شمارهٔ ۳۵۱
عندلیب گلشنم گلخن نصیبم کردهاند
بخت بد بنگر! چنان بودم چنینم کردهآند
در ازل چون طرح دریا ریختند از اشک من
موج این دریا ز چین آستینم کردهاند
دست بر دستم نکویان پرورشها دادهاند
تا چو داغ عشق خوبان دلنشینم کردهاند
در شکنج زلفم و دل سوی خطّم میکشد
کاردانان محبّت پیشبینم کردهاند
چین ابرو وا خرید از اختلاط مردمم
این گره دانسته در کار جبینم کردهاند
یا شکار عشق خواهم گشت آخر یا جنون
این دو شیرافکن دگر خوش در کمینم کردهاند
در گلستان قمم فیّاض فارغ از بهشت
گلفروشان بلبل این سرزمینم کردهاند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عندلیب گلشنم گلخن نصیبم کردهاند
بخت بد بنگر! چنان بودم چنینم کردهآند
هوش مصنوعی: در دل باغ، بلبل غمگینی هستم که سرنوشت بد، برام نقش سردی و عذاب را رقم زده است. آن زمان که خوشحال و سرزنده بودم، حالا به این وضعیت دچار شدهام.
در ازل چون طرح دریا ریختند از اشک من
موج این دریا ز چین آستینم کردهاند
هوش مصنوعی: زمانی که در آغاز جهان، طرح دریا را نهادند، اشکهای من موجهای این دریا را از چین آستینم به وجود آورده است.
دست بر دستم نکویان پرورشها دادهاند
تا چو داغ عشق خوبان دلنشینم کردهاند
هوش مصنوعی: نگاه کن که زیبایان چه تربیتهایی را بر دستانم انجام دادهاند، تا اینکه عشق آنها دلم را آرام و خوشنود کرده است.
در شکنج زلفم و دل سوی خطّم میکشد
کاردانان محبّت پیشبینم کردهاند
هوش مصنوعی: در پیچ و تاب موهایم، دل به سمت خطی که بر چهرهام وجود دارد، کشیده میشود و میبینم که تجربهداران عشق، چنین سرنوشتی برای من رقم زدهاند.
چین ابرو وا خرید از اختلاط مردمم
این گره دانسته در کار جبینم کردهاند
هوش مصنوعی: چین ابرو و زیبایی او به خاطر همنشینی با مردم به من رسیده است و این طرح و گرهای که بر پیشانیام است، خود به خود از تجربیات و برخوردهای من با دیگران پدید آمده است.
یا شکار عشق خواهم گشت آخر یا جنون
این دو شیرافکن دگر خوش در کمینم کردهاند
هوش مصنوعی: من یا در جستجوی عشق خواهم بود و یا به جنون مبتلا خواهم شد؛ این دو احساس قوی مثل شیر در کمین من نشستهاند و منتظرند.
در گلستان قمم فیّاض فارغ از بهشت
گلفروشان بلبل این سرزمینم کردهاند
هوش مصنوعی: در باغ دلانگیز قم، بارانِ محبت بر سرم نازل شده و از زیباییهای دنیا و بهشت گلفروشان آزاد و دور هستم. بلبل این سرزمین من را در این زیبایی غرق کرده است.