گنجور

شمارهٔ ۵۶

گر نهان سازم غم عشقت چه سازم ناله را
تب اگر پوشیده ماند چون کنم تب خاله را
دست افشاندی ز گلشن ریختی اوراق گل
روی گرداندی ز صحرا داغ کردی لاله را
یک گل از زخم خدنگت تازه بر من نشکفد
من به ناخن تازه دارم داغ چندین ساله را
وقت آیین‌بندی بازار مژگان منست
گریه بر دوش آورد از لخت دل پرگاله را
شب که شیون پیچ و تابم در نفس افکنده بود
از خراش سینه کردم شانه زلف ناله را
من هلاک گوشة چشمی که پنهان دیدنش
گلّة آهو به دنبال افکند دنباله را
گرد آن عارض ببین فیّاض دور چتر خط
گر ندیدستی به دور خرمن مه هاله را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نهان سازم غم عشقت چه سازم ناله را
تب اگر پوشیده ماند چون کنم تب خاله را
هوش مصنوعی: اگر غم عشق تو را پنهان کنم، چه فایده‌ای دارد؟ وقتی که احساس دلتنگی و ناله‌ام را نمی‌توانم پوشیده نگه‌دارم، در این صورت چگونه می‌توانم تب و درد دلم را پنهان کنم؟
دست افشاندی ز گلشن ریختی اوراق گل
روی گرداندی ز صحرا داغ کردی لاله را
هوش مصنوعی: تو با دستت گل و برگ‌ها را پخش کردی و زیبایی گل را به نمایش گذاشتی. همچنین، با کنار زدن صحرا، لاله‌ها را به رنگ سرخ و داغ درآوردی.
یک گل از زخم خدنگت تازه بر من نشکفد
من به ناخن تازه دارم داغ چندین ساله را
هوش مصنوعی: اگر گل تازه‌ای از زخم تیر تو بر من نروید، من با ناخن خود به یاد داغ‌های چندین ساله، احساس درد و رنج را تجربه می‌کنم.
وقت آیین‌بندی بازار مژگان منست
گریه بر دوش آورد از لخت دل پرگاله را
هوش مصنوعی: در زمان برگزاری مراسم بازار اشک‌ها و غم‌های من آغاز می‌شود، به‌طوری‌که احساسات سنگین و دردناک بر دوش من حس می‌شود.
شب که شیون پیچ و تابم در نفس افکنده بود
از خراش سینه کردم شانه زلف ناله را
هوش مصنوعی: در شب که صدای ناله‌ام به شدت پیچید و مرا در خود غرق کرد، من از درد سینه‌ام زنجیر زلف ناله را باز کردم.
من هلاک گوشة چشمی که پنهان دیدنش
گلّة آهو به دنبال افکند دنباله را
هوش مصنوعی: من عاشق نگاهی هستم که به طور ناگهانی و پنهانی به من می‌افتد، مثل اینکه گله‌ای از آهوها دنباله‌ای را به دنبال خود می‌کشند.
گرد آن عارض ببین فیّاض دور چتر خط
گر ندیدستی به دور خرمن مه هاله را
هوش مصنوعی: نگاهی به آن چهره زیبا بینداز که مانند بارانی بر سرش چتر عشق گسترش یافته است. اگر هرگز هاله نور دور خرمن ماه را ندیده‌ای، حالا این زیبایی را از نزدیک ببین.