گنجور

بخش ۱۰

چو از روم وز چین وز ترک و هند
جهان شد مر او را چو رومی پرند
ز هر مرز پیوسته شد باژ و ساو
کسی را نبد با جهاندار تاو
همه مهتران را ز ایران بخواند
سزاوار بر تخت شاهی نشاند
ازان پس شهنشاه بر پای خاست
به خوبی بیاراست گفتار راست
چنین گفت کای نامداران شهر
ز رای و خرد هرک دارید بهر
بدانید کاین تیرگردان سپهر
ننازد به داد و نیازد به مهر
یکی را چو خواهد برآرد بلند
هم آخر سپارد به خاک نژند
نماند به جز نام زو در جهان
همه رنج با او شود در نهان
به گیتی ممانید جز نام نیک
هرانکس که خواهد سرانجام نیک
ترا روزگار اورمزد آن بود
که خشنودی پاک یزدان بود
به یزدان گرای و به یزدان گشای
که دارنده اویست و نیکی فزای
ز هر بد به دادار گیهان پناه
که او راست بر نیک و بد دستگاه
کند بر تو آسان همه کار سخت
ز رای دلفروز و پیروز بخت
نخستین ز کار من اندازه گیر
گذشته بد و نیک من تازه گیر
که کردم به دادار گیهان پناه
مرا داد بر نیک و بد دستگاه
زمین هفت کشور به شاهی مراست
چنان کز خداوندی او سزاست
همی باژ خواهم ز روم و ز هند
جهان شد مرا همچو رومی پرند
سپاسم ز یزدان که او داد زور
بلند اختر و بخش کیوان و هور
ستایش که داند سزاوار اوی
نیایش بر آیین و کردار اوی
مگر کو دهد بازمان زندگی
بماند بزرگی و تابندگی
کنون هرچ خواهیم کردن ز داد
بکوشیم وز داد باشیم شاد
ز ده یک مرا چند بر شهرهاست
که دهقان و موبد بران بر گواست
چو باید شما را ببخشم همه
همان ده یک و بوم و باژ و رمه
مگر آنک آید شما را فزون
بیارد سوی گنج ما رهنمون
ز ده یک که من بستدم پیش ازین
ز باژ آنچ کم بود گر بیش ازین
همی از پی سود بردم به کار
به در داشتن لشکر بی‌شمار
بزرگی شما جستم و ایمنی
نهان کردن کیش آهرمنی
شما دست یکسر به یزدان زنید
بکوشید و پیمان او مشکنید
که بخشنده اویست و دارنده اوی
بلند آسمان را نگارنده اوی
ستمدیده را اوست فریادرس
منازید با نازش او به کس
نباید نهادن دل اندر فریب
که پیش فراز اندر آید نشیب
کجا آنک بر سود تاجش به ابر
کجا آنک بودی شکارش هژبر
نهالی همه خاک دارند و خشت
خنک آنک جز تخم نیکی نکشت
همه هرک هست اندرین مرز من
کجا گوش دارند اندرز من
نمایم شما را کنون راه پنج
که سودش فزون آید از تاج و گنج

