا آلوده بودن شخصیت او است. در واقع میخواهد بگوید که این فرد با وجود مقام و منزلتش، دارای صفات ناپسندی است.
به ارژنگ سالار بنهاد روی
چو آمد بر لشکر نامجوی
هوش مصنوعی: سالار ارژنگ، هنگامی که به لشکر نامجوی رسید، چهرهاش را به سوی آنها نشان داد.
یکی نعره زد در میان گروه
تو گفتی بدرید دریا و کوه
هوش مصنوعی: یک نفر در میان جمعیت فریاد زد و تو تصور کردی که دریا و کوه به هم شکسته شدند.
برون آمد از خیمه ارژنگ دیو
چو آمد به گوش اندرش آن غریو
هوش مصنوعی: دیو ارژنگ از خیمه بیرون آمد و هنگام عبور، صدای بلندی را در گوشش شنید.
چو رستم بدیدش برانگیخت اسپ
بیامد بر وی چو آذر گشسپ
هوش مصنوعی: وقتی رستم او را دید، به هیجان آمد و سوار بر اسبش به سمت او رفت، مانند آذرگشسب.
سر و گوش بگرفت و یالش دلیر
سر از تن بکندش به کردار شیر
هوش مصنوعی: او با جست و خیزی شجاعانه، سر و گوش دشمن را به دندان گرفت و به قدری دلیر بود که سر او را از تن جدا کرد، همچون شیری درنده.
پر از خون سر دیو کنده ز تن
بینداخت ز آنسو که بود انجمن
هوش مصنوعی: دیو سر خود را پر از خون به زمین انداخت و از آن سوی، جایی که جمعی حضور داشتند، دور شد.
چو دیوان بدیدند گوپال اوی
بدریدشان دل ز چنگال اوی
هوش مصنوعی: زمانی که دیوان، گوپال را دیدند، دلهایشان به خاطر قدرت و تسلط او از شدت احساس تحت فشار قرار گرفت.
نکردند یاد بر و بوم و رست
پدر بر پسر بر همی راه جست
هوش مصنوعی: آنها هیچگاه به یاد منزل و سرزمین و زادگاه پدر بر فرزند نمینگرند و در پی یافتن راهی هستند.
برآهیخت شمشیر کین پیلتن
بپردخت یکباره زان انجمن
هوش مصنوعی: شخصی که به دنبال انتقام است، شمشیر خود را بلند کرد و به طور ناگهانی از آن جمع، انتقام خود را گرفت.
چو برگشت پیروز گیتیفروز
بیامد دمان تا به کوه اسپروز
هوش مصنوعی: وقتی که پیروز، که در دنیا موفق است، برگشت، به زودی به کوه اسپروز رسید.
ز اولاد بگشاد خم کمند
نشستند زیر درختی بلند
هوش مصنوعی: از فرزندان، دام پر افتاده و زیر درختی بلند نشستهاند.
تهمتن ز اولاد پرسید راه
به شهری کجا بود کاووس شاه
هوش مصنوعی: تهمتن از فرزندان پرسید که راه به کجا میرسد، آن شهری که کاووس شاه در آنجا قرار دارد.
چو بشنید ازو تیز بنهاد روی
پیاده دوان پیش او راهجوی
هوش مصنوعی: زمانی که او این خبر را شنید، به سرعت به سمت او رفت و با شتاب در پی او دوید.
چو آمد به شهر اندرون تاجبخش
خروشی برآورد چون رعد رخش
هوش مصنوعی: وقتی تاجبخش به شهر وارد شد، صدایی بلند و خروشی مانند رعد و برق از او برخاست.
به ایرانیان گفت پس شهریار
که بر ما سرآمد بد روزگار
هوش مصنوعی: پادشاه به ایرانیان گفت که دوران سخت و دشواری بر ما گذشته است.
خروشیدن رخشم آمد به گوش
روان و دلم تازه شد زان خروش
هوش مصنوعی: صدای زیبای من به گوش روح شنیده میشود و این صدا دلم را شاد و سرزنده کرده است.
به گاه قباد این خروشش نکرد
کجا کرد با شاه ترکان نبرد
هوش مصنوعی: در زمان قباد، این صدا و شور و هیاهو ایجاد نشد. او کجا با پادشاه ترکان جنگ کرد؟
بیامد هم اندر زمان پیش اوی
یل دانشافروز پرخاشجوی
هوش مصنوعی: شخصی در زمان او به طالمند و دانشمند بزرگی آمد که شجاعت و دلیری خاصی داشت.
به نزدیک کاووس شد پیلتن
همه سرفرازان شدند انجمن
هوش مصنوعی: پیلتن به کاووس نزدیک شد و همهی افراد برجسته و سرفراز دور هم جمع شدند.
غریوید بسیار و بردش نماز
بپرسیدش از رنجهای دراز
هوش مصنوعی: شخصی بسیار فریاد میزند و از او میخواهد که درباره دردها و مشکلات طولانیاش توضیح بدهد.
گرفتش به آغوش کاووس شاه
ز زالش بپرسید و از رنج راه
هوش مصنوعی: کاووس شاه او را در آغوش گرفت و از زال پرسید و درباره سختیهای سفر سوال کرد.
