گنجور

شمارهٔ ۹۳

گر برین قامت فزاید جلوة آن دلفریب
بر سر بازار محشر وعدة ما و شکیب
من کیم مرغی که بهر نغمه در بندش کنند
از پریدن ناامید از سر بریدن بی‌نصیب
هر که را دردیست از دست طبیب آید علاج
وای بیماری که چون من هست دردش از طبیب
از قضا بخت سیه هرگز نمی‌کردم قبول
گر ندادی آشنایی‌های آن زلفم فریب
می‌‌توانی در سخن فیّاض داد جلوه داد
زانکه لفظ آشنا داری و معنیِّ غریب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر برین قامت فزاید جلوة آن دلفریب
بر سر بازار محشر وعدة ما و شکیب
هوش مصنوعی: اگر بر قامت این معشوق افزوده شود، زیبایی او در روز قیامت در میدان حضور به نمایش درمی‌آید و این وعده ما و صبر ماست.
من کیم مرغی که بهر نغمه در بندش کنند
از پریدن ناامید از سر بریدن بی‌نصیب
هوش مصنوعی: من کیستم که به خاطر زیبایی صدایم در قفس گرفتار شوم، در حالی که از پرواز ناامید شده‌ام و از آزادی بی‌بهره مانده‌ام.
هر که را دردیست از دست طبیب آید علاج
وای بیماری که چون من هست دردش از طبیب
هوش مصنوعی: هرکس که دردی دارد، نزد پزشک می‌رود تا درمان شود. اما بیماری که دردی مانند من دارد، دردی است که حتی پزشک هم از عهده‌ی درمانش برنمی‌آید.
از قضا بخت سیه هرگز نمی‌کردم قبول
گر ندادی آشنایی‌های آن زلفم فریب
هوش مصنوعی: به طور تصادفی، هرگز فکر نمی‌کردم که شانس بد به من چنین روی بیاورد. اگر تو دوستانی که به خاطر موهایت جذبم کردی را به من نمی‌دادی، هرگز اینگونه نمی‌شد.
می‌‌توانی در سخن فیّاض داد جلوه داد
زانکه لفظ آشنا داری و معنیِّ غریب
هوش مصنوعی: می‌توانی با کلمات زیبا و سخنانی پرمحتوا خود را نشان دهی، زیرا با واژه‌هایی آشنا هستی اما معانی و مفاهیم جدیدی را ارائه می‌دهی.