گنجور

شمارهٔ ۳۱۶

از دعا گویا اثر بازم به مطلب می‌رسد
کز لبم تا عرش امشب جوش یارب می‌رسد
شعله آشامیم و دوزخ در ته مینای ماست
باده‌نوشان را به ما کی لاف مشرب می‌رسد
حلقه‌ای کی می‌تواند کرد در گوش اثر!
می‌کَنَد جان، تا کمند ناله بر لب می‌رسد
گر نیم سرشارِ فیضِ بادة عشرت، چه شد
ساغر حسرت ازین بزمم لبالب می‌رسد
چشم ما روشن، که گرد کاروان صبحگاه
دامن افشان از قفای لشکر شب می‌رسد
قسمت ما بیدلان زین گِرد خوان هر صبح و شام
نعمت الوان خون دل مرتب می‌رسد
مزرع تبخاله محتاج وجود ابر نیست
این چمن را رشحه از سرچشمة تب می‌رسد
الفتی دل را مگر با کام پیدا شد که باز
ناله از دل دست در آغوش مطلب می‌رسد
رو سر خود گیر فیّاض ار دل و دینیت هست
اینک از ره آن بلای دین و مذهب می‌رسد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دعا گویا اثر بازم به مطلب می‌رسد
کز لبم تا عرش امشب جوش یارب می‌رسد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که دعاهای من تاثیر خود را خواهد داشت و به زودی به هدفم می‌رسم، زیرا از لبانم امروز صدای یاری به آسمان می‌رسد.
شعله آشامیم و دوزخ در ته مینای ماست
باده‌نوشان را به ما کی لاف مشرب می‌رسد
هوش مصنوعی: ما در حال نوشیدن شراب هستیم و در اعماق وجود ما آتش دوزخ به چشم می‌خورد. از طرفی، آیا به نوشندگان دیگر می‌توانیم بگوییم که چه چیزی درون ماست؟
حلقه‌ای کی می‌تواند کرد در گوش اثر!
می‌کَنَد جان، تا کمند ناله بر لب می‌رسد
هوش مصنوعی: حلقه‌ای که می‌تواند در گوش بگذارد، اثر خاصی دارد و جان را تحت فشار قرار می‌دهد تا ناله‌ای بر لب‌ها بیفتد.
گر نیم سرشارِ فیضِ بادة عشرت، چه شد
ساغر حسرت ازین بزمم لبالب می‌رسد
هوش مصنوعی: اگر من از لطف و خوشی سیراب نیستم، چرا این جام حسرت اینقدر پر از غم در این جشن به من می‌رسد؟
چشم ما روشن، که گرد کاروان صبحگاه
دامن افشان از قفای لشکر شب می‌رسد
هوش مصنوعی: چشم ما روشن است، زیرا در سپیده‌دم، دامن زیبای صبح به دنبال لشکر شب می‌آید.
قسمت ما بیدلان زین گِرد خوان هر صبح و شام
نعمت الوان خون دل مرتب می‌رسد
هوش مصنوعی: سرنوشت ما بیدلان از این سفره‌ی رنگارنگ، هر صبح و شام، نعمت‌های متنوعی به مانند خون دل می‌رسد که مرتب و پیوسته است.
مزرع تبخاله محتاج وجود ابر نیست
این چمن را رشحه از سرچشمة تب می‌رسد
هوش مصنوعی: این زمین برای رشد و باروری به باران نیاز ندارد، بلکه این علفزار از منبع خاصی انرژی و رطوبت می‌گیرد.
الفتی دل را مگر با کام پیدا شد که باز
ناله از دل دست در آغوش مطلب می‌رسد
هوش مصنوعی: دوست داشتن واقعی دل را تنها با لذت و خوشی می‌توان پیدا کرد و به همین دلیل است که هنوز دلتنگی از دل به سمت موضوع مورد علاقه می‌رود و به آن می‌رسد.
رو سر خود گیر فیّاض ار دل و دینیت هست
اینک از ره آن بلای دین و مذهب می‌رسد
هوش مصنوعی: اگر دل و دیانت تو حقیقی است، از فیض و رحمت الهی بهره‌مند شو، که این نعمت می‌تواند تو را از مشکلات دین و مذهب نجات دهد.