گنجور

بخش ۵

سواران رسیدند بر تیغ کوه
سپاه اندر آمد گروها گروه
سپردار با نیزه‌ور سی هزار
همه رزمجوی از در کارزار
سوار و پیاده بزرین کمر
همه تیغ دار و همه نیزه‌ور
ز بس ترگ زرین و زرین درفش
ز گوپال زرین و زرینه کفش
تو گفتی به کان اندرون زر نماند
برآمد یکی ابر و گوهر فشاند
ز بانگ تبیره میان دو کوه
دل کرگس اندر هوا شد ستوه
چنین گفت کاکنون درفش مهان
بگو و مدار ایچ گونه نهان
بدو گفت کان پیل پیکر درفش
سواران و آن تیغهای بنفش
کرا باشد اندر میان سپاه
چنین آلت ساز و این دستگاه
چو بشنید گفتار او را تخوار
چنین داد پاسخ که ای شهریار
پس پشت طوس سپهبد بود
که در کینه پیکار او بد بود
درفشی پس پشت او دیگرست
چو خورشید تابان بدو پیکرست
برادر پدر تست با فر و کام
سپهبد فریبرز کاوس نام
پسش ماه پیکر درفشی بزرگ
دلیران بسیار و گردی سترگ
ورانام گستهم گژدهم خوان
که لرزان بود پیل ازو ز استخوان
پسش گرگ پیکر درفشی دراز
بگردش بسی مردم رزمساز
بزیر اندرش زنگهٔ شاوران
دلیران و گردان و کنداوران
درفشی پرستار پیکر چو ماه
تنش لعل و جعد از حریر سیاه
ورا بیژن گیو راند همی
که خون بآسمان برفشاند همی
درفشی کجا پیکرش هست ببر
همی بشکند زو میان هژبر
ورا گرد شیدوش دارد بپای
چو کوهی همی اندر آید ز جای
درفش گرازست پیکر گراز
سپاهی کمندافگن و رزم ساز
درفشی کجا پیکرش گاومیش
سپاه از پس و نیزه‌داران ز پیش
چنان دان که آن شهره فرهاد راست
که گویی مگر با سپهرست راست
درفشی کجا پیکرش دیزه گرگ
نشان سپهدار گیو سترگ
درفشی کجا شیر پیکر بزر
که گودرز کشواد دارد بسر
درفشی پلنگست پیکر گراز
پس ریونیزست با کام و ناز
درفشی کجا آهویش پیکرست
که نستوه گودرز با لشکرست
درفشی کجا غرم دارد نشان
ز بهرام گودرز کشوادگان
همه شیرمردند و گرد و سوار
یکایک بگویم درازست کار
چو یک‌یک بگفت از نشان گوان
بپیش فرود آن شه خسروان
مهان و کهان را همه بنگرید
ز شادی رخش همچو گل بشکفید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سواران رسیدند بر تیغ کوه
سپاه اندر آمد گروها گروه
هوش مصنوعی: سواران به بالای کوه رسیدند و گروه‌های متعدد به صفوف سپاه وارد شدند.
سپردار با نیزه‌ور سی هزار
همه رزمجوی از در کارزار
هوش مصنوعی: فرمانده با سه هزار رزمنده، همگی آماده برای میدان نبرد هستند.
سوار و پیاده بزرین کمر
همه تیغ دار و همه نیزه‌ور
هوش مصنوعی: همه افراد، چه سوار و چه پیاده، آماده مبارزه و دفاع هستند و هرکدام سلاحی در دست دارند.
ز بس ترگ زرین و زرین درفش
ز گوپال زرین و زرینه کفش
هوش مصنوعی: به خاطر تعداد زیاد افرادی که در لباس‌های طلایی و زرد درخشان قرار دارند، و وجود طلا در زین‌تراشی و همچنین کفش‌های زرد رنگ، فضای اطراف پر از جلوه‌های جالب و زیباست.
تو گفتی به کان اندرون زر نماند
برآمد یکی ابر و گوهر فشاند
هوش مصنوعی: تو گفتی که در آن مکان طلا و زر وجود ندارد، اما ناگهان ابرهایی پدید آمدند و مانند گوهرها باریدند.
ز بانگ تبیره میان دو کوه
دل کرگس اندر هوا شد ستوه
هوش مصنوعی: صدای تبیره که در میان دو کوه پیچیده است، باعث شده دل کرگس در آسمان به حالت ناامیدی و سرخوردگی درآید.
چنین گفت کاکنون درفش مهان
بگو و مدار ایچ گونه نهان
هوش مصنوعی: او گفت که اکنون پرچم بزرگ را به اهتزاز درآور و هیچ چیزی را پنهان نکن.
بدو گفت کان پیل پیکر درفش
سواران و آن تیغهای بنفش
هوش مصنوعی: به او گفتند که آن فیل بزرگ و درخشان برای سواران است و آن شمشیرهای بنفش هم در دست آنهاست.
کرا باشد اندر میان سپاه
چنین آلت ساز و این دستگاه
هوش مصنوعی: آیا در میان این لشکر کسی هست که چنین ابزار و دستگاهی داشته باشد؟
چو بشنید گفتار او را تخوار
چنین داد پاسخ که ای شهریار
هوش مصنوعی: پس از اینکه او (تخوار) سخنان او (شهریار) را شنید، چنین پاسخی داد که: ای شهریار.
پس پشت طوس سپهبد بود
که در کینه پیکار او بد بود
هوش مصنوعی: در پشت طوس، فرمانده‌ای بود که به شدت به خاطر کینه‌ای که داشت، در جنگ حاضر می‌شد.
