شمارهٔ ۵۸
بیا ساقیّ و آتش در زن این زهد ریائی را
چو زاهد تا به کی سازم بت خود پارسایی را
به کاه عشق کوهی برنیاید، زور بازو بین
که چون با ناتوانی میکند خیبر گشایی را!
سبک پروازتر در اوج همّت هر که فارغتر
به جای بال و پر دارند مردان بینوایی را
به لاف دانش از کشف حقایق عقل مینازد
گلی بر سر به است از صد گلستان روستایی را
به استغنا ز مردم دستمزد عشوه میخواهد
به نام پادشاهی میکند زاهد گدایی را
نجات عشق در سرگشتگی باشد نمیداند
درین دریا به جز باد مخالف ناخدایی را
به تن بیجاست نام آدمیّت،کار جان دارد
زنی آوازه و باشد نَفَس در رنج نایی را
ترا گر شیوه غیر از بندگی باشد خدا داند
که بر ذات تو تهمت میتوان کردن خدایی را
نزاکت چون شکر فیّاض جوشد از نی کلکم
رسانیدم به جای نازکی نازکادایی را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا ساقیّ و آتش در زن این زهد ریائی را
چو زاهد تا به کی سازم بت خود پارسایی را
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، شعلهای بر این دورویی و تظاهر به زهد بزن، زیرا تا کی میخواهم به تصویری از خودم که در آن پارسا و عابدی هستم، ادامه دهم؟
به کاه عشق کوهی برنیاید، زور بازو بین
که چون با ناتوانی میکند خیبر گشایی را!
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق نمیتوانند فقط به وسیلهی قدرت و زور به دست بیایند. به تواناییهای خود توجه کن که چگونه با آنکه ناتوان به نظر میرسد، کارهای بزرگ و قهرمانانهای انجام میدهد.
سبک پروازتر در اوج همّت هر که فارغتر
به جای بال و پر دارند مردان بینوایی را
هوش مصنوعی: هر کسی که در تلاش و کوشش خود آزادتر و بیپرواتر باشد، میتواند در اوج جاهطلبی و هدفگذاری، به مانند مردانی که در مشکلات و کمبودها هستند، بال و پر پیدا کند.
به لاف دانش از کشف حقایق عقل مینازد
گلی بر سر به است از صد گلستان روستایی را
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی برای کسی که واقعاً حقیقت را درک کرده، ارزش بیشتری دارد تا اینکه فقط به ظاهر آن ببالد. حتی یک گل ساده از یک روستا میتواند از صد گلستان بهتر باشد، چرا که در آن اصالت و حقیقت وجود دارد.
به استغنا ز مردم دستمزد عشوه میخواهد
به نام پادشاهی میکند زاهد گدایی را
هوش مصنوعی: یک نفر که خود را بینیاز از مردم میداند، به خاطر جلب توجه و اهمیت، برای خودش مقام و جایگاه پادشاهی قائل شده است و در عین حال، گدایی و دنیاطلبی را به نمایش میگذارد.
نجات عشق در سرگشتگی باشد نمیداند
درین دریا به جز باد مخالف ناخدایی را
هوش مصنوعی: عشق در حالت گیجی و سردرگمی نجات مییابد، اما نمیداند که در این دریا جز باد مخالف، ناخدای دیگری وجود ندارد.
به تن بیجاست نام آدمیّت،کار جان دارد
زنی آوازه و باشد نَفَس در رنج نایی را
هوش مصنوعی: وجود انسان بدون روح و ویژگیهای انسانیاش ارزش چندانی ندارد. اعمال و کارهای او باید به اندازهای باشد که نشاندهندهٔ زندگی واقعی و معناپرور او باشد. در واقع، هویت انسان به کارهایی که انجام میدهد و حالتی که در زندگی دارد بستگی دارد.
ترا گر شیوه غیر از بندگی باشد خدا داند
که بر ذات تو تهمت میتوان کردن خدایی را
هوش مصنوعی: اگر تو طرز رفتار و زندگیات غیر از بندگی خدا باشد، خداوند میداند که برخی میتوانند به تو نسبتهای نادرست و ناروایی در مورد خداوند دادن.
نزاکت چون شکر فیّاض جوشد از نی کلکم
رسانیدم به جای نازکی نازکادایی را
هوش مصنوعی: ظرافت و نرمی همچون شکر شیرین از وجودم میجوشد، و من شما را به جایی حساس و ظریف رساندم که شایستهی ناز و نازکدلی است.