بخش ۲۴
چهارم فروهل بد و زنگله
دو جنگی به کردار شیر یله
به ایران نبرده به تیر و کمان
نبد چون فروهل دگر بدگمان
چو از دور ترک دژم را بدید
کمان را به زه کرد و اندر کشید
برآورد زان تیرهای خدنگ
گرفته کمان رفت پیشش به جنگ
ابر زنگله تیرباران گرفت
ز هر سو کمین سواران گرفت
خدنگی به رانش برآمد چو باد
که بگذشت بر مرد و بر اسب شاد
به روی اندر آمد تگاور ز درد
جدا شد از او زنگله روی زرد
نگون شد سر زنگله جان بداد
تو گفتی همانا ز مادر نزاد
فروهل فروجست و ببرید سر
برون کرد خفتان رومی ز بر
سرش را به فتراک زین برببست
بیامد گرفت اسب او را به دست
به بالا برآمد به سان پلنگ
به خون غرقه گشته بر و تیغ و چنگ
درفش خجسته برآورد راست
شده شادمان یافته هرچ خواست
خروشید زان پس که پیروز باد
سر خسروان شاه فرخ نژاد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چهارم فروهل بد و زنگله
دو جنگی به کردار شیر یله
هوش مصنوعی: چهارمین نفر ناتوان و بیدفاع است و در کشت و کشتار دو مورد جنگ است، اما همانند شیری دلیر و شجاع به نظر میرسد.
به ایران نبرده به تیر و کمان
نبد چون فروهل دگر بدگمان
هوش مصنوعی: هیچگاه به ایران تیر و کمان نبرند، زیرا اگر به آنجا بروند، به دلیل بدگمانی و سوء برداشت، مشکلات و خطراتی پیش خواهد آمد.
چو از دور ترک دژم را بدید
کمان را به زه کرد و اندر کشید
هوش مصنوعی: وقتی از دور دید که رقیبش ناراحت و غمگین است، کمانش را به زه کشید و آماده شلیک شد.
برآورد زان تیرهای خدنگ
گرفته کمان رفت پیشش به جنگ
هوش مصنوعی: تیرهای خدنگ به پرواز درآمدند و کمان به سمت او رفت تا به نبرد بپردازد.
ابر زنگله تیرباران گرفت
ز هر سو کمین سواران گرفت
هوش مصنوعی: ابر تیرهای در آسمان ظاهر شد و به طور ناگهانی، باران را مانند تیرهایی از همهجا فرود آورد. در این میان، خطراتی نیز در کمین بودند.
خدنگی به رانش برآمد چو باد
که بگذشت بر مرد و بر اسب شاد
هوش مصنوعی: خنجر تیزی به ران اسب زده شد، مانند بادی که از کنار مرد و اسب شاد عبور میکند.
به روی اندر آمد تگاور ز درد
جدا شد از او زنگله روی زرد
هوش مصنوعی: درد و رنج او به پایان رسید و چهرهاش از زردی و اندوه رهایی یافت.
نگون شد سر زنگله جان بداد
تو گفتی همانا ز مادر نزاد
هوش مصنوعی: سر زنگله (زنگی) به شدت آسیب دید و جانش را از دست داد، به طوری که گویی از مادر زاده نشده است.
فروهل فروجست و ببرید سر
برون کرد خفتان رومی ز بر
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش، او از جایی که نامش برده شده بود، به جلو آمد و سرش را بیرون آورد و پوشش رومی را از روی خود برداشت.
سرش را به فتراک زین برببست
بیامد گرفت اسب او را به دست
هوش مصنوعی: سرباز سرش را به یراق اسب بست و به سمت او آمد و دستش را بر گردن اسب انداخت.
به بالا برآمد به سان پلنگ
به خون غرقه گشته بر و تیغ و چنگ
هوش مصنوعی: او به سرعت و با قدرت مانند پلنگ بالا میآید و تمام بدنش به خون آغشته شده، با تیغ و چنگ به جنگ ادامه میدهد.
درفش خجسته برآورد راست
شده شادمان یافته هرچ خواست
هوش مصنوعی: پرچم خوشبختی برافراشته شد و به حالت مستقیم درآمد، همراه با شادی و خوشحالی، هر آنچه را که میخواست، بدست آورد.
خروشید زان پس که پیروز باد
سر خسروان شاه فرخ نژاد
هوش مصنوعی: پس از آن، صدای بلندی برخاست که بر پیروزی شاهان خوشاقبال و فرخنده تبریک گفته میشود.
حاشیه ها
1402/10/05 18:01
جهن یزداد
که بگذشت بر مرد پ بر اسپ ساد
ساد =یکراست