شمارهٔ ۳۴۶
آنانکه پی به راه توکّل فشردهاند
صاف رضا ز درد تحمّل فشردهاند
غافل مشو ز ساغر سرشار التفات
کاین جرعه را ز تیغ تغافل فشردهاند
سودای مغزکاوِ دماغ دل مرا
از پیچ و تاب طرّة کاکل فشردهاند
نازک ترست شکوهام از بوی گل، مگر
این ناله را ز نالة بلبل فشردهاند؟
تا دادهاند طبع مرا آب و رنگ فکر
خون از رگ هزار تأمّل فشردهاند
سودائیان فکر به تشبیه زلف یار
خوناب حسرت از دل سنبل فشردهاند
تا چهرهاش به آب نزاکت سرشته شد
از لاله رنگ و نازکی از گل فشردهاند
در عهد زلفش از رگ اندیشه اهل فکر
سودای امتناع تسلسل فشردهاند
دلدادگان عشق ز شریان آرزو
خون فساد عرض تجمّل فشردهاند
مردان عشق در گذر سیل حادثات
پای ثبات سختتر از پل فشردهاند
فیّاض آبروی دو عالم مجرّدان
از گوشة ردای توکّل فشردهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنانکه پی به راه توکّل فشردهاند
صاف رضا ز درد تحمّل فشردهاند
هوش مصنوعی: کسانی که به مسیر توکل آشنا شدهاند، با رضایت و بدون شکایت در برابر مشکلات و دردها ایستادهاند.
غافل مشو ز ساغر سرشار التفات
کاین جرعه را ز تیغ تغافل فشردهاند
هوش مصنوعی: بیتوجه نباش به جام پر از توجه، زیرا این جرعه از تیزبینی و بیتوجهی گرفته شده است.
سودای مغزکاوِ دماغ دل مرا
از پیچ و تاب طرّة کاکل فشردهاند
هوش مصنوعی: فکر و احساسات عمیق من به خاطر تجدید نظر در ظرافتهای زیبای زندگی به شدت درگیر شده است.
نازک ترست شکوهام از بوی گل، مگر
این ناله را ز نالة بلبل فشردهاند؟
هوش مصنوعی: شکایت من از بوی گل خیلی لطیفتر و ظریفتر است، آیا این نالهای که من میزنم، از ناله بلبل فشرده شده است؟
تا دادهاند طبع مرا آب و رنگ فکر
خون از رگ هزار تأمّل فشردهاند
هوش مصنوعی: تا زمانی که از آب و رنگ طبع من بهرهبرداری شده، هزاران فکر و اندیشه در رگهای من فشرده شده است.
سودائیان فکر به تشبیه زلف یار
خوناب حسرت از دل سنبل فشردهاند
هوش مصنوعی: عاشقان در خیال زلف معشوق خود را به گل سنبل تشبیه کرده و از شدت حسرت و longing دلهایشان پر از غم و اندوه شده است.
تا چهرهاش به آب نزاکت سرشته شد
از لاله رنگ و نازکی از گل فشردهاند
هوش مصنوعی: چهرهاش به لطافت و زیبایی به مانند گل لاله است و نازکیاش را از گلها به دست آوردهاند.
در عهد زلفش از رگ اندیشه اهل فکر
سودای امتناع تسلسل فشردهاند
هوش مصنوعی: در زمان حضور زلف او، اندیشمندان دچار این تفکر شدند که نمیتوانند تسلسل را ادامه دهند و به نوعی از آن دوری کردند.
دلدادگان عشق ز شریان آرزو
خون فساد عرض تجمّل فشردهاند
هوش مصنوعی: عاشقان عشق، با امیدها و آرزوهای خود، به دروغ به زیباییها و تجملات دنیوی چسبیدهاند و از این رو، دلشان را با آرزوهای نادرست پر کردهاند.
مردان عشق در گذر سیل حادثات
پای ثبات سختتر از پل فشردهاند
هوش مصنوعی: مردان عشق با وجود دشواریها و مشکلات زیاد، استقامت و ایستادگی خود را از دست نمیدهند و همچون پلی محکم و مقاوم باقی میمانند.
فیّاض آبروی دو عالم مجرّدان
از گوشة ردای توکّل فشردهاند
هوش مصنوعی: آبرو و کرم دو عالم، از گوشهی اعتماد و توکل تو به هم نزدیک شدهاند.