گنجور

بخش ۷

چو بهرام برگشت با طوس گفت
که با جان پاکت خرد باد جفت
بدان کان فرودست فرزند شاه
سیاوش که شد کشته بر بی گناه
نمود آن نشانی که اندر نژاد
ز کاوس دارند و ز کیقباد
ترا شاه کیخسرو اندرز کرد
که گرد فرود سیاوش مگرد
چنین داد پاسخ ستمکاره طوس
که من دارم این لشکر و بوق و کوس
ترا گفتم او را بنزد من آر
سخن هیچگونه مکن خواستار
گر او شهریارست پس من کیم
برین کوه گوید ز بهر چیم
یکی ترک‌زاده چو زاغ سیاه
برین گونه بگرفت راه سپاه
نبینم ز خودکامه گودرزیان
مگر آنک دارد سپه را زیان
بترسیدی از بی‌هنر یک سوار
نه شیر ژیان بود بر کوهسار
سپه دید و برگشت سوی فریب
بخیره سپردی فراز و نشیب

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو بهرام برگشت با طوس گفت
که با جان پاکت خرد باد جفت
هوش مصنوعی: وقتی بهرام به نزد طوس بازگشت، به او گفت که ای طوس، امیدوارم که با اندیشه‌ی خوب و پاکت، به شایستگی و موفقیت برسی.
بدان کان فرودست فرزند شاه
سیاوش که شد کشته بر بی گناه
هوش مصنوعی: بدان که فرزند سیاوش، شاهی که قهرمان و بزرگ بود، به ناحق و بی‌گناه کشته شد.
نمود آن نشانی که اندر نژاد
ز کاوس دارند و ز کیقباد
هوش مصنوعی: علامتی از نسلی که از کاوس و کیقباد می‌آید، نمایان است.
ترا شاه کیخسرو اندرز کرد
که گرد فرود سیاوش مگرد
هوش مصنوعی: خداوندگار کیخسرو به تو نصیحت کرده است که به سرنوشت سیاوش دچار نشوی و از جایگاه خود پایین نیایی.
چنین داد پاسخ ستمکاره طوس
که من دارم این لشکر و بوق و کوس
هوش مصنوعی: ستمگر طوس گفت که من این لشکر و ساز و دهل را دارم و به همین خاطر نگران نیستم.
ترا گفتم او را بنزد من آر
سخن هیچگونه مکن خواستار
هوش مصنوعی: من به تو گفتم او را به نزد من بیاور، اما هیچ صحبتی در این مورد نکن و چیزی طلب نکن.
گر او شهریارست پس من کیم
برین کوه گوید ز بهر چیم
هوش مصنوعی: اگر او شاه است، پس من در این کوه چرا می‌گویم و به چه منظور صحبت می‌کنم؟
یکی ترک‌زاده چو زاغ سیاه
برین گونه بگرفت راه سپاه
هوش مصنوعی: یک جوان ترک‌زاده مانند زاغ سیاه، راه سپاه را در پیش گرفت.
نبینم ز خودکامه گودرزیان
مگر آنک دارد سپه را زیان
هوش مصنوعی: من نمی‌خواهم از خودکامگان گودرزی چیزی ببینم، مگر اینکه سپاهیان را در زحمت و ضرر ببینم.
بترسیدی از بی‌هنر یک سوار
نه شیر ژیان بود بر کوهسار
هوش مصنوعی: از فردی بی‌کفایت و ناتوان به شدت ترسیدید، در حالی که او شجاعت و قدرت یک شیر در کوهستان را نداشت.
سپه دید و برگشت سوی فریب
بخیره سپردی فراز و نشیب
هوش مصنوعی: کسی که در میدان جنگ به پلیدی‌ها و فریب‌ها نگاه می‌کند، در نهایت به نتیجه‌ای دشوار و ناگوار می‌رسد. او در میان مسیرهای پرپیچ و خم و چالش‌ها قانع نمی‌شود و به سختی مواجه می‌شود.

حاشیه ها

1402/03/11 06:06
سپهر آزاد

آخه حکیم بزرگوار طوس 

عزیز دل 

یارو تنهایی راه رو به یه لشگر بسته، بعد شما به زاغ سیاه تشبیهش کردی، بنازم به این صنعت تشبیه. 

بعدش تازه آقا به قول جنابعالی ترک زاده بوده یعنی ترک اصیل هم نبوده. حالا این سپاه از پس یه ترک با سیلندر پایین بر نمی اومده می خواستن برن به جنگ اون سیلندر بالاها؟!

حکیم جون راست و حسینی می گفتی طرفدار کی هستی؟!

نه اینکه زیر پوستی ترکا رو بزرگ کنی