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو از روم وز چین وز ترک و هند
جهان شد مر او را چو رومی پرند
هوش مصنوعی: زمانی که از سرزمین‌های روم، چین، ترک و هند دنیا پر شده است، او مانند یک پرنده رومی به پرواز درآمده است.
ز هر مرز پیوسته شد باژ و ساو
کسی را نبد با جهاندار تاو
هوش مصنوعی: هر کسی که از مرزها و محدودیت‌ها عبور کند و به دیگران پیوند برقرار کند، هیچ‌گاه تحت سلطه یا کنترل قدرتی بزرگ نخواهد بود.
همه مهتران را ز ایران بخواند
سزاوار بر تخت شاهی نشاند
هوش مصنوعی: همه بزرگان و سرشناسان ایران را فراخواند و آنها را شایسته دانست که بر روی تخت پادشاهی بنشینند.
ازان پس شهنشاه بر پای خاست
به خوبی بیاراست گفتار راست
هوش مصنوعی: بعد از آن، پادشاه به پا خواست و با زیبایی خود را آراست و سخنان حقیقت را به زبان آورد.
چنین گفت کای نامداران شهر
ز رای و خرد هرک دارید بهر
هوش مصنوعی: او چنین گفت: ای بزرگ‌مردان شهر، همگی شما به عقل و اندیشه خود اهمیت دهید و بر اساس آن عمل کنید.
بدانید کاین تیرگردان سپهر
ننازد به داد و نیازد به مهر
هوش مصنوعی: بدانید که این تیرهای آسمان به محبت و لطف خود تکیه نمی‌زنند و در درخواست انسان‌ها هم تاثیری ندارند.
یکی را چو خواهد برآرد بلند
هم آخر سپارد به خاک نژند
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد دیگری را به مقام بلندی برساند، در نهایت همان شخص را به خاک و نابودی خواهد سپرد.
نماند به جز نام زو در جهان
همه رنج با او شود در نهان
هوش مصنوعی: تنها نام او در جهان باقی می‌ماند و همه‌ی درد و رنج‌ها به طور پنهانی با او خواهد بود.
به گیتی ممانید جز نام نیک
هرانکس که خواهد سرانجام نیک
هوش مصنوعی: در این دنیا، جز نام نیک هیچ چیز پایدار نیست و هر کسی که بخواهد به سرانجامی نیک برسد، باید به دنبال داشتن همین نام نیک باشد.
ترا روزگار اورمزد آن بود
که خشنودی پاک یزدان بود
هوش مصنوعی: باید بگویم که سرنوشت تو به گونه‌ای رقم خورده که خوشنودی و رضایت خداوند برایت به ارمغان آورده شده است.
به یزدان گرای و به یزدان گشای
که دارنده اویست و نیکی فزای
هوش مصنوعی: به خداوند روی آور و درهای او را بگشا، زیرا او مالک همه چیز است و نیکی را افزون می‌کند.
ز هر بد به دادار گیهان پناه
که او راست بر نیک و بد دستگاه
هوش مصنوعی: به هر چیز بدی باید به پروردگار جهانیان پناه برد، زیرا او بر اعمال نیک و بد تسلط دارد.
کند بر تو آسان همه کار سخت
ز رای دلفروز و پیروز بخت
هوش مصنوعی: هر کار دشواری برای تو آسان می‌شود، به خاطر فکر روشن و شانس خوب.
نخستین ز کار من اندازه گیر
گذشته بد و نیک من تازه گیر
هوش مصنوعی: اولین قدم این است که عملکردم را بررسی کنی و نقاط قوت و ضعف من را بشناسی.
که کردم به دادار گیهان پناه
مرا داد بر نیک و بد دستگاه
هوش مصنوعی: من به خداوند جهان پناه بردم و او مرا در برابر مشکلات و نیکی‌ها و بدی‌ها حمایت کرد.
زمین هفت کشور به شاهی مراست
چنان کز خداوندی او سزاست
هوش مصنوعی: زمین به گواهی بر سلیقه‌ی من است که به اندازه‌ای شایسته است که از سوی خداوند به من عطا شده.
همی باژ خواهم ز روم و ز هند
جهان شد مرا همچو رومی پرند
هوش مصنوعی: من از روم و هند مالیات می‌خواهم و جهان برایم همچون پرنده‌ای شده که به راحتی پرواز می‌کند.
سپاسم ز یزدان که او داد زور
بلند اختر و بخش کیوان و هور
هوش مصنوعی: از خداوند سپاسگزارم که به من نیرویی بزرگ و برجسته بخشید و ستاره‌ای درخشان را برایم مقدر کرد.
