شمارهٔ ۸۲
چو دادند اختیار کل قضا را
غم دوران حوالت کرد ما را
کواکب را به گردون کرد تقدیر
به خاکستر نشاند این دانهها را
ز دست آسمان چندین چه نالی!
که گردانندهای هست آسیا را
چه اقبالست یارب در کمینم
که تأثیری نمیبینم دعا را!
ترا گر درد دیدارست فیّاض
به جز حسرت که دارد این دوا را!
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو دادند اختیار کل قضا را
غم دوران حوالت کرد ما را
هوش مصنوعی: زمانی که اختیار همه چیز به قضا و تقدیر سپرده شد، غم و اندوه زمانه به ما منتقل شد.
کواکب را به گردون کرد تقدیر
به خاکستر نشاند این دانهها را
هوش مصنوعی: سرنوشت ستارهها را در آسمان رقم زد و این دانهها را به خاکستر تبدیل کرد.
ز دست آسمان چندین چه نالی!
که گردانندهای هست آسیا را
هوش مصنوعی: چرا از دست آسمان شکایت میکنی؟ زیرا کسی در حال هدایت و چرخاندن این دنیا وجود دارد.
چه اقبالست یارب در کمینم
که تأثیری نمیبینم دعا را!
هوش مصنوعی: خوشا به حال من که در انتظار دعایم، تأثیری نمیبینم.
ترا گر درد دیدارست فیّاض
به جز حسرت که دارد این دوا را!
هوش مصنوعی: اگر تو از دیدار من رنج میکشی، تنها چیزی که این درد را تسکین نمیدهد حسرت است.