گنجور

شمارهٔ ۸۸

دلم از غصّه رنجورست امشب
زتن آسایشم دورست امشب
بخواهد آهم از گردون گذشتن
کمان ناله پرزورست امشب
به چشم ماه میل سُرمة آه
کشم چندانکه مقدورست امشب
ز آغوش خیالم چشم بد دور
که آسایشگه حورست امشب
تو ای ناصح دماغ خود مرنجان
شکیبایی زمن دورست امشب
جهان تنگست بر من چون دل مور
مرا گویی شب گورست امشب
دو عالم تیره شد فیّاض گویی
چراغ ماه بی‌نورست امشب

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم از غصّه رنجورست امشب
زتن آسایشم دورست امشب
هوش مصنوعی: امشب دل من از درد و غم بیمار است و از آرامش دورم.
بخواهد آهم از گردون گذشتن
کمان ناله پرزورست امشب
هوش مصنوعی: امشب آسمان به من اجازه نخواهد داد که با صدای بلند ناله کنم.
به چشم ماه میل سُرمة آه
کشم چندانکه مقدورست امشب
هوش مصنوعی: امشب به اندازه‌ای که می‌توانم، اشک و غم خود را در چشمان ماه سرازیر می‌کنم.
ز آغوش خیالم چشم بد دور
که آسایشگه حورست امشب
هوش مصنوعی: از خیال و رویاهایم دور باش که امشب مکان آرامش من مانند بهشت است.
تو ای ناصح دماغ خود مرنجان
شکیبایی زمن دورست امشب
هوش مصنوعی: ای مشاور، مرا آزرده نکن. صبر و شکیبایی من امروز در دست تو نیست.
جهان تنگست بر من چون دل مور
مرا گویی شب گورست امشب
هوش مصنوعی: دنیا برای من تنگ و کوچک است، مانند دل یک مورچه، گویی امشب شب قبر است و احساس تنهایی و غم دارم.
دو عالم تیره شد فیّاض گویی
چراغ ماه بی‌نورست امشب
هوش مصنوعی: امشب دنیا به شدت تاریک شده، انگار که ماه نورش را از دست داده و هیچ نوری به ما نمی‌تابد.