ستایش که داند سزاوار اوی
نیایش بر آیین و کردار اوی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تنها کسی شایسته ستایش و نیایش است که واقعاً از ویژگی‌ها و رفتارهای او آگاهی داشته باشیم. به عبارت دیگر، ستایشی که انجام می‌دهیم باید بر اساس درک درست و عمیق از فرد باشد.
مگر کو دهد بازمان زندگی
بماند بزرگی و تابندگی
هوش مصنوعی: آیا کسی می‌تواند به ما برگرداند که زندگی‌مان همچنان ادامه داشته باشد و بزرگی و درخشش‌مان حفظ شود؟
کنون هرچ خواهیم کردن ز داد
بکوشیم وز داد باشیم شاد
هوش مصنوعی: اکنون هر چه می‌خواهیم انجام دهیم، باید تلاش کنیم و با انصاف و عدالت زندگی کنیم تا شاد باشیم.
ز ده یک مرا چند بر شهرهاست
که دهقان و موبد بران بر گواست
هوش مصنوعی: از ده تا شهرهای مختلف، کشاورزان و موبدان زیادی وجود دارند که بر این مکان‌ها نظارت دارند.
چو باید شما را ببخشم همه
همان ده یک و بوم و باژ و رمه
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد که شما را ببخشم، باید همه زمین و خانه و مالی که دارید را ببخشم.
مگر آنک آید شما را فزون
بیارد سوی گنج ما رهنمون
هوش مصنوعی: به جز این که چیزی بیشتر از آنچه دارید به شما ارزانی داشته شود و شما را به سمت گنجینه ما راهنمایی کند.
ز ده یک که من بستدم پیش ازین
ز باژ آنچ کم بود گر بیش ازین
هوش مصنوعی: من از ده یکی را گرفتم و پیش از این به من کم داده بودند، حالا اگر بیشتر بدهند، قابل قبول نیست.
همی از پی سود بردم به کار
به در داشتن لشکر بی‌شمار
هوش مصنوعی: من به دنبال سود و منفعت در کارهایم هستم، و برای رسیدن به این هدف به داشتن نیروی زیادی نیاز دارم.
بزرگی شما جستم و ایمنی
نهان کردن کیش آهرمنی
هوش مصنوعی: من به دنبال عظمت و بزرگی شما هستم و در عین حال تلاش می‌کنم که کیش و ایمان پنهان خود را حفظ کنم.
شما دست یکسر به یزدان زنید
بکوشید و پیمان او مشکنید
هوش مصنوعی: شما تمام توان خود را به سوی خداوند بگذارید و سعی کنید که به عهد و پیمان او خیانت نکنید.
که بخشنده اویست و دارنده اوی
بلند آسمان را نگارنده اوی
هوش مصنوعی: او بخشنده و دارای فضایل بسیار است، و آسمان را با زیبایی‌هایش تزئین کرده است.
ستمدیده را اوست فریادرس
منازید با نازش او به کس
هوش مصنوعی: به کسی که در درد و رنج است، کمک کنید و با ناز و کبر خود بر دیگران تاثیر نگذارید.
نباید نهادن دل اندر فریب
که پیش فراز اندر آید نشیب
هوش مصنوعی: نباید دل را به فریب بسپرند؛ زیرا در مسیر زندگی، زمانی که به بالاترین نقطه رسیدیم، ناگهان به پستی‌ها و سختی‌ها خواهیم افتاد.
کجا آنک بر سود تاجش به ابر
کجا آنک بودی شکارش هژبر
هوش مصنوعی: کجاست آن جایی که تاج او به آسمان می‌رسید و کجا آن زمانی که او شکار طعمه‌های بزرگ بود؟
نهالی همه خاک دارند و خشت
خنک آنک جز تخم نیکی نکشت
هوش مصنوعی: نهالی که در خاک و خشت خنک رشد کرده، تنها از تخم نیکی و خوبی بهره‌مند می‌شود.
همه هرک هست اندرین مرز من
کجا گوش دارند اندرز من
هوش مصنوعی: همه کسانی که در این سرزمین هستند، کجا می‌توانند به سخنان من گوش دهند و آن‌ها را بشنوند؟
نمایم شما را کنون راه پنج
که سودش فزون آید از تاج و گنج
هوش مصنوعی: اکنون به شما راهی را نشان می‌دهم که ارزشش بیشتر از ثروت و جواهرات است.

حاشیه ها

1387/01/15 11:04
تیرگردان

معنی کلمه تیرگردان سبهر چیست؟

1394/09/27 02:11
محمد غافری

با سلام
تیزگردان درست است نه تیر گردان. ظاهراً نقطه اش جا افتاده است.