گنجور

بخش ۱۲

چو بر تخت بنشست شاه اردشیر
بشد پیش گاهش یکی مرد پیر
کجا نام آن پیر خراد بود
زبان و روانش پر از داد بود
چنین داد پاسخ که ای شهریار
انوشه بدی تا بود روزگار
همیشه بوی شاد و پیروزبخت
به تو شادمان کشور و تاج و تخت
به جایی رسیدی که مرغ و دده
زنند از پس و پیش تختت رده
بزرگ جهان از کران تا کران
سرافراز بر تاجور مهتران
که داند صفت کردن از داد تو
که داد و بزرگیست بنیاد تو
همان آفرین در فزایش کنیم
خدای جهان را نیایش کنیم
که ما زنده اندر زمان توایم
به هر کار نیکی گمان توایم
خریدار دیدار چهر ترا
همان خوب گفتار و مهر ترا
تو ایمن بوی کز تو ما ایمنیم
مبادا که پیمان تو بشکنیم
تو بستی ره بدسگالان ما
ز هند و ز چین و همالان ما
پراگنده شد غارت و جنگ و موش
نیاید همی جوش دشمن به گوش
بماناد این شاه تا جاودان
همیشه سر و کار با موبدان
نه کس چون تو دارد ز شاهان خرد
نه اندیشه از رای تو بگذرد
پیی برفگندی به ایران ز داد
که فرزند ما باشد از داد شاد
به جایی رسیدی هم‌اندر سخن
که نو شد ز رای تو مرد کهن
خردها فزون شد ز گفتار تو
جهان گشت روشن به دیدار تو
بدین انجمن هرک دارد نژاد
به تو شادمانند وز داد شاد
توی خلعت ایزدی بخت را
کلاه و کمر بستن و تخت را
بماناد این شاه با مهر و داد
ندارد جهان چون تو خسرو به یاد
جهان یکسر از رای وز فر تست
خنک آنک در سایهٔ پر تست
همیشه سر تخت جای تو باد
جهان زیر فرمان و رای تو باد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو بر تخت بنشست شاه اردشیر
بشد پیش گاهش یکی مرد پیر
هوش مصنوعی: زمانی که شاه اردشیر بر تخت سلطنت نشسته بود، مردی سالخورده به پیشگاه او آمد.
کجا نام آن پیر خراد بود
زبان و روانش پر از داد بود
هوش مصنوعی: کجا آن پیر دانا بود که زبانش پر از حکمت و جانش مملو از انصاف بود؟
چنین داد پاسخ که ای شهریار
انوشه بدی تا بود روزگار
هوش مصنوعی: او پاسخ داد که ای پادشاه، تا زمانی که زندگی ادامه دارد، این خوب است.
همیشه بوی شاد و پیروزبخت
به تو شادمان کشور و تاج و تخت
هوش مصنوعی: همواره بوی خوش و موفقیت به تو می‌آید و کشور و تاج و تختت را شاداب می‌کند.
به جایی رسیدی که مرغ و دده
زنند از پس و پیش تختت رده
هوش مصنوعی: تو به مقام و جایگاهی رسیده‌ای که حتی پرندگان و حشرات به دور و بر تو و تخت تو پرواز می‌کنند و به نوعی در حال تماشای تو هستند.
بزرگ جهان از کران تا کران
سرافراز بر تاجور مهتران
هوش مصنوعی: جهان بزرگ از یک سر تا سر دیگر، با شکوه و جلوه‌ای بر تاج بزرگان و سرآمدان خود ایستاده است.
که داند صفت کردن از داد تو
که داد و بزرگیست بنیاد تو
هوش مصنوعی: کیست که بداند چطور باید تو را توصیف کرد، هنگامی که تو خود، سرچشمه‌ای از عدالت و بزرگی هستی؟
همان آفرین در فزایش کنیم
خدای جهان را نیایش کنیم
هوش مصنوعی: به مناجات و ستایش خداوند جهان بپردازیم و با افزایش دوستی و محبت در میان خود، جلوه‌گر آفرینش او باشیم.
