گنجور

شمارهٔ ۶۸

جنون تکلیف کوه و دشت و صحرا می‌کند ما را
اگر تن دردهیم آخر که پیدا می‌کند ما را؟
محبّت شمع فانوس است کی پوشیده می‌ماند
غم او عاقبت در پرده رسوا می‌کند ما را
قمار عشق نقد صرفه را در باختن دارد
تمنّای زیان سرگرم سودا می‌کند ما را
پس از کشتن نگاه گوشة چشمش به جان دادن
برای کشتن دیگر مهیّا می‌کند ما را
ز سیل اشک ما تر می‌شود ابرو نمی‌داند
که رفته رفته غم همچشم دریا می‌کند ما را
ز حرمان میل دل افزون شود زان در وصال او
خلاف وعده سرگرم تمنّا می‌کند ما را
بیایید ای هواداران یک امشب شاد بنشینیم
که فردا می‌رود فیّاض و تنها می‌کند ما را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جنون تکلیف کوه و دشت و صحرا می‌کند ما را
اگر تن دردهیم آخر که پیدا می‌کند ما را؟
هوش مصنوعی: دیوانگی ما را در برابر کوه‌ها، دشت‌ها و صحراها مسئول می‌کند. اگر ما تسلیم شویم، در نهایت چه کسی ما را خواهد یافت؟
محبّت شمع فانوس است کی پوشیده می‌ماند
غم او عاقبت در پرده رسوا می‌کند ما را
هوش مصنوعی: محبت مانند شمعی درون فانوس است که نمی‌تواند پنهان بماند. در نهایت، غم عشق ما را رسوا خواهد کرد.
قمار عشق نقد صرفه را در باختن دارد
تمنّای زیان سرگرم سودا می‌کند ما را
هوش مصنوعی: در بازی عشق، سرمایه‌گذاری ما فقط باختن است و آرزوی زیان، ما را درگیر این سودا و وسوسه می‌کند.
پس از کشتن نگاه گوشة چشمش به جان دادن
برای کشتن دیگر مهیّا می‌کند ما را
هوش مصنوعی: پس از اینکه با نگاهش جذب و مدهوش می‌شویم، او آماده می‌شود تا ما را با یک نگاه دیگر به مرگ نزدیک‌تر کند.
ز سیل اشک ما تر می‌شود ابرو نمی‌داند
که رفته رفته غم همچشم دریا می‌کند ما را
هوش مصنوعی: اشک‌های ما مانند سیل می‌ریزد، اما ابرو متوجه نیست که به تدریج غم در دل ما مانند عمق دریا بیشتر می‌شود.
ز حرمان میل دل افزون شود زان در وصال او
خلاف وعده سرگرم تمنّا می‌کند ما را
هوش مصنوعی: از ناامیدی، خواسته‌های دل بیشتر می‌شود و در رابطه با وصال او، وعده‌ها نقض می‌شوند و ما را در آرزوها مشغول می‌کند.
بیایید ای هواداران یک امشب شاد بنشینیم
که فردا می‌رود فیّاض و تنها می‌کند ما را
هوش مصنوعی: بیایید دوستان، امشب را با شادی کنار هم بگذرانیم، زیرا فردا آن دل‌رحم می‌رود و ما را تنها می‌گذارد.