بدو گفت پنهان ازین جادوان
همی رخش را کرد باید روان
هوش مصنوعی: او به او گفت که به صورت پنهانی از این جادوگران حرکت کن و باید اسبش را به راه بیندازد.
چو آید به دیو سپید آگهی
کز ارژنگ شد روی گیتی تهی
هوش مصنوعی: وقتی خبر آمدن دیو سپید به گوش میرسد، بدان که زمین از وجود ارژنگ (دیو سیاه) خالی شده است.
که نزدیک کاووس شد پیلتن
همه نره دیوان شوند انجمن
هوش مصنوعی: وقتی که پیلتن به کاووس نزدیک شد، همه مردان دلیر و جنگجو جمع شدند.
همه رنجهای تو بیبر شود
ز دیوان جهان پر ز لشکر شود
هوش مصنوعی: تمامی زحمتها و دردهای تو به هدر خواهد رفت، زیرا دنیای پراز لشکر و فریبهایش، بر تو غلبه خواهد کرد.
تو اکنون ره خانهٔ دیو گیر
به رنج اندرآور تن و تیغ و تیر
هوش مصنوعی: اکنون به دنبال مسیر خانهٔ دیو برو و با تلاش و کوشش، بدن و سلاح خود را آماده کن.
مگر یار باشدت یزدان پاک
سر جادوان اندر آری به خاک
هوش مصنوعی: اگر یار تو خداوندی پاک باشد، تو میتوانی کنارهی جادوگران را به خاک برسانی.
گذر کرد باید بر هفت کوه
ز دیوان به هر جای کرده گروه
هوش مصنوعی: برای عبور از هفت کوه، باید از میان دیوان و گروههای مختلف گذر کرد.
یکی غار پیش آیدت هولناک
چنان چون شنیدم پر از بیم و باک
هوش مصنوعی: اگر به غاری بروی، آنجا ترسناک و وحشتآور است، همانطور که شنیدهام، پر از ترس و نگرانی است.
گذارت بران نره دیوان جنگ
همه رزم را ساخته چون پلنگ
هوش مصنوعی: در مسیرت با نرگس کمجان و بینیرو، نبردهای سختی وجود دارد که مانند پلنگی قوی و تنومند شکل گرفتهاند.
به غار اندرون گاه دیو سپید
کزویند لشکر به بیم و امید
هوش مصنوعی: در درون غار، موجودی بزرگ و ترسناک به نام دیو سپید وجود دارد که لشکری از موجودات به خاطر آن پر از نگرانی و انتظار هستند.
توانی مگر کردن او را تباه
که اویست سالار و پشت سپاه
هوش مصنوعی: آیا میتوانی او را ویران کنی، در حالی که او رهبری میکند و پشتوانه سپاه است؟
سپه را ز غم چشمها تیره شد
مرا چشم در تیرگی خیره شد
هوش مصنوعی: چشمهایم از غم به تیرگی رفت و در این تاریکی، دیدگانم به سکوتی خیره ماندهاند.
پزشکان به درمانش کردند امید
به خون دل و مغز دیو سپید
هوش مصنوعی: پزشکان برای درمان او تلاش کردند و به دلی پر از ناراحتی و با فکرهایی پر از زحمت، امیدوار بودند.
چنین گفت فرزانه مردی پزشک
که چون خون او را بسان سرشک
هوش مصنوعی: یکی از مردان حکیم و پزشک میگوید که اگر خون او مانند سرشک باشد، احساساتی عمیق و رنجی در دل دارد.
چکانی سه قطره به چشم اندرون
شود تیرگی پاک با خون برون
هوش مصنوعی: چشمی که سه قطره اشک میریزد، تیرگی و غم را با خون رهایی میبخشد.
گو پیلتن جنگ را ساز کرد
ازان جایگه رفتن آغاز کرد
هوش مصنوعی: پهلوان جنگ، ساز و کار را مهیا کرد و از آن مکان، حرکت را آغاز نمود.
به ایرانیان گفت بیدار بید
که من کردم آهنگ دیو سپید
هوش مصنوعی: ایرانیا، بیدار باشید که من تصمیم دارم با دیو سپید روبهرو شوم.
یکی پیل جنگی و چارهگرست
فراوان به گرداندرش لشکرست
هوش مصنوعی: یکی فیل جنگی وجود دارد که در دور و برش ارتشی از نیروهای بسیار است و او راهحل مشکلات را به همراه خود دارد.
گر ایدونک پشت من آرد به خم
شما دیر مانید خوار و دژم
هوش مصنوعی: اگر به من پشت کنید و به خاطر شما در تنگنا متوقف شوم، دیر یا زود دچار ذلت و افسردگی خواهم شد.
وگر یار باشد خداوند هور
دهد مر مرا اختر نیک زور
هوش مصنوعی: اگر یار من، خداوندی باشد، نور هور (خورشید) را به من عطا میکند و ستاره نیکبختیام را روشن میسازد.
همان بوم و بر باز یابید و تخت
به بار آید آن خسروانی درخت
هوش مصنوعی: به جایی که قبلاً متعلق به شما بود، برگردید و همچون پادشاهان، زندگی شکوفا و پرباری را تجربه کنید.