شمارهٔ ۳۴۴
کج ابروان که چهره به می تاب دادهاند
از رشک، خم به قامت محراب دادهاند
کس جان ز زخم خنجر مژگان نمیبرد
این تیغ را به زهرِ نگه آب دادهاند
می میچکد ز نغمة مطرب، چه آفتند
این ساقیان که باده به مضراب دادهاند!
ما را که در غم تو کتانپوش طاقتیم
گشت تبسّم گل مهتاب دادهاند
دل را ز خار خار تمنّای وصل خویش
خوبان فریب بستر سنجاب دادهاند
کنج لب پیاله به بوسی نمیخرند
آنان که خط به خون می ناب دادهاند
آنان که پی به راه توکّل فشردهاند
از دل برون کرشمة اسباب دادهاند
طوفان فتنه دامنشان تر نمیکند
دریا دلان که رخت به سیلاب دادهاند
جرمش چه زین، که بر مژه یک دم قرار نیست
اشک مرا که جلوة سیماب دادهاند
ما را ز عکس طّرة رخسار گلرخان
شب دادهاند و گوهر شب تاب دادهاند
فیّاض از تغافل چشم بتان مرنج
مستند و دل به ذوق شکر خواب دادهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کج ابروان که چهره به می تاب دادهاند
از رشک، خم به قامت محراب دادهاند
هوش مصنوعی: ابروان کج و زیبا که چهره را به زیبایی میآراید، به خاطر حسادت، قامتش را مثل محراب خم کردهاند.
کس جان ز زخم خنجر مژگان نمیبرد
این تیغ را به زهرِ نگه آب دادهاند
هوش مصنوعی: هیچکس از زخم چشمان اشکآلود دیگران نمیمیرد، این تیغ به زهر نگاه آلوده شده است.
می میچکد ز نغمة مطرب، چه آفتند
این ساقیان که باده به مضراب دادهاند!
هوش مصنوعی: شراب از صدای نوازنده به آرامی میچکد. این ساقیان چه بلایی بر سرشان آمده که شراب را به ضربات ساز دادهاند!
ما را که در غم تو کتانپوش طاقتیم
گشت تبسّم گل مهتاب دادهاند
هوش مصنوعی: ما که در غم تو دلمان پر از درد و رنج است، به ما لبخند گل و زیبایی ماه را هدیه دادهاند.
دل را ز خار خار تمنّای وصل خویش
خوبان فریب بستر سنجاب دادهاند
هوش مصنوعی: دل به خاطر آرزوی وصال محبوبان، مانند بستری از خار و زخم پر شده است و این خیر و خوشی را به گمراهی کشاندهاند.
کنج لب پیاله به بوسی نمیخرند
آنان که خط به خون می ناب دادهاند
هوش مصنوعی: آنانی که با خون و جان خود، برای حفظ شرافت و مقام خود جنگیدهاند، به سادگی لب پیاله را نمیبوسند و ارزش خود را نمیفروشند.
آنان که پی به راه توکّل فشردهاند
از دل برون کرشمة اسباب دادهاند
هوش مصنوعی: افرادی که به درستی بر توکّل و اعتماد به خدا تکیه کردهاند، از دل خود وابستگی به وسایل و اسباب دنیوی را کنار گذاشتهاند.
طوفان فتنه دامنشان تر نمیکند
دریا دلان که رخت به سیلاب دادهاند
هوش مصنوعی: دریا دلان، کسانی که شجاعت و استقامت دارند، تحت تأثیر طوفانها و مشکلات قرار نمیگیرند، زیرا آنها از قبل خود را آماده کرده و با چالشها روبهرو شدهاند.
جرمش چه زین، که بر مژه یک دم قرار نیست
اشک مرا که جلوة سیماب دادهاند
هوش مصنوعی: هرچند که گناه من چیست، اما اشک من همواره در مژهام قرار ندارد؛ چرا که زیبایی او چنان است که سبب میشود همیشه در حال گریه باشم.
ما را ز عکس طّرة رخسار گلرخان
شب دادهاند و گوهر شب تاب دادهاند
هوش مصنوعی: ما را از زیبایی چهرههای گلرخان شب آموختهاند و نوردرخشان شب را به ما بخشیدهاند.
فیّاض از تغافل چشم بتان مرنج
مستند و دل به ذوق شکر خواب دادهاند
هوش مصنوعی: بیت اشاره به این دارد که با وجود بیتوجهی و غفلت چشمهای معشوق، دلهای عاشقان به خوشی و لذت ناشی از شیرینی عشق خواب آلود است و از این رو، باید از نگرانیِ ناشی از بیتوجهی پرهیز کرد. عشق و شکر در اینجا به عنوان منبع آرامش و خوشی محسوب میشوند.