بخش ۱۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
دمان به معنی غرنده میباشد ولی در اینجا نفس زنان و دمنده
همال به معنی رقیب یا بهتر است بگوییم همچشم یا گاهی شریک کاربرد دارداما در اینجا فرخ همال را داریم که کنایه از فرخنده خوییست یعنی آنکه همنشینی فرخ دارد
به دست چپ خویش بر جای کرد ز رستم همی مجلس آرای کرد.
جهاندیده گفت این نه جای منست بجایی نشینم که رای منست.
به بهمن بفرمود کز دست راست نشستی بیارای ازان کِم سزاست
این سه بیت نشان می دهد که نشستن در سمت چپ یا راست معنایی داشته است. کما اینکه اسفندیار به رستم می گوید در سمت چپ بنشین. و رستم می گوید این جای من نیست و به همین جهت رستم به بهمن پسر اسفندیار می گوید این مکان سزاوار من نیست و برای من جایی را برای نشستن آماده کن که سزاوارم باشد. و بیت های بعدی از زبان رستم نارضایی و اعتراض رستم را آشکار می سازد و اعتراض او مؤثر می شود و تختش را جای مناسبی قرار می دهند:
ازان پس بفرمود فرزند شاه که کرسی زرین نهد پیش گاه
بدان تا گو نامور پهلوان نشیند بر شهریار جوان
بیامد بران کرسی زر نشست پر از خشم بویا ترنجی بدست
یکی دیگر از رسم های متداول که این بیت نشان می دهد آن است که برای احترام، میزبان ترنج یا بهی خوشبو به مهمان می داد در جاهای دیگر شاهنامه هم به این رسم اشاره شده است.
ز ایرانیان هر که او را بدید
به دل مهر و پیوند او برگزید
بر این کوهه ی زین که بر آهنست
در مصرع گنجور یک کلمه کم است و شعر ناقص است که در بالا کامل شد
کیخسرو جان
برین کوههٔ زین کُهِ آهنست
گمانم اشتباه خوانده ای
آنچه شما نوشته ای بیت را بی معنا جلوه می دهد
می گوید : گویی روی زین کوهی از آهن نشسته
کُه=کوه
نسخه خالقی نخوانم دلیر