گنجور

بخش ۸

یکی نامه بنوشت شاه زمین
به خاور خدای و به سالار چین
سر نامه کرد آفرین خدای
کجا هست و باشد همیشه به جای
چنین گفت کاین نامهٔ پندمند
به نزد دو خورشید گشته بلند
دو سنگی دو جنگی دو شاه زمین
میان کیان چون درخشان نگین
از آنکو ز هر گونه دیده جهان
شده آشکارا برو بر نهان
گرایندهٔ تیغ و گرز گران
فروزندهٔ نامدار افسران
نمایندهٔ شب به روز سپید
گشایندهٔ گنج پیش امید
همه رنجها گشته آسان بدوی
برو روشنی اندر آورده روی
نخواهم همی خویشتن را کلاه
نه آگنده گنج و نه تاج و نه گاه
سه فرزند را خواهم آرام و ناز
از آن پس که دیدیم رنج دراز
برادر کزو بود دلتان به درد
وگر چند هرگز نزد باد سرد
دوان آمد از بهر آزارتان
که بود آرزومند دیدارتان
بیفگند شاهی شما را گزید
چنان کز ره نامداران سزید
ز تخت اندر آمد به زین برنشست
برفت و میان بندگی را ببست
بدان کو به سال از شما کهترست
نوازیدن کهتر اندر خورست
گرامیش دارید و نوشه خورید
چو پرورده شد تن روان پرورید
چو از بودنش بگذرد روز چند
فرستید با زی منش ارجمند
نهادند بر نامه بر مهر شاه
ز ایوان بر ایرج گزین کرد راه
بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگزیر

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی نامه بنوشت شاه زمین
به خاور خدای و به سالار چین
هوش مصنوعی: یک نفر نامه‌ای نوشت و آن را به شاه زمین (یعنی پادشاه) در شرق و به فرمانروا یا سالار چین ارسال کرد.
سر نامه کرد آفرین خدای
کجا هست و باشد همیشه به جای
هوش مصنوعی: در آغاز نامه، ستایش خداوندی را جاری ساخت که همیشه وجود دارد و در مکان خاصی قرار نمی‌گیرد.
چنین گفت کاین نامهٔ پندمند
به نزد دو خورشید گشته بلند
هوش مصنوعی: او گفت که این نامهٔ پندآموز نزد دو خورشید بزرگ و والا قرار گرفته است.
دو سنگی دو جنگی دو شاه زمین
میان کیان چون درخشان نگین
هوش مصنوعی: دو سنگی و دو جنگی به معنای دو دشمن یا رقیب هستند که در میانه زمین، مانند شاهان، در حال نبرد و رقابت‌اند. این دو در میان قوم کیان قرار دارند و همچون نگینی درخشان درخشش دارند.
از آنکو ز هر گونه دیده جهان
شده آشکارا برو بر نهان
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیا وجود دارد و به وضوح قابل مشاهده است، از آن کسی است که از درون و باطن خود پنهان شده است.
گرایندهٔ تیغ و گرز گران
فروزندهٔ نامدار افسران
هوش مصنوعی: کسی که با شمشیر و گرز خود به سمت جلو می‌رود، فردی مشهور و شناخته شده در میان فرمانروایان و سرداران است.
نمایندهٔ شب به روز سپید
گشایندهٔ گنج پیش امید
هوش مصنوعی: شخصی که شب را به روز تبدیل می‌کند و به امیدها نور می‌بخشد.
همه رنجها گشته آسان بدوی
برو روشنی اندر آورده روی
هوش مصنوعی: تمام سختی‌ها به آسانی تبدیل شده‌اند، به سرعت به سوی نور برو و چهره‌ات را روشن کن.
نخواهم همی خویشتن را کلاه
نه آگنده گنج و نه تاج و نه گاه
هوش مصنوعی: من نمی‌خواهم خودم را با چیزهایی مانند کلاهی که نشانی از ثروت یا مقام داشته باشد، زینت بدهم.
سه فرزند را خواهم آرام و ناز
از آن پس که دیدیم رنج دراز
هوش مصنوعی: پس از آنکه رنج‌های طولانی را تجربه کردیم، می‌خواهم که سه فرزندم را با آرامش و ناز بزرگ کنم.
برادر کزو بود دلتان به درد
وگر چند هرگز نزد باد سرد
هوش مصنوعی: برادر، دردی که در دل شماست از اوست و اگرچه همیشه در برابر سرما و باد مقاوم هستید، اما تاثیر چنین دردی را نمی‌توان نادیده گرفت.
دوان آمد از بهر آزارتان
که بود آرزومند دیدارتان
هوش مصنوعی: یکی با شتاب و عجله به سوی شما آمد تا از شما دلجویی کند، زیرا او همیشه آرزوی دیدن شما را داشته است.
بیفگند شاهی شما را گزید
چنان کز ره نامداران سزید
هوش مصنوعی: شما به قدری مورد لطف و توجه شاه قرار گرفتید که dignitaryهایی که از راه معروفان می‌آمدند، در مقابل شما قرار گرفتند.
ز تخت اندر آمد به زین برنشست
برفت و میان بندگی را ببست
هوش مصنوعی: از تخت به زمین آمد و بر زین سوار شد و به جایی رفت که نشان از بندگی و تسلیم داشت.
بدان کو به سال از شما کهترست
نوازیدن کهتر اندر خورست
هوش مصنوعی: کسی که در سال‌های عمر از شما کوچکتر است، سزاوار محبت و نوازش است، زیرا محبت به کوچکترها علاوه بر ادب و مهربانی، نشانه‌ای از بزرگی شخصیت فرد است.
گرامیش دارید و نوشه خورید
چو پرورده شد تن روان پرورید
هوش مصنوعی: شما در حال حاضر از نعمت‌های زندگی بهره‌مندید و لذت می‌برید، همان‌طور که وقتی بدن به خوبی رشد کند، روح هم پرورش می‌یابد.
چو از بودنش بگذرد روز چند
فرستید با زی منش ارجمند
هوش مصنوعی: وقتی که روزهای زیادی از وجود او بگذرد، با یاد و محبت او به زندگی‌ام ادامه می‌دهم.
نهادند بر نامه بر مهر شاه
ز ایوان بر ایرج گزین کرد راه
هوش مصنوعی: در این بیت، گفته می‌شود که بر روی نامه‌ای که به مهر پادشاه تایید شده است، از بالای قصر، راهی برای ایرج انتخاب کردند. به عبارت دیگر، اشاره به تصمیم یا انتخابی برای ایرج در دربار پادشاه است.
بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگزیر
هوش مصنوعی: او با تعدادی جوان و پیر به راهی رفت که نمی‌توانستند از آن منحرف شوند.