درفشی پس پشت او دیگرست
چو خورشید تابان بدو پیکرست
هوش مصنوعی: پرچمی که در پشت او قرار دارد، همچون خورشید درخشان است و به او شکلی خاص می‌دهد.
برادر پدر تست با فر و کام
سپهبد فریبرز کاوس نام
هوش مصنوعی: برادر پدرت، همان فرزند و سردار فریبرز کاوس است.
پسش ماه پیکر درفشی بزرگ
دلیران بسیار و گردی سترگ
هوش مصنوعی: برخی از دلیران، با دلی بزرگ و شجاعت زیاد، در زیر گنبد آسمان قرار دارند و مانند ماه درخشان و زیبا هستند.
ورانام گستهم گژدهم خوان
که لرزان بود پیل ازو ز استخوان
هوش مصنوعی: من مانند درخت بزرگی هستم که با قدرت و استحکام خود، حتی می‌توانم فیل‌ها را به لرزه درآورم. این تصویر نشان دهندهٔ قدرت و استواری من است.
پسش گرگ پیکر درفشی دراز
بگردش بسی مردم رزمساز
هوش مصنوعی: پس دندان‌هایی به شکل گرگ و پرچمی بلند دارد که دورش جنگجویان بسیاری هستند.
بزیر اندرش زنگهٔ شاوران
دلیران و گردان و کنداوران
هوش مصنوعی: زیر آن برج، زنگی از دلیران و شجاعان وجود دارد که قدرت و استقامت دارند.
درفشی پرستار پیکر چو ماه
تنش لعل و جعد از حریر سیاه
هوش مصنوعی: پرچمی که از بدن این ماه زیبا محافظت می‌کند، از ساتن سیاه بافته شده و رنگ آن قرمز و درخشان است.
ورا بیژن گیو راند همی
که خون بآسمان برفشاند همی
هوش مصنوعی: بیژن و گیو به شدت با یکدیگر مبارزه می‌کنند و این نبرد به قدری fierce است که خون آن‌ها به آسمان می‌پاشد.
درفشی کجا پیکرش هست ببر
همی بشکند زو میان هژبر
هوش مصنوعی: به دنبال علم و نشانه‌ای هستیم که قدرت و عظمت آن حتی می‌تواند بزرگ‌ترین و سخت‌ترین موانع را بشکند.
ورا گرد شیدوش دارد بپای
چو کوهی همی اندر آید ز جای
هوش مصنوعی: او دگری را تحت تأثیر خود دارد و مانند کوهی است که هرگاه بخواهد، به راحتی می‌تواند از مكانش حرکت کند و نزدیک شود.
درفش گرازست پیکر گراز
سپاهی کمندافگن و رزم ساز
هوش مصنوعی: پرچم جنگی، نماد قدرت و شجاعت، با بدنی قوی و جنگ‌طلب است که در میدان نبرد از کمند و سلاح برای مقابله با دشمنان استفاده می‌کند.
درفشی کجا پیکرش گاومیش
سپاه از پس و نیزه‌داران ز پیش
هوش مصنوعی: در کجا آن پرچم خرم و شاداب است که سپاه گاومیش وجودش از پشت و نیزه‌داران از جلو آن را در بر گرفته‌اند؟
چنان دان که آن شهره فرهاد راست
که گویی مگر با سپهرست راست
هوش مصنوعی: بفهم که فرهاد، آن مشهور و معروف، همچون شخصی است که به وضوح با آسمان رابطه دارد.
درفشی کجا پیکرش دیزه گرگ
نشان سپهدار گیو سترگ
هوش مصنوعی: درفش یا پرچم، نشانه‌ای است با تصویر گرگ که مربوط به سپهدار بزرگ گیو است.
درفشی کجا شیر پیکر بزر
که گودرز کشواد دارد بسر
هوش مصنوعی: درفش یا پرچمی وجود دارد که نمایانگر قدرت و شجاعت است، و در آن نشان می‌دهد که گودرز، که شخصیتی شجاع و با اصالت است، در میدان نبرد حاضر و آماده است.
درفشی پلنگست پیکر گراز
پس ریونیزست با کام و ناز
هوش مصنوعی: درفش به شکل پوست پلنگ است و بدن گراز را نشان می‌دهد. همچنین با لذت و زیبایی خاصی تزیین شده است.
درفشی کجا آهویش پیکرست
که نستوه گودرز با لشکرست
هوش مصنوعی: پرچمی که در دست دارد، نماد جانوری است که نشان‌دهنده قدرت و شجاعت است، و این در حالی است که قهرمان گودرز با لشکرش در میدان نبرد حضور دارد.
درفشی کجا غرم دارد نشان
ز بهرام گودرز کشوادگان
هوش مصنوعی: پرچمی که به نشانه قدرتمند بودن از بهرام و گودرز درخشش دارد، کجا وجود دارد؟
همه شیرمردند و گرد و سوار
یکایک بگویم درازست کار
هوش مصنوعی: همه مردان دلیر و شجاع هستند و هر کدام از آن‌ها در کار خود بسیار جدی و مستحکم هستند.
چو یک‌یک بگفت از نشان گوان
بپیش فرود آن شه خسروان
هوش مصنوعی: وقتی که هر یک از افراد نشانه‌های خود را گفتند، آن شاه بزرگوار به جلو آمد.
مهان و کهان را همه بنگرید
ز شادی رخش همچو گل بشکفید
هوش مصنوعی: مردم بزرگ و قدیم را ببینید که از شادی چهره‌اش مانند گل می‌شکفند و شاداب می‌شوند.