بخش ۲۶
ششم بیژن گیو و رویین دمان
به زه برنهادند هر دو کمان
چپ و راست گشتند یک با دگر
نبد تیرشان از کمان کارگر
به رومی عمود آنگهی پور گیو
همی گشت با گرد رویین نیو
بر آوردگه بر بر او دست یافت
زمین را بدرید و اندر شتافت
زد از باد بر سرش رومی ستون
فروریخت از ترگ او مغز و خون
به زین پلنگ اندرون جان بداد
ز پیران ویسه بسی کرد یاد
پس از پشت باره درآمد نگون
همه تن پر آهن دهن پر ز خون
ز اسب اندر آمد سبک بیژنا
مر او را به کردار آهرمنا
کمند اندر افگند و بر زین کشید
نبد کس که تیمار رویین کشید
برفت از پی سود مایه به باد
هنوز از جوانیش نابوده شاد
بر اسبش به کردار پیلی ببست
گرفت آنگهی پالهنگش به دست
عنان هیون تگاور بتافت
وز آن جایگه سوی بالا شتافت
به چنگ اندرون شیر پیکر درفش
میان دیبه و رنگ خورده بنفش
چنینست کار جهان فریب
پس هر فرازی نهاده نشیب
وز آن جایگه شد به جای نشان
به نزدیک آن نامور سرکشان
همی گفت پیروزگر باد شاه
همیشه سر پهلوان با کلاه
جهان پیش شاه جهان بنده باد
همیشه دل پهلوان باد شاد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ششم بیژن گیو و رویین دمان
به زه برنهادند هر دو کمان
هوش مصنوعی: بیژن و گیو، در روزی که به نام رویین مشهور است، هر دو کمان را به زه گذاشتند.
چپ و راست گشتند یک با دگر
نبد تیرشان از کمان کارگر
هوش مصنوعی: چپ و راست حرکت کردند و با هم برخورد کردند، اما تیر آنها از کمان نتیجهای نداشت.
به رومی عمود آنگهی پور گیو
همی گشت با گرد رویین نیو
هوش مصنوعی: در آن زمان، پور گیو به سمت رومیها میرفت و با دلیری و شجاعت، همچون سدی محکم در برابر دشواریها ایستادگی میکرد و چهرهای چون گردی از زر در برابر دشمنان نشان میداد.
بر آوردگه بر بر او دست یافت
زمین را بدرید و اندر شتافت
هوش مصنوعی: دستهایش به جایی رسید که زمین را پاره کرد و به سرعت از آنجا دور شد.
زد از باد بر سرش رومی ستون
فروریخت از ترگ او مغز و خون
هوش مصنوعی: از شدت باد، رومی بر سر او افتاد و ستونش خراب شد و از بدنش مغز و خون ریخت.
به زین پلنگ اندرون جان بداد
ز پیران ویسه بسی کرد یاد
هوش مصنوعی: در دل پلنگ، جانش را به خطر انداخت و به یاد پیران ویسه (شخصیتی از داستان) بسیار فکر کرد.
پس از پشت باره درآمد نگون
همه تن پر آهن دهن پر ز خون
هوش مصنوعی: پس از آنکه چهرهی زشت از پشت پرده بیرون آمد، همهچیز و همهکس تحت تأثیر قرار گرفتند، تنها پر از طاقت و خستگی و دهانها پر از غم و اندوه شدند.
ز اسب اندر آمد سبک بیژنا
مر او را به کردار آهرمنا
هوش مصنوعی: او از اسب پیاده شد و به آرامی نزدیک آمد، مانند موجودی شگفتانگیز و زیبا.
کمند اندر افگند و بر زین کشید
نبد کس که تیمار رویین کشید
هوش مصنوعی: شکافتی و دشمن را به دام انداختی، هیچکس نبود که از تو یاری بگیرد و به کمک بیاید.
برفت از پی سود مایه به باد
هنوز از جوانیش نابوده شاد
هوش مصنوعی: به دنبال منفعت رفت و برای این کار، جوانیاش را از دست داد؛ اما هنوز هم از جوانی خود بیخبر و شاداب است.
بر اسبش به کردار پیلی ببست
گرفت آنگهی پالهنگش به دست
هوش مصنوعی: او سوار بر اسب خود به مانند یک فیل، با قدرت و استحکام حرکت کرد و سپس زین و افسارش را در دست گرفت.
عنان هیون تگاور بتافت
وز آن جایگه سوی بالا شتافت
هوش مصنوعی: سپس افسار اسب را کشید و از آنجا به سمت بالا شتافت.
به چنگ اندرون شیر پیکر درفش
میان دیبه و رنگ خورده بنفش
هوش مصنوعی: در دست، پرچم با شکوهی به خاطر رنگ بنفش و جنس دیبهای که دارد، دیده میشود و به نوعی میتواند نشان از قدرت و عظمت باشد.
چنینست کار جهان فریب
پس هر فرازی نهاده نشیب
هوش مصنوعی: کار دنیا همیشه فریبنده است؛ بنابراین هر اوجی که وجود دارد، پایینی نیز در پی خواهد داشت.
وز آن جایگه شد به جای نشان
به نزدیک آن نامور سرکشان
هوش مصنوعی: از آن مکان، جایش به نشانهای از سوی آن سرشناسان نزدیک شد.
همی گفت پیروزگر باد شاه
همیشه سر پهلوان با کلاه
هوش مصنوعی: پیروزی و بادشاهد همیشه بر سر پهلوان قرار دارد، همواره به او برکت و قدرت میدهد.
جهان پیش شاه جهان بنده باد
همیشه دل پهلوان باد شاد
هوش مصنوعی: جهان همیشه به خاطر وجود پادشاه بزرگش را ارج مینهد و دل پهلوانان باید همیشه شاد باشد.