اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نهفته چو بیرون کشید از نهان
به سه بخش کرد آفریدون جهان
فریدون نهفته را از نهان بیرون کشید و قلمروش که برابر با جهان بود را به سه بخش تقسیم کرد
یکی روم و خاور دگر ترک و چین
سیم دشت گردان و ایرانزمین
اولینِ اون سه سرزمین، روم و خاور بود و دیگری، سرزمین ترکان آسیای میانه و چین، و سومی دشت گردان و ایرانزمین
نخستین به سلم اندرون بنگرید
همه روم و خاور مراو را سزید
اول به سلم نگریست و او را پادشاه روم و خاور کرد
بفرمود تا لشکری برگزید
گرازان سوی خاور اندرکشید
دستور داد تا لشکری برگزینند و به سوی خاور ببرند
به تخت کیان اندر آورد پای
همی خواندندیش خاور خدای
سلم را بر روی تخت پادشاهی نشاندند و او را «خاور خدای» نام دادند
دگر تور را داد توران زمین
ورا کرد سالار ترکان و چین
سپس سرزمین توران را به تور داد و او را شاه ترکان آسیای میانه و چین کرد
یکی لشکری نامزد کرد شاه
کشید آنگهی تور لشکر به راه
شاه لشکری برگزید و لشکر تور هم به راه افتاد
بیامد به تخت کئی برنشست
کمر بر میان بست و بگشاد دست
هوش مصنوعی: او به تخت سلطنت آمد و بر آن نشست، کمربندش را بر کمر بست و دستانش را گشود.
بزرگان برو گوهر افشاندند
همی پاک توران شهش خواندند
بزرگان (اشراف) بر او گوهر ریختند و او را «تورانشه» نام دادند
از ایشان چو نوبت به ایرج رسید
مر او را پدر شاه ایران گزید
زمانی که نوبت به ایرج رسید، پدرش او را به عنوان شاه ایران برگزید.
هم ایران و هم دشت نیزهوران
هم آن تخت شاهی و تاج سران
ایران و دشت نیزهوران و همینطور تخت پادشاهی و تاج سران به ایرج رسید
بدو داد کورا سزا بود تاج
همان کرسی و مهر و آن تخت عاج
هوش مصنوعی: به او که نابینا بود، سزاوار است که همان تاج و تخت و مقام را داشته باشد.
نشستند هر سه به آرام و شاد
چنان مرزبانان فرخ نژاد
سه نفر آرام و شاد نشستند، مانند مرزبانان خوشنژاد.
حاشیه ها
به فرزند تا لشکری برگزید
گرازان سوی خاور اندرکشید
باید تصحیح شود:
بفرمود تا لشکری برگزید
گرازان سوی خاور اندرکشید
یکی روم و خاور دگر ترک و چین
سیم دشت گردان و ایرانزمین
در نسخه خاورشناس دو اینگونه است:
یکی روم و خاور دگر ترک و چین
سیم دشت گرگان و ایرانزمین
1402/03/17 17:06
جهن یزداد
بیگمان گرگان درست نیست
و دشت گردان است
در جاهای دگر نیز پیوسته ایران و دشت سواران خنجر گذار و زین دست میگوید که ایران و جزیره عربی را میخواهد که انجا هم زیر حکم ایران میشمردند
1400/01/15 01:04
فرحناز یوسفی
بفرمود تا لشکری برگزید
گرازان سوی خاور اندرکشید
بر اساس تصحیح دکتر خالقی مطلق
1400/01/15 01:04
فرحناز یوسفی
نشستند هر سه به آرام، شاد
چنان مرزبانان (خسرو) نژاد
به تصحیح دکتر خالقی مطلق
1402/06/22 13:09
دیاکو برادوسای
در مصرع
سوم دشت گردان و ایران زمین
دشت گردان یعنی منظورش کجاست؟
در نخسه های خطی مانند فلورانس نوشته شده دشت کردان و ایران زمین
در نوشته های کهن برای گ سرکش نمینهادند
دشت گردان ایران است
نوشته ابن خردادبه
کان افریدون قسم الارض بین بنیه الثلاثة فملّک سلم وهو شرم علی المغرب فملوک الروم والسّغد من ولده وملّک طوش وهو طوج علی المشرق فملوک التّرک والصین من ولده وملّک ایران وهو ایرج علی ایرانشهر وهو العراق فالاکاسرة ملوک العراق من ولده قال شاعرهم
وقسمنا ملکنا فی دهرنا
قسمة اللّحم علی ظهر الوضم
فجعلنا الشأم والرّوم الی
مغرب الشّمس الی الغطریف سلم
ولطوج جعل التّرک له
وبلاد الصّین یحویها ابن عمّ
ولایران جعلنا عنوة
فارس الملک وفزنا بالنّعم
او گوید
فریدون شهر جهان را به سه بهر بخشید
خاور به سلم/سرم/شرم داد و شاهان روم و سغد از فرزندان اویند
و به توج/توس زمین چین و ترک داد و به ایران/ایرج زمین ایرانشهر را بخشید
این گفته را مسعودی نیز اورده