اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی نامه بنوشت شاه زمین
به خاور خدای و به سالار چین
شاه زمين(فريدون)براي شاه خاور و چين نامه نوشت
سر نامه کرد آفرین خدای
کجا هست و باشد همیشه به جای
هوش مصنوعی: در آغاز نامه، ستایش خداوندی را جاری ساخت که همیشه وجود دارد و در مکان خاصی قرار نمیگیرد.
چنین گفت کاین نامهٔ پندمند
به نزد دو خورشید گشته بلند
هوش مصنوعی: او گفت که این نامهٔ پندآموز نزد دو خورشید بزرگ و والا قرار گرفته است.
دو سنگی دو جنگی دو شاه زمین
میان کیان چون درخشان نگین
دو شاه جهان که جنگاور هستند و مانند سنگ محکم و سخت هستند و مانند نگين درخشان هستند
از آنکو ز هر گونه دیده جهان
شده آشکارا برو بر نهان
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیا وجود دارد و به وضوح قابل مشاهده است، از آن کسی است که از درون و باطن خود پنهان شده است.
گرایندهٔ تیغ و گرز گران
فروزندهٔ نامدار افسران
هوش مصنوعی: کسی که با شمشیر و گرز خود به سمت جلو میرود، فردی مشهور و شناخته شده در میان فرمانروایان و سرداران است.
نمایندهٔ شب به روز سپید
گشایندهٔ گنج پیش امید
هوش مصنوعی: شخصی که شب را به روز تبدیل میکند و به امیدها نور میبخشد.
همه رنجها گشته آسان بدوی
برو روشنی اندر آورده روی
هوش مصنوعی: تمام سختیها به آسانی تبدیل شدهاند، به سرعت به سوی نور برو و چهرهات را روشن کن.
نخواهم همی خویشتن را کلاه
نه آگنده گنج و نه تاج و نه گاه
من پادشاهي و تخت و تاج و گنج را براي خود نميخواهم
سه فرزند را خواهم آرام و ناز
از آن پس که دیدیم رنج دراز
بلکه ميخواهم سه فرزندم در ارامش و ناز باشند(در جنگ با يکديگر نباشند)
برادر کزو بود دلتان به درد
وگر چند هرگز نزد باد سرد
برادرتان که از او کينه به دل داشتيد،هرگز حرف تندي در موردتان نزد
دوان آمد از بهر آزارتان
که بود آرزومند دیدارتان
با شتاب و عجله به سوی شما آمد تا از شما دلجویی کند، و آرزوی دیدن شما را داشت
بیفگند شاهی شما را گزید
چنان کز ره نامداران سزید
پادشاهي را رها کرد و شما را انتخاب کرد و به سوي شما نامداران به راه افتاد.
ز تخت اندر آمد به زین برنشست
برفت و میان بندگی را ببست
از تخت به زمین آمد و بر زین سوار شد و تسليم شما شد
بدان کو به سال از شما کهترست
نوازیدن کهتر اندر خورست
بدانيد که او از شما کوچکتر است و رفتار خوب با او داشتن شايسته شماست
گرامیش دارید و نوشه خورید
چو پرورده شد تن روان پرورید
او را گرامي داريد و از او پذيرايي کنيد
چو از بودنش بگذرد روز چند
فرستید با زی منش ارجمند
وقتي چند روز پيش شما ماند،او را نزد من بفرستيد
نهادند بر نامه بر مهر شاه
ز ایوان بر ایرج گزین کرد راه
هوش مصنوعی: در این بیت، گفته میشود که بر روی نامهای که به مهر پادشاه تایید شده است، از بالای قصر، راهی برای ایرج انتخاب کردند. به عبارت دیگر، اشاره به تصمیم یا انتخابی برای ایرج در دربار پادشاه است.
بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگزیر
هوش مصنوعی: او با تعدادی جوان و پیر به راهی رفت که نمیتوانستند از آن منحرف شوند.
حاشیه ها
بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگریز
تصحیح شود به:
بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگزیر
1400/01/14 18:04
فرحناز یوسفی
بدان کو به سال از شما کهترست
نوازیدن (مهتر) اندر خورست
به صورت مهتر صحیح است.
در تصحیح استاد خالقی مطلق هم به صورت مهتر آمده است.
معنی بیت دوان آمد از بهر آزارتان که بود آرزومند دیدارتان چیست؟ آزارتان در اینجا چگونه فهمیده میشود؟
گمان میکنم این معنی را بدهد:
برای دلخوری شما (رفع آن)سمتتان آمده
و به دیدن شما مشتاق است
1401/10/02 09:01
جهن یزداد
برای ان آزردگی که بدل داشتید دوان امد
1403/07/23 18:09
رضا مهرگان
جالبه که از زبان آفریدون گفته میشه:
برادر کز او بود دلتان به درد
وگر چند هرگز نزد باد سرد
دوان آمد از بهر آزارتان
که بود آرزو مند دیدارتان
چرا باید آفریدون بگه آمد از بهر آزارتان؟
ممنون میشم کسی بتونه یه جواب بده
درود جناب مهرگان
آفریدون به سلم و تور میگه برادرتان که از او کینه داشتید ،وقتی فهمید از او آزرده شدید دوان دوان برای دیدار شما آمد،ه اگر چه هرگز آسیب وگزندی به شما نرسانده
از بهر آزارتان : از این جهت که آزاری را که در دلتان هست را رفع کند .