گنجور

شمارهٔ ۸۳

ز روح باده صد ره گرچه خالی شد تن مینا
ولی دست هوس کوته نشد از گردن مینا
چرا دود از دماغ می‌پرستان برنمی‌آرد
که برق باده آتش می‌زند در خرمن مینا
نوای بی‌غلط زن امشب ای مطرب که مستان را
چراغ باده پنهانست زیر دامن مینا
ندارد بلبلان، گر پای نسبت در میان آید
قبای غنچه، اندامِ تن پیراهن مینا
بهار می‌پرستان شد، نسیم لطف ساقی کو
گل صد نشئه را در غنچه دارد گلشن مینا
از آن می از گلوی شیشه بالاتر نمی‌آید
که ماند جای خون تو به اندر گردن مینا
به بزم باده فیّاض این ادا جا کرده در طبعم
که ساغر گوش می‌گردد به وقت گفتن مینا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز روح باده صد ره گرچه خالی شد تن مینا
ولی دست هوس کوته نشد از گردن مینا
هوش مصنوعی: اگرچه جسم مینا از روح باده خالی شده، اما اشتیاق و تمایل به آن همچنان از گردن مینا کوتاه نشده است.
چرا دود از دماغ می‌پرستان برنمی‌آرد
که برق باده آتش می‌زند در خرمن مینا
هوش مصنوعی: چرا بیداران و موشکافان نمی‌فهمند که شراب چقدر شور و شعله‌ور است و چگونه می‌تواند آتش بر خرمن زیبایی‌ها بزند؟
نوای بی‌غلط زن امشب ای مطرب که مستان را
چراغ باده پنهانست زیر دامن مینا
هوش مصنوعی: امشب ای نوازنده، با آواز زیبا و بدون اشتباه بخوان، چرا که مستان در این شب، نور باده را زیر دامن مینا پنهان کرده‌اند.
ندارد بلبلان، گر پای نسبت در میان آید
قبای غنچه، اندامِ تن پیراهن مینا
هوش مصنوعی: اگر ارتباطی میان بلبلان و غنچه‌ها برقرار شود، زیبایی قیافهٔ غنچه، مانند لباس زیبای پرنده‌ای می‌نماید.
بهار می‌پرستان شد، نسیم لطف ساقی کو
گل صد نشئه را در غنچه دارد گلشن مینا
هوش مصنوعی: بهار به زودی فرا می‌رسد و نسیم ملایم و دوستانه‌ای در حال وزیدن است که گل‌های زیبا و رنگارنگ را درون خود دارد و سرشار از نشاط و شادی است. به لطف این نسیم، باغ گل‌ها به زیبایی و شکوفایی می‌رسد.
از آن می از گلوی شیشه بالاتر نمی‌آید
که ماند جای خون تو به اندر گردن مینا
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که شراب (می) نمی‌تواند از گلوی شیشه‌ای فراتر برود، چرا که جایی برای خون تو در گردن بطری مینا باقی مانده است. این به نوعی اشاره به عشق و یاد محبوب دارد، که نمی‌گذارد انسان به راحتی از خوشی‌ها و لذت‌ها فاصله بگیرد. به عبارتی، احساساتی عمیق و قوی وجود دارد که مانع از تجربه‌ی کامل لذت می‌شود.
به بزم باده فیّاض این ادا جا کرده در طبعم
که ساغر گوش می‌گردد به وقت گفتن مینا
هوش مصنوعی: در مجلس خوشگذرانی، حالتی در وجودم ایجاد شده که وقتی صحبت از شراب و مینا به میان می‌آید، گردانیدن جام شراب برایم لذت‌بخش و دل‌انگیز می‌شود.