گنجور

شمارهٔ ۸۷

همین نه مرهم دل‌های خسته است شراب
که مومیایی رنگ شکسته است شراب
گل شکفتگی از جام باده سیرابست
کلیدِ فتحِ در عیشِ بسته است شراب
طلسم توبة ما را که زاهدان بستند
به یک تبسّم ساغر شکسته است شراب
به صد فسون ز دلم مهر باده نتوان برد
چو حرف راست به طبعم نشسته است شراب
تو خواه خبث زن و خواه مدح کن فیّاض
ز حدّ ما و تو عمریست رسته است شراب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همین نه مرهم دل‌های خسته است شراب
که مومیایی رنگ شکسته است شراب
هوش مصنوعی: شراب تنها تسکینی برای دل‌های رنجور و خسته است و به نوعی مثل مومیایی است که رنگ و حالت خود را از دست داده.
گل شکفتگی از جام باده سیرابست
کلیدِ فتحِ در عیشِ بسته است شراب
هوش مصنوعی: گل شکوفه زده به خاطر خوشی و سرزندگی ناشی از شراب است و این نوشیدنی، راهگشای ورود به لذت‌ها و شادی‌های زندگی است.
طلسم توبة ما را که زاهدان بستند
به یک تبسّم ساغر شکسته است شراب
هوش مصنوعی: زاهدان با اعمال و دستورات سخت خود، ما را به حالتی گرفتار کرده‌اند که نمی‌توانیم از آن رهایی یابیم، اما یک لبخند ساده می‌تواند این طلسم را بشکند و ما را به حال خوشی برگرداند. این لبخند مانند یک جرعه شراب است که تمام غم و اندوه را از دل بیرون می‌کند.
به صد فسون ز دلم مهر باده نتوان برد
چو حرف راست به طبعم نشسته است شراب
هوش مصنوعی: دل من به صد کرشمه و جادو نمی‌تواند محبت نوشیدنی را ترک کند، همان‌طور که حرف راست به طبیعیتم نفوذ کرده است.
تو خواه خبث زن و خواه مدح کن فیّاض
ز حدّ ما و تو عمریست رسته است شراب
هوش مصنوعی: هرچند که تو می‌خواهی بدی زن را نشان دهی یا او را ستایش کنی، اما فیاض به اندازه‌ای بیش از حدِّ ما است و تو هم سال‌هاست که از شراب در حال رهایی هستی.