بخش ۱۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
ناهار یعنی ناشتا و خوراک نخو رده اما واژه زیبایی دیگر را در داستان بیژن به کار برده است و ان ناچران است و انهم یعنی نخورده وقتی خوب نگاه کنیم امروز هم به خوردنی های شبانگاه در مهمانی شبچره می گوییم . سهراب می فرماید کسی بیاید خستگی هایم را بچرد و بدین ترتیب بوسیدن دلدار را به چریدن اهوان مانسته است . زهی شکر پارسی
قصد و رایم از سهراب سالار سخن شعر سپید است نه سهراب گرد پوهر رستم بر هر دوشان درود
من این شعر رو قبلا در جاهای دیگر هم خوانده ام و چند واژه در چند بیت آنه با نوشته ی شما متفاوت است نمی دانم کدام رو درست بدونم ان چیزی که من خوانده ام چنین است :
در مصرع دوم بیت نخست : که ای شیر دل مهتر نامدار
در بیت دوم جای موبدان و بخردان جابجا بود (من ایدون شنیدستم از موبدان / بزرگان و بیدار دل بخردان)
در مصرع دوم بیت چهار : به گیتی فزون زین ندارد یکی بیش زاد
در مصرع نخست بیت هفتم : بفرمود تا سوی دریا برند
کاش از دوستان شاهنامه پژوه و خردمند کسی راهنمایی مان میکرد
چه اندازه خاندان اسفندیار پلید بودند در بخشهای پیشین هم همه نامردمی انها پدید است
ناهار به معنی گرسنه