که ما زنده اندر زمان توایم
به هر کار نیکی گمان توایم
هوش مصنوعی: ما در زمان تو زندگی می‌کنیم و به هر کار نیکی که می‌کردی، امیدواریم و انتظار داریم.
خریدار دیدار چهر ترا
همان خوب گفتار و مهر ترا
هوش مصنوعی: کسی که مشتاق دیدار چهره توست، همان کسی است که به خوبی گفتار و مهر و محبت تو پی برده است.
تو ایمن بوی کز تو ما ایمنیم
مبادا که پیمان تو بشکنیم
هوش مصنوعی: تو ایمنی و ما به خاطر تو احساس امنیت می‌کنیم، امیدوارم هرگز پیمان تو را نادیده نگیریم.
تو بستی ره بدسگالان ما
ز هند و ز چین و همالان ما
هوش مصنوعی: تو جلوی راه کسانی که نیت بد دارند را گرفتی، چه از هند و چه از چین و دیگر جاها.
پراگنده شد غارت و جنگ و موش
نیاید همی جوش دشمن به گوش
هوش مصنوعی: آشفتگی و درگیری در همه جا فراگیر شده، و صدای دشمن به گوش نمی‌رسد.
بماناد این شاه تا جاودان
همیشه سر و کار با موبدان
هوش مصنوعی: این پادشاه تا همیشه پایدار خواهد ماند و همیشه در ارتباط با کاهنان و دانایان خواهد بود.
نه کس چون تو دارد ز شاهان خرد
نه اندیشه از رای تو بگذرد
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند تو به خرد و اندیشه‌های شاهانه دسترسی ندارد و هیچ فکر و نظری نمی‌تواند از عقل تو فراتر رود.
پیی برفگندی به ایران ز داد
که فرزند ما باشد از داد شاد
هوش مصنوعی: پیامی از ایران به ما رسید که فرزند ما با شادی و عدالت خواهد آمد.
به جایی رسیدی هم‌اندر سخن
که نو شد ز رای تو مرد کهن
هوش مصنوعی: به نقطه‌ای رسیدی که با صحبت‌هایت، اندیشه‌ای کهن و قدیمی تغییر کرده و تازه شده است.
خردها فزون شد ز گفتار تو
جهان گشت روشن به دیدار تو
هوش مصنوعی: اندیشه‌ها و خردها به واسطه‌ی سخنان تو افزایش یافت و جهان با دیدن تو روشن و روشن‌تر شد.
بدین انجمن هرک دارد نژاد
به تو شادمانند وز داد شاد
هوش مصنوعی: هر کسی که به این جمع می‌آید و نژادش به تو مربوط است، خوشحال و شادی‌آور است و از عدالت نیز برخوردار است.
توی خلعت ایزدی بخت را
کلاه و کمر بستن و تخت را
هوش مصنوعی: در لباس مقدس الهی، بخت خود را زینت می‌دهند و به اوج می‌رسند.
بماناد این شاه با مهر و داد
ندارد جهان چون تو خسرو به یاد
هوش مصنوعی: این شاه با محبت و عدالتش باقی مانده است و هیچ چیز در دنیا نمی‌تواند مانند تو، که همچون خسرو هستی، به یاد آورده شود.
جهان یکسر از رای وز فر تست
خنک آنک در سایهٔ پر تست
هوش مصنوعی: جهان تمام تحت تأثیر فکر و ارادهٔ توست، خوشا به حال کسی که در سایهٔ حمایت و وجود تو زندگی می‌کند.
همیشه سر تخت جای تو باد
جهان زیر فرمان و رای تو باد
هوش مصنوعی: همیشه تو در بالاترین مقام و جایگاه باشی و جهان زیر نظر و هدایت تو قرار بگیرد.