گنجور

شمارهٔ ۹۵

امشب ز فرقت تو دلم چون چراغ سوخت
در خون نشست گریه ازین درد و داغ سوخت
جام و سبو ز هجر رخت دل شکسته‌اند
چون داغ لاله در کف ساقی ایاغ سوخت
محض از برای خاطر پروانه‌ها به بزم
شب تا صباح شمع نشست و دماغ سوخت
از شرم قطره‌های عرق بر عذار تو
شبنم چو خال بر رخ گل‌های باغ سوخت
فیّاض عاشقی تو و ما داغِ بی‌غمی
خواهد ترا محبت و ما را فراغ سوخت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امشب ز فرقت تو دلم چون چراغ سوخت
در خون نشست گریه ازین درد و داغ سوخت
هوش مصنوعی: امشب به خاطر دوری تو، دلم مانند چراغی که خاموش شده در خون غرق شده است و از این درد و زخم بی‌نهایت می‌گریم.
جام و سبو ز هجر رخت دل شکسته‌اند
چون داغ لاله در کف ساقی ایاغ سوخت
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دوری تو شکسته است، مانند داغی که بر روی لاله می‌ماند. به همین خاطر، جام و سبو برای من بی‌معنا شده‌اند و تنها غم و اندوه در دل دارم.
محض از برای خاطر پروانه‌ها به بزم
شب تا صباح شمع نشست و دماغ سوخت
هوش مصنوعی: برای دل‌خوشی پروانه‌ها، شمع در شب تا صبح روشن ماند و خود را سوزاند.
از شرم قطره‌های عرق بر عذار تو
شبنم چو خال بر رخ گل‌های باغ سوخت
هوش مصنوعی: عرق‌ها از شرم بر چهره‌ات مانند شبنمی که بر گل‌های باغ نشسته، درخشندگی خاصی دارند. این قطره‌ها مانند خال‌هایی روی صورت گل‌ها به زیبایی تو افزوده‌اند.
فیّاض عاشقی تو و ما داغِ بی‌غمی
خواهد ترا محبت و ما را فراغ سوخت
هوش مصنوعی: عاشقی تو همیشه بخشنده است و ما به خاطر بی‌غمیم، تو خواهان محبت هستی و ما به دنبال رهایی و آرامش. اما این خواسته‌ها ما را به آتش می‌کشد.