بخش ۲۹
برون رفت گرگین نهم کینهخواه
ابا اندریمان ز توران سپاه
جهاندیده و کارکرده دو مرد
برفتند و جستند جای نبرد
به نیزه بگشتند و بشکست پست
کمان برگرفتند هر دو به دست
ببارید تیر از کمان سران
به روی اندر آورده کرگ اسپران
همی تیر بارید همچون تگرگ
بر آن اسپر کرگ و بر ترک و ترگ
یکی تیر گرگین بزد بر سرش
که بردوخت با ترگ رومی برش
بلرزید بر زین ز سختی سوار
یکی تیر دیگر بزد نامدار
هم آنگاه ترک اندر آمد نگون
ز چشمش برون آمد از درد خون
فرود آمد از باره گرگین چو گرد
سر اندریمان ز تن دور کرد
به فتراک بربست و خود برنشست
نوند سوار نبرده به دست
بر آن تند بالا برآمد دمان
همیدون به بازو به زه بر کمان
به نیروی یزدان که او بد پناه
به پیروز بخت جهاندار شاه
چو پیروز برگشت مرد از نبرد
درفش دلفروز بر پای کرد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برون رفت گرگین نهم کینهخواه
ابا اندریمان ز توران سپاه
هوش مصنوعی: اگر گرگین، که شخصی کینهتوز است، از توران بیرون برود، در این صورت سپاه ابا اندریمان را به راه میاندازد.
جهاندیده و کارکرده دو مرد
برفتند و جستند جای نبرد
هوش مصنوعی: دو مرد با تجربیات و دنیادیده به جستجوی مکانی برای نبرد رفتند.
به نیزه بگشتند و بشکست پست
کمان برگرفتند هر دو به دست
هوش مصنوعی: آنها به سمت نیزهها حمله کردند و آن را شکستند و سپس هر دو دست به کمان گرفتند.
ببارید تیر از کمان سران
به روی اندر آورده کرگ اسپران
هوش مصنوعی: تیرها از کمان سران به سمت زمین باریده میشود، و کرگ اسپران نیز در این زمین ظاهر شده است.
همی تیر بارید همچون تگرگ
بر آن اسپر کرگ و بر ترک و ترگ
هوش مصنوعی: تیرها مانند تگرگ بر روی سپر کرگ و بر قسمتهای مختلف آن باران شد.
یکی تیر گرگین بزد بر سرش
که بردوخت با ترگ رومی برش
هوش مصنوعی: یک تیر کمان به سمت او پرتاب شد و او را به شدت هدف قرار داد.
بلرزید بر زین ز سختی سوار
یکی تیر دیگر بزد نامدار
هوش مصنوعی: سوار مشهوری بر زین نشسته و از شدت فشار و خستگی لرزید، سپس یکی دیگر از تیرهایش را پرتاب کرد.
هم آنگاه ترک اندر آمد نگون
ز چشمش برون آمد از درد خون
هوش مصنوعی: در آن لحظه که درد و رنج بر او غلبه کرد، چشمانش پر از اشک شد و به خاطر این احساس، احساس فروپاشی و اضمحلال کرد.
فرود آمد از باره گرگین چو گرد
سر اندریمان ز تن دور کرد
هوش مصنوعی: همانطور که در اثر باد، غبار و گرد و غباری که در دور دست است به زمین میافتد، او نیز از موقعیت و حالت خود فاصله گرفت و به پایین آمد.
به فتراک بربست و خود برنشست
نوند سوار نبرده به دست
هوش مصنوعی: او سکهای را به خرگاه بست و سوار بر آن شد و بدون اینکه چیز دیگری را در دست داشته باشد، به راه افتاد.
بر آن تند بالا برآمد دمان
همیدون به بازو به زه بر کمان
هوش مصنوعی: در آن لحظه، او با سرعت و لوندی به سمت بالا حرکت کرد و قدرت خود را همچون کمانداری که زه کمان را کشیده است، به نمایش گذاشت.
به نیروی یزدان که او بد پناه
به پیروز بخت جهاندار شاه
هوش مصنوعی: با توکل به قدرت خداوند که پناهگاه امنی است برای پیروزی و کامیابی پادشاه دنیا.
چو پیروز برگشت مرد از نبرد
درفش دلفروز بر پای کرد
هوش مصنوعی: پس از پیروزی در جنگ، مرد دلیر درفش زیبا و درخشان را بر پا کرد.
حاشیه ها
1402/08/29 16:10
عبدالرضا فارسی
کرگ اسپران یعنی سپرهایی از پوست کرگدن