خوانش ها

بخش ۸ به خوانش فرشید ربانی
بخش ۸ به خوانش محمدیزدانی جوینده

حاشیه ها

1399/01/08 00:04
علی

بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگریز
تصحیح شود به:
بشد با تنی چند برنا و پیر
چنان چون بود راه را ناگزیر

1400/01/14 18:04
فرحناز یوسفی

بدان کو به سال از شما کهترست
نوازیدن (مهتر) اندر خورست
به صورت مهتر صحیح است.
در تصحیح استاد خالقی مطلق هم به صورت مهتر آمده است.

1401/07/19 13:10
فرزند

معنی بیت دوان آمد از بهر آزارتان که بود آرزومند دیدارتان چیست؟ آزارتان در اینجا چگونه فهمیده میشود؟

1401/09/28 16:11
دانیال

گمان میکنم این معنی را بدهد:

برای دلخوری شما (رفع آن)سمتتان آمده 

و به دیدن شما مشتاق است

 

1401/10/02 09:01
جهن یزداد

برای  ان آزردگی که  بدل داشتید دوان امد

1403/07/23 18:09
رضا مهرگان

جالبه که از زبان آفریدون گفته میشه:

برادر  کز او بود دلتان به درد

                                       وگر چند هرگز نزد باد سرد

دوان آمد از بهر آزارتان

                                      که بود آرزو مند دیدارتان

 

چرا باید آفریدون بگه آمد از بهر آزارتان؟

ممنون میشم کسی بتونه یه جواب بده

 

1403/09/02 01:12
Msorni

درود جناب مهرگان 

آفریدون به سلم و تور میگه برادرتان که از او کینه داشتید ،وقتی فهمید  از او آزرده شدید  دوان دوان برای دیدار شما آمد،ه اگر چه هرگز آسیب و‌گزندی به شما نرسانده  

از بهر آزارتان : از این جهت که آزاری را که در دلتان هست را رفع کند .